هر روز که از خواب بیدار می شوم
آسمان را آبی تر
و خودم را سبز تر از دیروز می بینم
صبح بخیر خدای پشت پنجره
مادرم راست می گفت
دخترم
صبح هایت همیشه
خاکستری نخواهد ماند !
هر روز که از خواب بیدار می شوم
آسمان را آبی تر
و خودم را سبز تر از دیروز می بینم
صبح بخیر خدای پشت پنجره
مادرم راست می گفت
دخترم
صبح هایت همیشه
خاکستری نخواهد ماند !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
نه نه نه
این سایه پشت در
ذره ای شبیه تونیست !
دستهای برفی ات
نه نه نه
ذره ای شبیه دستهای تو نیست !
در را می بندم
مادرم گفته است
در را به روی غریبه ها
باز نکن !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
هر شب با ترانه های زندگیم
ﻫﻮاي ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻪ دﻟﮕﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
از اﻳﻦ زﻣﺎﻧﻪ دﻟﻢ ﺳـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻋـﻘـﺎب ﺗـﻴـﺰ ﭘـﺮ دﺷـﺘـﻬﺎي اﺳـﺘﻐﻨﺎ
اﺳـﻴـﺮ ﭘـﻨﺠﻪي ﺗﻘﺪﻳﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺻـﺪاي زﻣـﺰﻣـﻪي ﻋﺎﺷـﻘﺎن آزادي
ﻓﻐﺎن و ﻧﺎﻟﻪي ﺷﺒﮕﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻧـﮕـﺎهِ ﻣـﺮدم ﺑـﻴـﮕﺎﻧـﻪ در دل ﻏـﺮﺑـﺖ
ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺧﺴﺘﻪي ﻣﻦ ﺗﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻣﺒﺮ ز ﻣﻮي ﺳﭙﻴﺪم ﮔﻤﺎن ﺑﻪ ﻋﻤﺮ دراز
ﺟﻮان ز ﺣﺎدﺛﻪاي ﭘـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﮕﻮ اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲرﺳﺪ ﻓﺮﻳﺎد
ﻛﻼم ﺣﻖ دمِ ﺷﻤﺸـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑـﮕـﻴـﺮ دﺳـﺖ ﻣﺮا آﺷـﻨﺎي درد ﺑـﮕﻴﺮ
ﻣﮕﻮ ﭼﻨﻴﻦ و ﭼﻨﺎن، دﻳﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﻪ ﺳﻮي ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺮا ﻣﻴﻜِﺸﺪ ﭼﻪ ﺧﻮن و ﭼﻪ ﺧﺎك
ﻣـﺤـﺒـﺖ اﺳـﺖ ﻛـﻪ زﻧـﺠـﻴـﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد ﮔـﺎﻫـﻲ
ﻣﺒﺮ ز ﻣﻮي ﺳﭙﻴﺪم ﮔﻤﺎن ﺑﻪ ﻋﻤﺮ دراز
ﺟﻮان ز ﺣﺎدﺛﻪاي ﭘـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﮕﻮ اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲرﺳﺪ ﻓﺮﻳﺎد
ﻛﻼم ﺣﻖ دمِ ﺷﻤﺸـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻫﻮاي ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻪ دﻟﮕﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
از اﻳﻦ زﻣﺎﻧﻪ دﻟﻢ ﺳﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﻪ ﺳﻮي ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺮا ﻣﻴﻜِﺸﺪ ﭼﻪ ﺧﻮن و ﭼﻪ ﺧﺎك
ﻣـﺤـﺒـﺖ اﺳـﺖ ﻛـﻪ زﻧـﺠـﻴـﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد ﮔـﺎﻫـﻲ
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
روي ﺳﻜﻮي ﻛﻨﺎر ﭘﻨﺠﺮه
ﻫـﻤـﻪ ﺷـﺐ ﺟـﺎي ﻣـﻨﻪ
ﭼﻨﺪ ورق ﻛﺎﻏﺬ و ﻳﻚ دوﻧﻪ ﻗﻠﻢ
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻳـﺎر ﻣـﻨﻪ
ﻛﺎﻏﺬﻫﺎي ﺧﻂ ﺧﻄﻲ
از ﻛﻨﺎر در ﺑﺎز ﭘﻨﺠﺮه
ﻣﻴـﭙﺮن ﺗـﻮي ﻛـﻮﭼﻪ
ﺳـﺮ ﺣـﺎل از اﻳـﻨـﻜـﻪ آزاد ﺷـﺪن
ﻧﻤﻴﺪوﻧﻦ ﻛﻪ اﺳﻴﺮ دل ﺳﻨﮓ ﺑﺎد ﺷﺪن
دﻳﮕﻪ ﺑﻴﺪاري ﺷﺐ ﻋﺎدﺗﻤﻪ
ﻫﻤﺪم ﺳﻜﻮت ﺗـﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻦ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪم و ﻳﻚ دوﻧﻪ ورق
ﻛـﻪ اوﻧـﻢ از اﺳـﻢ ﺗـﻮ ﺳﻴﺎه ﻣﻴﺸﻪ
ﻫـﻤـﻪ ﭼـﻴـﻢ ﺗـﻮ زﻧـﺪﮔـﻲ
آﺧﺮش ﺑﻪ ﭘﺎي ﺗﻮ ﻫﺪر ﻣﻴﺸﻪ
ﭼﺸﻤﻮﻧﻢ، ﻓﺎﺻﻠﻪ رو از ﭘﻨﺠﺮه دﻳﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ
دﻟـﻢ اﺳـﻢ ﺗـﻮ رو ﻓـﺮﻳـﺎد ﻣـﻴﺰﻧﻪ
دراي ﭘﻨﺠﺮه رو ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎ ﺑﺎز ﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺗـﻮ ﺧـﻴـﺎﻟـﻢ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﭘﺮواز ﻣﻴﻜﻨﻢ
روي ﺳﻜﻮي ﻛﻨﺎر ﭘﻨﺠﺮه
ﻫـﻤـﻪ ﺷـﺐ ﺟـﺎي ﻣـﻨﻪ
ﭼﻨﺪ ورق ﻛﺎﻏﺬ و ﻳﻚ دوﻧﻪ ﻗﻠﻢ
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻳـﺎر ﻣـﻨﻪ
ﻛﺎﻏﺬﻫﺎي ﺧﻂ ﺧﻄﻲ
از ﻛﻨﺎر در ﺑﺎز ﭘﻨﺠﺮه
ﻣﻴـﭙﺮن ﺗـﻮي ﻛـﻮﭼﻪ
ﺳـﺮ ﺣـﺎل از اﻳـﻨـﻜـﻪ آزاد ﺷـﺪن
ﻧﻤﻴﺪوﻧﻦ ﻛﻪ اﺳﻴﺮ دل ﺳﻨﮓ ﺑﺎد ﺷﺪن
دﻳﮕﻪ ﺑﻴﺪاري ﺷﺐ ﻋﺎدﺗﻤﻪ
ﻫﻤﺪم ﺳﻜﻮت ﺗـﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻦ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪم و ﻳﻚ دوﻧﻪ ورق
ﻛـﻪ اوﻧـﻢ از اﺳـﻢ ﺗـﻮ ﺳﻴﺎه ﻣﻴﺸﻪ
ﻫـﻤـﻪ ﭼـﻲ ﺗـﻮ زﻧـﺪﮔـﻴـﻢ
آﺧﺮش ﺑﻪ ﭘﺎي ﺗﻮ ﺗﺒﺎه ﻣﻴﺸﻪ
ﭼﺸﻤﻮﻧﻢ، ﻓﺎﺻﻠﻪ رو از ﭘﻨﺠﺮه دﻳﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ
دﻟـﻢ اﺳـﻢ ﺗـﻮ رو ﻓـﺮﻳـﺎد ﻣـﻴﺰﻧﻪ
دراي ﭘﻨﺠﺮه رو ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎ ﺑﺎز ﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺗـﻮ ﺧـﻴـﺎﻟـﻢ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﭘﺮواز ﻣﻴﻜﻨﻢ
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
دلم گرفته
چون گم شدم.
گم شدم در میدانی پر از واژه وکلمه پر از اجساد خونی که بر زمین دلم چنگ میزنند.
جنگ با سپاهیان عقل و وجدان و تجربه.
جنگی ناتمام که در پس پرده ای از لبخندهای اجباری پنهان شده.
پس از جنگ با اینان
دریای از تنهای مرا فرا میگیرد غرق درافکاری سیاست گونه که به بررسی شکستم میشینم.
بیداری پس از بیداری!
کدامین صبح من دست به قلم برای امضای نامه صلح امیز به میدان میروم؟
با که صلح کنم؟
عقل
وجدان
و یا تجربه
اه از تکرار لحظات اه از بیداری.
کاش که مرا خواب فرا گیرد.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
با تو ای همدرد ای عشق
با تو درمان یافت این دل
خانه ات جاوید آباد
از تو سامان یافت این دل ای سراپا عاطفه
جز یاریت یاری ندارم
ای کلامت شعر و بوسه
بی تو غمخواری ندارم
آسمان خانه ات
یک کهکشان رنگین کمان استوآن نگاهت
روشنی چون عروس آسمان است
زندگانی ات ترانه
گریه هایت عاشقانه
واژه هایت ساده گویی
گفتگویی کودکانه
دیدگانت بامدادان
اشکهایت چشمه ساران
چهره ات رنگ سپیده
گونه هایت لاله زاران
گیسوانت آبشاران
زلف جنگل زیر باران
پیکرت آمیزه ای از عطر پاک گلعذاران
با تو ای همدرد ای عشق
با تو باران در بهاران
مثل یک قطره تو دریا
گم شدن تو جمع یاران
با تو ای همزاد!همدل!با توام بی باده مستم
سر نپیچم من هرگز از آن عهد و پیمانی که بستم
ای سراپا بی نیازی
در کنارت بی نیازم
با تو رودم با تو ابرم
هم نشیبم هم فرازم
آب و خاک و باد وآتش
خانه در تو جمله در تو
مهر و کین و خشم و بخشش
جمع در تو سربه سر تو
آفتاب آسمانی
بی نهایت بی کرانی
دشمن سردی و ظلمت
روشنی بخش جهانی
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻮي ﻣﻮج ﺑـﻼ
واﺳﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﺎﻣﻮ ﻗﺎﻳﻖ ﻣﻲﻛﻨﻢ
اﮔـﻪ ﻣﻮﺟـﺎ ﺗـﻮ رو از ﻣﻦ ﺑﮕﻴـﺮن
ﻗﻄﺮه ﻗﻄﺮه آب ﻣﻲﺷﻢ دق ﻣﻲﻛﻨﻢ
واي ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوري ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره
ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره
اي ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﻮ اﻳﻦ ﻛﻮﻳﺮ، ﺧﻮاب ﺑﺎرون ﻣﻲﺑﻴﻨﻪ
وﻗﺘـﻲ ﻧﻴـﺴﺘﻲ، ﻏـﻢ دﻧـﻴﺎ ﺗﻮي ﻗﻠﺒـﻢ ﻣﻲﺷﻴﻨﻪ
اي ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﻮ واﺳﻪ ﻣﻦ، ﻫﻤﻪ دﻧﻴﺎ ﻗﻔﺴﻪ
ﻣﺴـﻴـﺢ از ﻧـﺒـﻮدن ﺗـﻮ اﻟﺘـﻬـﺎب ﻧﻔﺴﻪ
واي ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوري ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره
ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره
ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻮي ﻣﻮج ﺑـﻼ
واﺳﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﺎﻣﻮ ﻗﺎﻳﻖ ﻣﻲﻛﻨﻢ
اﮔـﻪ ﻣﻮﺟـﺎ ﺗـﻮ رو از ﻣﻦ ﺑﮕﻴـﺮن
ﻗﻄﺮه ﻗﻄﺮه آب ﻣﻲﺷﻢ دق ﻣﻲﻛﻨﻢ
واي ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوري ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره
ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره
واي ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوري ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره
ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره
واي ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوري ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره
ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره
واي ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوري ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره
ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
دلم
هرگز
به چیزی دل نمی بست
نمی دانم چگونه بر تو دل بست
همان دم که
نگاهت
بر من افتاد
همان دم مهر تو بر
قلبم افتاد
[SIGPIC][/SIGPIC]
از بچگی پازل درست کردن خیلی دوست داشتم
پازلی نبود که نتونم کاملش کنم
اما آخرش پازل دل خودم
به دست تو کامل شد
تقصیر من نبود
تو تکه ی گم شدم بودی
[SIGPIC][/SIGPIC]
اگر بدانم که دلتنگ منی ، و دلت همیشه با من است دلم را فدای آن قلب مهربانت
میکنم!
اگر بدانم که مرا دوست داری و تنها آرزویت من هستم تا آخرعمرم عاشقانه برایت
میخوانم ترانه عشق را !
اگر بدانم که یک لحظه به من می اندیشی ،تمام لحظه هایم به این می اندیشم که
چگونه اینهمه عشق و محبت را به تو ابراز کنم !
اگر بدانم که به انتظار من نشسته ای ، تو بگو تا آخر عمر به انتظارم بنشین ، من تا
آخرین حد این انتظار منتظر آمدنت مینشینم!
اگر بدانم که برایت ارزش دارم و همه زندگی ات هستم ، تا آخرین نفس به پای تو
می نشینم و تا آخرین نفس ، یک نفس فریاد میزنم دوستت دارم!
اگر بدانی که چقدر دوستت دارم دلتنگی که سهل است دلت برای یک لحظه درکنارهم
بودن پرپر میزند!
اگر بدانی که تنها آرزوی من تویی ، روزی صدها بار آرزو میکنی که به آرزویم برسم!
اگر بدانی که همه لحظه های زندگی ام به تو می اندیشم ، تک تک لحظه ها را
می شماری و به عشق آن لحظه ها زندگی میکنی
اگر بدانی که برایم یک دنیا ارزش داری ، سفری به دور دنیا میروی تا بفهمی چقدر
برایم عزیزی
اگر بدانی که میدانم ، بدون تو میمیرم ، مرا اینگونه در حسرت عشقت نمیگذاری
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)