علی پروین تهدید کرده که اگر آنها مستند وی را چه در قالب سی دی و چه در قالب بردن روی پرده سینما به فروش برسانند و بابت آن از مردم پول بگیرند علیه آنها اقدام خواهد کرد. مصاحبه پروین در مورد این اصطکاک با برنامه هفت خواندنی است:
*چی شد که تصمیم گرفتید جلوی دوربین بروید؟
خودتان بهتر می دانید که من اهل این حرف ها نیستم. من سینما را خیلی دوست دارم، ولی دنبال این نیستم که بروم و فیلم بازی کنم. اگر دنبال این حرفها بودم توی جوانی هایم که بیشتر حس وحال داشتم، این کار را می کردم.
*الان پشیمان هستید؟
ما به این دوستان اعتماد کردیم و دوست داشتیم که جواب اعتمادمان را بهتر از این بدهند. قرار نبود کسی دنبال فروش فیلم باشد. حداقل اگر می خواستند دنبال این حرف ها بروند باید یک اطلاعی به ما می دادند. حداقل خودمان کمک می کردیم تا فیلم بهتر و طولانی تر بشود. چرا باید به خاطر اینکه مردم ما را دوست دارند بروند و برای 40 دقیقه پول بدهند؟
*اما علی پروین برای گروهی از فوتبا لدوستان آنقدر جذابیت دارد که cd را بخرند.
مردم لطف دارند ولی خودمان چی؟ خودمان که میدانیم باید یک کار بهتر را درست می کردیم و دستشان می دادیم. حرف ما این است که چرا این ها آمدند و چنین کاری کردند. همه اش دنبال این هستیم که بزنیم و در برویم! این درست نیست، ما باید به فکر بقیه اش هم باشیم!
*چی شد که با این گروه همکاری کردید؟
یکی از دوستان ما یک شب اینها را آورد توی حسینیه ما و گفت که می خواهند مصاحبه نوروزی برای شب عید بگیرند. یعنی ماجرای مصاحبه شب عید ما را به اینجا رساندند و الان باید این اتفاق ها بیفتد.
*این درست است که شما مبلغ صد میلیون تومان از تهیه کنندگان این کار خواست هاید؟
چون لادن بیشتر دنبال این قضیه بود، ما ترجیح دادیم که زیاد دنبال این موضوع نباشیم. درثانی چطور آن ها از فروش فیلم من پول ببرند، ولی من که علی پروین هستم و مستند مال من است، بی خبر باشم و سودی نبرم! این درست است؟
*اما می گویند که شما در جریان این موضوع بوده اید؟
اگر من به کسی حرف زده ام و یا مدرکی دارد بیاید و رو درو حرف بزند. من تا امروز هم به این دوستان احترام گذاشتم و حرفی نزدم، ولی اگر قرار باشد که کار به این جا بکشد و روی اعصاب ما بروند، کار را رسانه ای می کنم و حتی توی همین برنامه سینمایی ها برنامه هفت در این مورد صحبت می کنم.
*این شد دومین کار سینمایی علی پروین و دومین باری است که سلطان جلوی دوربین رفت.
هر چند که این کار مستند یادگاری است، ولی در کل زیاد راضی نیستم. در مورد کار اول که خیلی ناراحتم و دیگر این کار را نمی کنم. بدبختی ما این است که خود من هیچ وقت دنبال این قضایا نبودم و اگر هم این اتفاق افتاد فقط به خاطر اصرار آن ها بود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)