چهل جرعه حكمت از درياي معنويت
حضرت آيت ‌الله بهجت


معرفة الله اعظمُ العبادات است و همۀ تكاليف، مقدّمۀ معرفت خدا هستند.
اگر مسئلۀ امام ‌شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا مي رود، زیرا چه آیتی بالاتر از امام(ع)؟! امام آیینه ‌ای است که حقیقت تمام عالم را نشان مي دهد.
پا جای پای معصومین(ع) بگذارید نه جای پای دیگران! ملازم علما باشید! و همیشه روشن باشید، و با مطالب مفید، حیات ‌بخش و آموزنده سر و کار داشته باشید!
محبّت صادقانه این است که محبّتِ مخالف در آن نباشد. هر کس به هر کدام از این چهارده معصوم(ع) محبّت داشته باشد، کارش تمام است. فقط شرطش این است که محبّتش راست باشد.
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر(عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی(ع)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدممان در عقیده و عدم انکار آن حضرت(ع) تا ظهور او مي باشد.
امام زمان(عج) در هر کجا که باشد، آنجا خضرا است. قلب مؤمن جزيرۀ خضرا است؛ هر جا باشد، حضرت در آنجا پا مي گذارد.
آری تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت مي دهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمي دهد، با آنکه کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی مي کند ؟!
این احساس لذّت در نماز، یک سری مقدّمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدّمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. و معصیت، روح را مکدّر مي کند و نورانیّت دل را مي برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.
خوب است که انسان اسم خود را در هر کار خیر بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام ردّ مي شود!
خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اوّلاً بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکّب از آن دو را بیابیم؛ و ثانیاً در مقام پیروی و عمل، با توجّه به آن دو و بر محور آن دو، طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آنها از هر معشوقی بیشتر شایستۀ عشق ‌ورزی هستند.
مراجعه به تراجم علمای سلف [زندگی ‌نامۀ علمای گذشته]، به منزلۀ مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است.
ای کاش مي فهمیدیم که چارۀ کار ما در یک چیز منحصر است و آن این است که: تکلیف الهی را تشخیص بدهیم و بدانیم که چه کار را باید بکنیم و چه کار را نباید بکنیم!
ما چه مي دانیم؛ خدا مي داند که بعضی ابتلائات، شرط بعضی اِفاضات است. شخصی مي گفت: به فلان مشکل مبتلا شدم، خیلی بر معلوماتم افزوده شد.
وقتی فرصتی برای انسان پیش آمد که درس بگوید یا بخواند یا بنویسد، باید آن را مغتنم بشمارد.
با نور عقل مي توان فروع و اصول دین را اثبات نمود. کسانی که با قواعد و استدلالات عقلی مخالفند، از بی ‌دینی ترویج مي کنند؛ زیرا: لادینَ لِمَن لاعَقلَ لَه.
اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشۀ خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.
خوشا به حال کسی که خطای خود را ببیند، و به عیب خود توجّه داشته باشد و عیوب دیگران را نادیده بگیرد و خود را کامل و بی ‌نقص نبیند.
خدا کند شغل نافع به حال خود را تشخیص دهیم و تثیبت در آن پیدا کنیم و در آن ثابت قدم باشیم، و هر روز فکر تازه ‌ای در سر نداشته باشیم و هر لحظه به رنگی نباشیم!
از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روزِ باقیماندۀ عمر را گمان نکنیم که چهارصد هزار سال خواهد بود!
باید هر کسی در شبانه روز، مقداری از وقت خود را صرف تحصیل علوم دینیّه کند، ولو به فرض، یک ساعت در شبانه روز.
عاشق مقامات عرفانی و کرامات نباشید، گاهی این جور کارها شما را به جهنم مي برد!
اگر باب دروغ و غیبت باز شود، عصیان و طغیان دیگر هیچ حدی ندارند.
چرا مثل پروانه نیستیم که پروانه ‌وار، سراغ نور معنوی برویم!
ما باید با احادیث سر و کار داشته و آنها را مطالعه کنیم؛ چرا که شفا در اینها است.
هر روز، یک روایت از کتاب (جهادُ النّفس) وسائل الشیعه را مطالعه کنید. در واضحاتش بیشتر فکر کنید. بعد این را در خودتان مي بینید که سر یک سال، عوض شده ‌اید!
هیچ ذکری بالاتر از ذکر عملی نیست. هیچ ذکر عملی، بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیّات و عملیّات نیست.
شرط استجابت دعا، ترک معصیت است... گاهی مصلحت، در غیرِ تعجیل است و گاهی مصلحت، در تبدیل به اَحسن است. داعی خیال مي کند مستجاب نشده است و اهل یقین مي فهمند.
با کسی نشست و برخاست بکنید که همین ‌که او را دیدید به یاد خدا بیفتید، به یاد طاعت خدا بیفتید؛ نه با کسانی که در فکر معاصی هستند و انسان را از یاد خدا باز مي دارند.
خدا مي داند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میّتی هدیه کند، چه معنویّتی، چه صورتی، چه واقعیّتی برای همین یک صلوات است!
اکثر بدبختی ما همین است که عِلممان، با عَملمان هماهنگ نیست!
یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدّماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و همچنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!
خدا کند از خود راضی نباشیم. اگر از خود راضی باشیم، هرگز نمی ‌توانیم حقّ ربوبیّت را در عبودیّت و بندگی ادا کنیم! با اینکه هیچیم، خود را همه چیز مي دانیم!
دلیل عقب ‌ماندگی ما آن است که اموال شبهه ‌ناک مصرف مي کنیم. و مال شبهه ‌ناک، ایجاد تردید و شبهه مي کند!
خدا کند یقین برای انسان روزی شود!... چه قدر خوب است انسان از ناحیۀ امر روزی، راحت باشد؛ زیرا همّ و غمّ روزی، بدتر از زحمت کار است. کسی که به همّ و غمّ روزی مبتلا است، شب و روز کار مي کند، و پیوسته غصّۀ روزی را مي خورد!
این مستحبّات است که انسان را به جایی مي رساند!
در تعبّدیّات، کوه کندن از ما نخواسته ‌اند، سخت ‌ترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بی ‌خوابی، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی!
بوده ‌اند کسانی که اگر معصیت یا خلافی از آنها صادر مي شد یا غذای ناپاکی مي خوردند، متوجه مي شدند و مي گفتند: تاریک شدیم، حجابی حاصل شد.
از واضحات است که: خواندن قرآن در هر روز، و ادعیۀ مناسبۀ اوقات و امکنه، در تعقیبات و غیر آنها، و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه، و زیارت علما و صُلحا و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است. و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و اُنس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد!
هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم مي فرماید!
اگر ما به اندازه ‌ای که این بچه به مادرش اطمینان دارد به خداوند اطمینان داشتیم، و مي دانستیم که هر چه از او بخواهیم مي دهد، هیچ مشکلی نداشتیم و همۀ کارهایمان درست مي شد.