آيه 28:
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَ تاً فَأَحْيَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه:
چگونه به خداوند كافر مىشويد، درحالى كه شما (اجسام بىروح و) مردگانىبوديد كه او شما را زنده كرد، سپس شما را مىميراند و بار ديگر شما رازنده مىكند، سپس به سوى او باز گردانده مىشويد.
تفسیر:
بهترينراه خداشناسى، فكر در آفرينش خود و جهان است. حضرت ابراهيم عليه السلام درمقام اثبات خداوند به ديگران فرمود: «ربّى الّذى يحيى و يميت» [250]پروردگار من كسى است كه زنده مىكند ومىميراند. تفكّر در پديدهى حياتوانديشيدن در مسئله مرگ، انسان را متوجه مىكند كه اگر حيات از خود انسانبود، بايد هميشگى باشد. چرا قبلاً نبود، بعداً پيدا شد و سپس گرفتهمىشود؟! خداوند مىفرمايد: اكنون كه ديديد چگونه موجود بىجان، جاندارمىشود، پس بدانيد كه زنده شدن مجدّد شما در روز قيامت نيز همينطور است.
مسئله حيات، حقيقتش مجهول، ولى آثارش در وجود انسان مشهود است. خالق اينحيات نيز حقيقتش قابل درك نيست، ولى آثارش در هر چيز روشن است.
250) بقره، 258.
نکته ها:
1- سؤال از عقل وفطرت، يكى از شيوههاى تبليغ وارشاد است. «كيف تكفرون...»
2- تفكّر در تحولات مرگ و حيات، بهترين دليل بر اثبات وجود خداوند است. «كنتم امواتاً» خودشناسى مقدّمه خداشناسى است.
3- در بينش الهى، هدف از حيات ومرگ، تكامل وبازگشت به منبع كمال است. «ثم اليه ترجعون» مولوى در دفتر سوّم مثنوى مىگويد:
از جمادى مُردم و نامى شدماز نما مُردم ز حيوان سر زدم
مُردم از حيوانى و انسان شدمپس چه ترسم كِى زمردن كم شدم
بار ديگر از ملك پرّان شومآنچه در وَهم نايد آن شوم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)