آيه 20:

يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَرَهُمْ كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُممَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَآ أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَآءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَرِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى‏ كُلِّشَى‏ءٍ قَدِيرٌ


ترجمه:

نزديك است كه برق، نور چشمانشان را بربايد. هرگاه كه (برق آسمان در آنصحراى تاريك وبارانى) براى آنان بدرخشد، در آن حركت كنند، ولى همين كهتاريكى، ايشان را فرا گرفت بايستند. واگر خداوند بخواهد، شنوايى و بينايىآنان را (از بين) مى‏برد، همانا خداوند بر هر چيزى تواناست.


تفسیر:

منافقان، تاب وتوان ديدن دلائل نورانى و فروغ آيات الهى را ندارند. همانندمسافر شبگرد در بيابان كه در اثر برقِ آسمان، چشمانش خيره مى‏شود و جز چندقدم بر نمى‏دارد. منافقان در جامعه اسلامى هر چند گاهى چند قدمى پيشمى‏روند، ولى در اثر حوادث يا اتّفاقاتى از حركت باز مى‏ايستند. آنان چراغفطرت درونى خويش را خاموش كرده ومنتظر رسيدن نورى از قدرت‏هاى بيرونىمانده‏اند.
هرگاه گفته مى‏شود خداوند بر هر كارى قادر است، مرادكارهاى ممكن است. مثلاً اگر گفتيم فلانى رياضى‏دان است، معنايش آن نيست كهبتواند حاصل جمع 2+2 را 5 بياورد. زيرا اين امر محال است، نه آنكه آن شخصقادر بر جمع نمودن آن نباشد. كسانى از امام عليه السلام سؤال كردند: آياخداوند مى‏تواند كره‏ى زمين را در تخم مرغى قرار دهد؟ امام ابتدا يك پاسخاقناعى دادند كه با يك عدسىِ چشم، آسمان بزرگ را مى‏بينيم، سپس فرمودند:خداوند قادر است، امّا پيشنهاد شما محال است. [203] درست مانند قدرت رياضى‏دان كه مسئله‏ى محال را حل نمى‏كند.
سيماى منافق در قرآن
منافق در عقيده وعمل، برخورد وگفتگو، عكس‏العمل‏هايى را از خود نشانمى‏دهد كه در اين سوره وسوره‏هاى منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمّد آمدهاست. آنچه در اينجا به مناسبت مى‏توان گفت، اين است كه منافقين در باطنايمان ندارند، ولى خود را مصلح و عاقل مى‏پندارند. با همفكران خود خلوتمى‏كنند، نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است. نسبت به مؤمنانعيب‏جو و نسبت به پيامبر صلى الله عليه وآله موذى‏اند. از جبهه فرارى ونسبت به خدا غافل‏اند. افرادى ياوه‏سرا، رياكار، شايعه ساز و علاقمند بهدوستى با كفارند. ملاك علاقه‏شان كاميابى و ملاك غضبشان، محروميّت است.نسبت به تعهّداتى كه با خدا دارند بى‏وفايند، نسبت به خيراتى كه به مؤمنينمى‏رسد نگران، ولى نسبت به مشكلاتى كه براى مسلمين پيش مى‏آيد شادند. امربه منكر ونهى از معروف مى‏كنند. قرآن در برابر اين همه انحراف‏هاى فكرىوعملى مى‏فرمايد: «انّ المنافقين فى الدّرك الاسفل من النار» [204]
203) تفسير نورالثقلين، ج‏1، ص 39.
204) نساء، 145.


نکته ها:

1- منافق در مسير حركت، متحيّر است. «أضاء... مشوا، أظلم... قاموا»
2- حركت منافق، در پرتو نور ديگران است. «اضاء لهم»
3- منافق به سبب اعمالى كه مرتكب مى‏شود، هر لحظه ممكن است گرفتار قهر خداوندى شود.«و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم»
4- سنّت الهى، آزادى دادن به همه است و گرنه خداوند مى‏توانست منافقان را كر و كور كند. «و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و ابصارهم»