نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: اشعار رمضاني

  1. #1
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    اشعار رمضاني

    ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما



    20242237577224417011617214159614610690179



    ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما
    بر بند سر سفره بگشای ره بالا
    ای یاوه هر جایی، وقتست که باز آیی
    بنگر سوی حلوایی تا کی طلبی حلوا...
    مرغت ز خور و هیضه، مانده‏ست درین بیضه
    بیرون شو از این بیضه تا باز شود پرها
    بر یاد لب دلبر خشکست لب مهتر
    خوش با شکم خالی می‏نالد چون سرنا
    خالی شو و خالی به لب بر لب نایی نه
    چون نی زدمش پر شو و آنگاه شکر می‏خا...
    گر تو به زیان کردی آخر چه زیان کردی
    کو سفره نان افزا کو دلبر جان افزا
    از درد به صاف آییم و زصاف به قاف آییم
    کز قاف صیام ای جان، عصفور شود عنقا
    صفرای صیام ار چه، سودای سفر افزاید
    لیکن ز چنین سودا یابند ید بیضا
    هر سال نه جوها را می‏پاک کند از گل
    تا آب روان گردد تا کشت‏شود خضرا
    بر جوی کنان تو هم، ایثار کن این نان را
    تا آب حیات آید تا زنده شود اجزا...
    بستیم در دوزخ یعنی طمع خوردن
    بگشای در جنت ‏یعنی که دل روشن
    بس خدمت‏خر کردی بس کاه و جوش بردی
    در خدمت عیسی هم باید مددی کردن
    تا سفره و نان بینی کی جان و جهان بینی
    رو جان و جهان را جو، ای جان و جهان من
    اینها همه رفت ای جان بنگر سوی محتاجان
    بی برگ شدیم آخر چون گل ز دی و بهمن
    سیریم ازین خرمن، زین گندم و زین ارزن
    این سنبله و میزان، ای ماه تو کن خرمن ...







    کلیات شمس، جزء هفتم، ص 92،91
    گروه دین و اندیشه تبیان
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #2
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    مبارک باد آمد ماه روزه




    3625111489532126418414311220614016584183



    مبارک باد آمد ماه روزه
    رهت‏ خوش باد، ای همراه روزه
    شدم بر بام تا مه را ببینم
    که بودم من به جان دلخواه روزه
    نظر کردم کلاه از سر بیفتاد
    سرم را مست کرد آن شاه روزه
    مسلمانان، سرم مست است از آن روز
    زهی اقبال و بخت و جاه روزه
    بجز این ماه، ماهی هست پنهان
    نهان چون ترک در خرگاه روزه
    بدان مه ره برد آن کس که آید
    درین مه خوش به خرمنگان روزه
    رخ چون اطلسش گر زرد گردد
    بپوشد خلعت از دیباه روزه
    دعاها اندرین مه مستجاب است
    فلکها را بدرد آه روزه
    چو یوسف ملک مصر عشق گیرد
    کسی کو صبر کرد در چاه روزه
    سحوری کم زن ای نطق و خمش آن
    ز روزه خود شوند آگاه روزه





    »137 کلیات شمس، جزء و پنجم، ص «
    تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #3
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    رمضان آمد و آهسته صدا كرد مرا




    131173641511156136245140104212164171653766

    رمضان آمد و آهسته صدا كرد مرا
    مستعد سفـــر شهر خدا كرد مرا
    از گلستان كرم طرفه نسیـمی بوزید
    كه سراپای پر از عطر و صفا كرد مرا
    نازم آن دوست كه با لطف سلیمانی خویش
    پــــله از سلسـله دیـــو دعــا كـــــرد مـــرا
    فیض روحالقدسم كرد رها از ظلمات
    همرهـی تا به لـب آب بقـا كرد مـرا
    من نبودم بجز از جاهل گم كرده رهی
    لایـــق مكتب فخــر النجبا كـــرد مـــرا
    در شگفتم ز كرامات و خطاپوشی او
    من خطا كردم و او مهر و وفا كرد مرا
    دست از دامن این پیك مبـارك نكشم
    كه به مهمانی آن دوست ندا كرد مرا
    زین دعاهاست كه با این همه بیبرگی و ضعف
    در گلـستــــان ادب نـغمـــه ســرا كــــرد مـــرا
    هر سر مویــم اگـر شـكر كند تـا به ابــد
    كم بود زین همه فیضی كه عطا كرد مرا

    «فتحالله اسلامینیا»
    گروه دین و اندیشه تبیان
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #4
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بـاز هـوای سـحــرم آرزوســــت




    761611211423312921826135255210414194140159




    بـــاز هــــوای ســــحــــــــرم آرزوســــت
    خـــلــــوت و مــــژگــــان تــرم آرزوسـت
    شـكــــوه ی غـــربـــت نــبــرم ایـن زمـان
    دسـت تـــــــو و روی تــــو ام آرزوســت
    خــــســتــــه ام از دیـــدن ایـن شـوره زار
    چـشـم شـقــــایــــق نـگـرم آرزوســـت
    واقـــعـــه ی دیـــــــــدن روی تـــــــــو را
    ثــــانــــیــــه ای بـیـشـــتــرم آرزوسـت
    جــلـــوه ی ایـــن مـــاه نـــكـــو را بـبـیـن
    رنــــــگ و رخ و روی تــــــو ام آرزوسـت
    ایـن شـب قـدر اسـت كـه مـا بـا همیـم؟
    مـن شـب قـــــدری دگــــرم آرزوســـت
    حـــسِّ تــــو را مـی كنـــم ای جـان مـن
    عــــزلـت بـــیـتــی دگــــرم آرزوســــت
    خـانـه ی عـشـِاق مــهـاجـر كـجـــاست؟
    در سـفــــرت بـــال و پـــــرم آرزوســـت
    حـسـرت دل بـــارد از ایـــن شـعـــر مـن
    جـام مـیـــی در حـرمــــــم آرزوســـــت


    «احمد عزیزی»
    گروه دین و اندیشه تبیان
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #5
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    شب رحمت






    2415758112554295174931003816710824713382




    سبدی دارم در دست
    می روم سوی خدا
    یا علی می گویم
    می روم تا درگه نور و امید
    تا به جایی که ملک ره نبرد
    می روم سوی خدا
    سوی حق سوی امید
    چون قرارم امشب است
    می روم تا که به من تازه براتی بدهند
    می روم تا در ِ رحم
    می زنم در با اشک
    و قسم می دهم او را از دل
    به هم او
    به محمّد
    به علی
    به فاطمه
    به هر چهارده نور خدا
    به قائم
    و به نور ...
    تا که مرا ره بدهد
    به سوی نور
    به چشمه غسل ذنوب
    سبدم را به ملائک دادند
    می برندش تا در ِ لطف خدا
    حال ...
    من منتظرم در ره عشق ...
    و دعا می کنم امشب همه را
    زیر لب ذکر خدا می گویم
    تشنگی را ز دهان دور کنم من با اشک
    به خدا بوی خدا می آید
    آری ...
    نور آمد
    و ملائک سبدم آوردند
    لبالب از رحم
    سرریز از نور و کرم
    و چه زیبا با نرگس فردوس پوشانیده شده
    شکری می گویم به خدا
    می نوشم آب حیات
    با دل و جان آن مبارک سحر آمد
    و ز گلدسته دل بانگ اذان می شنوم
    نیست خدائی جز او ...
    نیست خدائی جز او
    آری
    صبح شد
    و سبکبال ز جا بر می خیزم به خدا







    «ارسطو کروبی (وصال خوانساری)»
    گروه دین و اندیشه تبیان
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/