نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 215

موضوع: دیوان اشعار نظامی

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چو آمد زلف شب در عطر رسائی

    به تاریکی فرو شد روشنائی

    برون آمد ز پرده سحر سازی

    شش اندازی بجای شیشه بازی


    به طاعت خانه شد خسرو کمر بست

    نیایش کرد یزدان را و بنشست


    به برخورداری آمد خواب نوشین

    که بر ناخورده بود از خواب دوشین


    نیای خویشتن را دید در خواب

    که گفت ای تازه خورشید جهان تاب


    اگر شد چار مولای عزیزت

    بشارت می‌دهم بر چار چیزت


    یکی چون ترشی آن غوره خوردی

    چو غوره زان ترشروئی نکردی


    دلارامی تو را در بر نشیند

    کزو شیرین‌تری دوران نبیند


    دوم چون مرکبت را پی بریدند

    وزان بر خاطرت گردی ندیدند


    به شبرنگی رسی شبدیز نامش

    که صرصر درنیابد گردگامش


    سیم چون شه به دهقان داد تختت

    وزان تندی نشد شوریده بختت


    به دست آری چنان شاهانه تختی

    که باشد راست چون زرین درختی


    چهارم چون صبوری کردی آغاز

    در آن پرده که مطرب گشت بی‌ساز


    نوا سازی دهندت بار بدنام

    که بر یادش گوارد زهر در جام


    به جای سنگ خواهی یافتن زر

    به جای چار مهره چار گوهر


    ملک‌زاده چو گشت از خواب بیدار

    پرستش کرد یزدان را دگر بار


    زبان را روز و شب خاموش می‌داشت

    نمودار نیارا گوش می‌داشت


    همه شب با خردمندان نخفتی

    حکایت باز پرسیدی و گفتی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/