تاريخچه استان در يک نگاه:
استان کهگيلويه و بويراحمد در سال 1342 به دلايل سياسي پديد آمد اما به اندازه تاريخ ايران قدمت ديرينه دارد. اگر چه باستان شناسان دقيقا به سابقه آن اشاره نداشته و ليکن به دليل قرار گرفتن در شرق تمدن عيلامي تپه هاي باستاني اين استان با توجه به سفالهاي بدست آمده از جمله تپه ده وه در شهرستان گچساران قدمتي برابر به هزاره سوم پيش از ميلاد را نشان مي دهد. اين استان در دوره عيلامي جزء انزان شرقي بوده است که با آمدن پارسها به اين نواحي و قدرت گرفتن شاهان اوليه هخامنشي خاستگاه تمدن هخامنشي نيز محسوب مي گردد. وجود کوههاي زياد و مراتع مناسب پرورش اسب و احشام و نيز پايه پلهاي هخامنشي در کنار روستاي پاتاوه اين موضوع را تاييد مي کند. اين استان از دربند هاي پارس بوده که اسکندر را در آنجا به زحمت انداختند. پس از هخامنشيان با روي کار آمدن سلوکيها اين استان که با ولايت پارس يکي بوده اولين شورشيان عليه سلطه سلوکيها هستند. به طوري که در حکومت آنتيوخوس اول مستقل شد. پس از استقلال برخي نواحي ديگر ايران و روي کار آمدن اشکانيان قوم مقتدري در اين استان که بخشي از استان خوزستان و فارس و استان اصفهان مي باشد حکومتي محلي را بنيان گذاشتند. اين قوم که اليمايي ناميده مي شود و در برخي کتب خارجي به الومايس مشهور است از خود تمدن داشتند که نقوش برجسته تنگ سروک واقع در بخش ليکک شهرستان کهگيلويه نشاندهنده ان تمدن عظيم است.
پس در دوره ساساني اين استان جزء کوره شاپور بوده و آثار فراواني از دوره ساساني در اين استان باقي مانده. وجود يک راه باستاني که بيشاپور را به شوش و تيسفون متصل مي کرده اهميت استان را به لحاظ ارتباطات و نيز وجود کوه ها و مراتع و دشتهاي مناسب کشاورزي اهميت آن را دوچندان مي نمود. به طوري که تعداد زيادي از بناهاي استان مربوط به اين دوره مي باشد. چنانچه به خاطر آوريم که خاستگاه تمدن ساساني ، فارس باستاني مي باشد که کهگيلويه و بويراحمد نيز بخشي از آن فارس باستاني بود ، اهميت اين استان و تاريخ آن را روشنتر مي نمايد. پس از آمدن اسلام و تخسير ايران اين استان همزمان با تصرف پارس به تصرف اعراب درآمد و پيام اسلام را دريافت اما ديري نگذشت که اعراب خلافت را به سلطنت تبديل کردند مردم اين استان همچون جاهاي ديگر به مذهب تشيع گرويدند به طوري که هم اکنون اکثر توده اين مردم داراي اين مذهب هستند. اين موضوع را حضور حکومت ديلميان در اين استان تشديد مي کرد چرا که به روايت تاريخ ديلميان داراي مذهب تشيع بوده و اين نواحي را از مکانهاي خوبي براي تبليغ و نيز پايگاه قدرت خود مي دانستند. پس از آن در دوران سلجوقي به عنوان بخشي از سرزمينهاي اتابکان لر درآمد و در حمله مغول مقاومت هايي نشان داد. در دوره صفويه راه ارتباطي اصفهان به بنادر جنوبي از اين استان مي گذشته يعني همان راهي که ناصرخسرو قبلا طي کرده بود ، در اين دوره احيا شد.
شهر تاريخي دهدشت در دوره صفويه حوادث زيادي را پشت سر گذاشت. آثار بر جاي مانده از اين شهر با وسعت زيادي نشانگر دوران افت و خيز خود مي باشد. پس از آن اين استان در دوران افشاريه و زنديه نقش بسزايي را ايفا کرده بطوريکه همکاري اقوام و طوايف در اين استان با حاکم زنديه ايران را تجزيه قطعي رهانيد. پس از آن در دوران قاجاريه اين استان نيز از اهميت خاصي برخوردار بوده و فرامين ناصرالدين شاه که در تنگ پيرزال در کتيبه اي نگاشته شده حکايت از اين اهميت مي کند. سرانجام در دوران پهلوي قيامهاي مردمي اين استان عليه حکومتهاي وقت نشان از ظلم ستيزي حکام داشته است.
-------------------------------------------------------------------------------------
نقوش برجسته تنگ سروک:
اين نقوش در فاصله 50 کيلومتري شمال بهبهان ، بخش ليکک شهرستان کهگيلويه قرار دارد و قدمت آن به 299 ميلادي يعني به دوره اشکاني مي رسد و منسوب به شاهزادگان اليمائي است.
نقوش برجسته تنگ سروک در سال 1841 ميلادي به وسيله «آقاي بارون دبود» (سياح روسي) تشخيص داده شد و براي اولين بارآقاي الستين در کتاب موسوم به جاده هاي قديم ايران غربي منتشر شد. از تاريخ 1952 آقاي هنينگ اين نقوش و کتيبه هاي آن را با دقت مورد مطالعه قرار داد. نقش تنگ سروک که بر صخره اي در يک دره بلند از پايه هاي زاگرس در شهرستان کهگيلويه تراشيده شده ، به يک شاهزاده اليمائيد که يک شاهزاده نشين تابع اشکانيان بوده منسوب است. در تنگ سروک حداقل چهار مجموعه نقش برجسته موجود در سنگي که از کوه جدا شده و به شرح زير مي باشد:
الف ) اولين نقش دو نفر را در حال ايستاده نشان مي دهد که هر دو قبا و شلواري به سبک لباسهاي عهد اشکاني پوشيده اند. نماي شرقي اين تخته سنگ شخصي را نشان مي دهد که روي تختي دراز کشيده در حدود 600 متر دورتر در مجموعه اي از نقوش برجسته ديگري است که احتمالا قسمت اصلي اين مجالس را نشان مي دهد.
ب ) روی نمای غربی تخته سنگ اولی ، نقوش در سه ردیف دیده می شود که در نقوش دیگر بهتر محفوظ مانده اند. در ردیف بالا از قسمت چپ ابتدا فردی که شاید شاه باشد روی تختی نشسته در طرفین او اشخاصی ایستاده اند ، در نقش وسط سواری به شیری حمله کرده است و در بالای او کتیبه ای به خط پهلوی اشکانی دیده می شود. در ردیف پایین مردی با یک شیر در حال جنگ است. در طرف شمال غربی این تخته سنگ یک نفر روحانی در کنار آتشدانی ایستاده و آتشدان روی سکوی سه طبقه ای قرار دارد. روی طبقه زیرین این سکو کتیبه ای به خط پهلوی اشکانی است. روی نمای شمالی آن نیز مجلسی در دو طبقه نمایانده شده است. در طبقه بالا مردی خوابیده و تاجی در دست دارد و بر روی دست چپ خود لمیده است و در سمت چپ این شخص سه سرباز نیزه به دست دارند و در لابلای آنها سه خط به زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. در طبقه زیرین شبیه سه نفر نمایان است که کمی پاک شده است.
ج) به فاصله کمی در طرف شمال این تخته سنگ نقش برجسته دیگری است که روی نمای جنوبی آن یک اسب سوار نشان داده شده است.
د) در حدود شش متر دورتر یک تخته سنگ دیده می شود مه از کوه بیرون آمده و روی آن مجالس مذهبی مانند ، اشخاصی که در کنار آتشدان نقش شده است دیده می شود.
هنینگ زمان این نقوش را در حدود آخرین ربع قرن دوم میلادی یا اوایل قرن سوم می داند.
شاهزاده ای به صورت سواری مصور شده است که شیری را می کشد و یا با دشمنی جنگ تن به تن می کند و این برای اجتماعی که بر چشت اسب زندگی می کنند تصویری مطلوب است. در جای دیگر همان شاهزاده دیده می شود که ایستاده و بزرگتر از اشخاص دیگر در صحنه است و شاهزاده ای را به تخت می نشاند ، بعد در برابر یک قربانگاه که به شکل تخته سنگ مخروطی شکل است و دیهیمی روی آن قرار دارد به ستایش ایستاده است. سپس در طرف چپ قربانگاه بر روی یک تخت که بر پایه سه عقاب قرار دارد به طرز ایرانیان نشسته و دست راست خود را با حلقه مظهر قدرت به سوی دو تن از سران تابع خود گسترده است. کمی دورتر مجلسی است که در آن یک ایزد به شاهزاده ای مقام می بخشد و پس از آن صحنه جنگ یک شاه که بر اسبی سوار استو خود و الستین زره بر تن دیده می شود که با نیزه خود به دشمن حمله می کند.
-------------------------------------------------------------------------------------
ستونهای سنگی دوگور دوپا:
این ستونها در شهرستان گچساران ، روستای شوش از توابع بخش باشت قرار دارد و متعلق به دوران ساسانی است.در مسیر راه باستانی بیشاپور به شوش و تیسفون در کنار جاده فعلی گچساران روستای شوش قرار دارد که بر روی تپه ای بلند آثار دو ستون مشاهده می شود. اکثرا بر این عقیده اند که این آثار متعلق به آتش دانهایی است که جهت نمایاندن راه به کاروانیان مورد استفاده قرار می گرفته اند لیکن با توجه به تحقیقات به عمل آمده گمان می رور که با توجه به آیین تدفین مردگان در دوره ساسانی این ستونها خمره هایی را که مردگان را در آنها قرار می داده اند نگه می داشته تا خاک را آلوده نکنند یعنی در واقع نوعی قبور خمره ای بوده اند که با گورهای خمره ای در تنگ کرم و گور های خمره ای در کوه حسین که بر فراز نقش بهرام در نقش رستم قرار دارد قابل مقایسه است بطوریکه این ستونها در بالای خود دارای یک حفره جهت نگهداری خمره بوده است.
-------------------------------------------------------------------------------------
شهر قدیمی دهدشت:
حمام - کاروانسرا - امام زاده ها - بافت تاریخی شهر دهدشت
این مجموعه در شهر دهدشت ، مرکز شهرستان کهگیلویه واقع شده است.این محدوده تاریخی با وسعت 40 هکتار سابقه ای طولانی در تاریخ دارد که دست کم توسعه آن به دوران صفویه بر می گردد. این شهر که روزگاری پر رونق را پشت سر گذاشته دارای برج و بارو و ارگ بوده که هم اکنون بخش هایی از آن باقی مانده است. نگاهی به جغرافیای محل نشان می دهد که این شهر به واسطه قرار گرفتن بر سر راه پایتخت صفویان به بنادر جنوبی و نیز نزدیکی به شهر ارجان یا بهبهان کنونی نقش موثری در اقتصاد بخصوص تجارت آن زمان ایفا می کرده است. به طوریکه هم اکنون با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیکی مسیر راههای اصلی در دست احداث از این شهر می گذرد. شهر دارای آب و هوای گرمسیری است و معماری آن نیز از معماری صفوی الهلم گرفته است. وفور سنگ گچ در محل سبب استفاده فراوان از این ماده شده است. گچبریها و طاق و قوسها و گره بندیهای بسیار زیبا هنوز جان و نفس تازه ای به شهر می دهد بطوریکه اکثر متاخرین به رشته تحریر درآورده اند از دهدشت نام چندانی برده نشده لیکن متقدمین بخصوص سفرنامه نویسان و جغرافیدانان غرب از شهری به نام « جومه» یاد کرده اند که با بنای شهر دهدشت قابل مقایسه بود و تصور می شود دهدشت همان شهر جمه باشد.
-------------------------------------------------------------------------------------
شهرستان بويراحمد
اين شهرستان در شمال شرقی استان واقع شده و مرکز آن شهر ياسوج می باشد. قبل ازايجاد شهر ياسوج در حدود ۶ کيلومتری آن ، يک شهرقديمی به نام ( تل خسرو) قرار داشتکه زمانی مرکز نفوذ خوانين بويراحمد عليا بوده است. اينک به جز تپه های پراکنده ويک روستا ، اثری ديگر از آن باقی نمانده است.
تل خسرو از دو هزار سالقدمت دارد. ليکن احداث ابنيه معاصر در پيرامون آن بعد از سال ۱۳۰۹ شمسی شروع شده وتا سال ۱۳۲۳ ادامه يافت و پس از آن متروک شده است.
شهرستان بويراحمد از ناحيهشمال به شهرستانهای دنا ، لردگان ( چهارمحال و بختياری) ، از شرق به شهرستان اقليد(استان فارس) ، جنوب شرقی به شهرستان سپيدان( استان فارس) و از جنوب به شهرستانممسنی ( استان فارس) و از غرب به شهرستان کهگيلويه محدود می گردد.
شهرستانبويراحمد در منطقه اقليم سردسيری واقع شده و دارای هوای معتدل متمايل به سرد است. در اين ناحيه ميزان بارش برف و باران زياد می باشد و به علت بارش فراوان برف وباران و پوشيده شدن ارتفاعات از برف برای مدت مديدی از سال ، از منابع آب کافیبرخوردار می باشد. عمده ترين منابع آبی شهرستان بويراحمد رودخانه بشار و رودخانهدشت روم است که رودخانه بشار از ارتفاعات جنوب شرقی و شمال شرقی شهر ياسوج سرچشمهگرفته و از کنار شهر ياسوج گذشته و در ناحيه شمال غربی پس از ادغام با رودخانهکبکيان و خرسان به سمت جنوب غربی ادامه مسير داده و در نهايت در مرز استان با استانچهار محال و بختياری به رودخانه کارون میپيوندد.
رودخانه کبکيان ( دشتروم) ازکوههای اطراف منطقه سرگچينه و سپيدار در ۲۰ کيلومتری جنوب ياسوج سرچشمه گرفته و درادامه با دريافت آب چشمه ها و نهرهايی در مسير خود ، در نزديکی بخش کبکيان و درمنطقه ای به نام دروهان به رودخانه بشار می پيوندد.
مهمترين ارتفاعات اينشهرستان که تمامی آنها رشته کوههای زاگرس را تشکيل می دهند عبارتند از : چال کلاغ ،کوه هجال ، کوه آب نهر ، دومازه ، وزگ ، دوپشته ، پازنان ، کالوس ، کاچيان ، شير کشو تامر.
شهر نوپای ياسوج ( مرکز استان ) در دهانه انبری صخره های زاگرس بزرگ وبر دامنه دنای هميشه سفيد پوش ، در لابلای جنگلهای تنومند و سرسبز بلوط قرار گرفتهاست. اين شهر در سال ۱۳۴۴ در کنار رودخانه بشار بنا گرديده و در آن سال تنها دارایيک خيابان اصلی بوده. امروز از گسترش و توسعه زيادی برخوردار گرديده است. بطوری کههم اينک بالغ بر ۲۴ کيلومتر مربع وسعت دارد و جمعيت آن امروزه بالغ بر ۱2۰۰۰۰ نفرتخمين زده می شود که عمدتا از ايل بزرگ بويراحمد و دارای گويش لری هستند.
-------------------------------------------------------------------------------------
تاريخچه شهر ياسوج:
در دهانه انبری صخره های زاگرس بزرگ و بر دامنه دنای هميشه سفيد پر برف , در لابلای جنگلهای تنومند و سرسبز بلوط و بن و کيکم شهر ياسوج قرار گرفته است . اين شهر که نامِ محلی آن ياسيج و مرکز استان کهگيلويه و بوير احمد است و در سال 1344 احداث گرديده و قبل از ايجاد شهر ياسوج در حدود شش کيلومتری جنوب شرقی آن شهرک قديمیِ تل خسرو , قرار داشته که زمانی مرکز طوايف باستانیِ بازرنگان بوده است و سابقه تاريخی آن م***** از دو هزار سال می باشد . اين شهرک قديمی در سال 1309 دوباره بازسازی و در سال 1323 مجدداً متروکه گرديد که به جز تپه ای خاک از آن اثر ديگری باقی نمانده است . شهر نوپای ياسوج درکنار رودخانه بشار در آغوش تپه های متعدد در ارتفاع 1870 متری از سطح دريا قرار گرفته , اين شهر که در سال 1344 فقط دارای يک خيابان اصلی بود , امروزه از گسترش و توسعه زيادی برخودار می باشد . در فصل زمستان برف زيادی در اين شهر مي بارد و اکثر نقاط و ارتفاعات اطراف آن برای مدتی طولانی پوشيده از برف باقی می ماند . که اين فرصت بسيار خوبی برای دوستداران ورزشهای کوهستانی بخصوص اسکی می باشد تا بخوبی از آن استفاده کنند . شهر ياسوج تاکنون بالغ بر 18 کيلومتر وسعت يافته است , يکی از مهمترين دلايل اين توسعه مرکزيت اداری و سياسی اين شهر می باشد که از سال 1342 مرکز فرمانداری کل کهگيلويه و بوير احمد بوده و سپس در سال 1355 به مرکزيت کل استان ارتقاء يافته است .
-------------------------------------------------------------------------------------
دنابا ارزشترین میراث طبیعی كشور:
ایران سرزمینی كوهستانی و كهگیلویه و بویر احمد كوهستانیترین استان كشور است. سلسله كوههای زاگرس كه مانند دیواری عظیم از آذربایجان در امتداد مرزهای غربی به سمت جنوب كشیده شده و سپس به موازات خلیج فارس تا تنگه هرمز امتداد دارد، یكی از عظیمترین پدیدههای طبیعی كشورمان میباشد. بلندترین قلعههای زاگرس در كهكیلویه و بویر احمد قرار دارند.
كوههای بلند زیباترین، تماشائیترین و با هیبتترین تجلی دستگاه آفرینش به شمار میروند كوهستانها همواره جایگاه وحی و نخستین منبع الهام برای زندگی بشری بودهاند.بسیاری از تمدنهای پر مایه و ماندگار در میان مردم كوهستان پا گرفته است.در كشور ما نیز تمدنهای ایلام، ماد، هخامنشی و ساسانی در كوههای زاگرس تولد یافتهاند.
بخش اعظم مردم ایران در نواحی كوهستانی و یا كنار رودهایی از این كوهها سرچشمه میگیرند، به سر میبرند. زندگی مردم كشورمان وابسته به كوهستانها است و به همین دلیل باید توجه عمیقی نسبت به نواحی كوهستانی كشورمان داشته باشیم.
با افزایش ارتفاع در اكو سیستمهای كوهستانی، بر شدت انوار ماوراء بنفش، گاما و دیگر انوار موج كوتاه و همچنین بر شدت وزش بادها افزوده، ولی از فشار و حرارت هوا كاسته میشود. افزایش ارتفاع در كوهستان، آب و هوا و شرایط اقلیمی متفاوت باعث به وجود آمدن انواع خاكها و رویش گیاهان مختلف در دامنهها و شیبهای گوناگونی میشود و كاملاً روشن است كه شرایط اقلیمی، خاك و پوشش گیاهی متنوع، حیات وحش گوناگونی را در خود پرورش میدهد. این نوع تنوع اقلیمی، گیاهی و جانوری در كوههای بلندتر به مراتب افزونتر میشود ویژگی كوهستان در همین است.
در زاگرس، كوهها به صورت رشتههای موازی قرار گرفته و از جنوب به شمال به ارتفاع آنها افزوده میگردد.
وقتی از فراز قلهای در جنوب استان به سمت شمال نگاه كنیم، چندین ردیف سلسله كوههای پوشید از جنگل بلوط را میبینیم كه پی در پی و پشت سر هم به رنگهای سبز و بنفش و ارغوانی، اسرار انگیز و خیال انگیز، مانند سدی غیر قابل گذر در برابر ما ایستادهاند. بالاتر از همه این كوهها و در میان آسمان، قلههای بلند و سرفراز دنا- پوشیده از برف و از فاصله بسیار دور دیده میشوند.
عظمت و هیبت دنا به حدی است كه از دور نیز بر جان آدمی تأثیر میگذارد به نحوی كه برای مدت طولانی نمیتوان چشمها را از تماشای مناظر آن به سویی دیگر برگرداند.
كوههای دنا، اوج چین خوردگی زاگرس است. دنا یك قله تنها نیست. دنا رشته كوه مرتفعی است به طول 50 كیلومتر كه بیش از چهل قله بلندتر از چهار هزار متر در آن دیده میشود. بلندترین این قلهها با نام «سه قپ بیژن» 4435 متر ارتفاع دارد. بلندی یال این رشته كوه چهار هزار متر است وقتی كوهنوردان به این یال میرسند به راحتی میتوانند در یكی دو روز چندین قله بلندتر از چهار هزار متر را زیارت كنند. ارتفاع این یال در گردنه بیژن كه تقریباً در وسط رشته كوه دنا است به 3200 متر كاهش مییابد. گذر از جاده جیبرو گردنه بیژن تنها در تابستان ممكن است دامنههای شمالی كوه دنا در بیشتر طول سال از برف پوشیده است.
ویژگیهای طبیعی: منطقه حفاظت شده دنا ناحیهای كاملاً كوهستانی است. اختلاف ارتفاع بلندترین و كم ارتفاع ترین نقاط منطقه به بیش از سه هزار متر بالغ میشود. چنین اختلاف ارتفاعی با وجود قلههای بلند، دیوارهای عظیم و درههای عمیق ممكن گردیده است.
مرز شرقی دنا را گردنه بیژن و مرزهای شمالی، غربی و جنوبی آن را دو رودخانه ماربر و بشار مشخص میكنند. رود ماربر كه- در شمال دنا از شرق به غرب جاری است- با گذشتن از روستا و تنگ خرسان به رود خرسان تغییر نام داده و بعد از روستای میمند با تغییر جهت ناگهانی، به سمت جنوب پیچیده و پس از بریدن و گذشتن از تنگهای باریك و عمیق و جنگلی، به رودخانه بشار میپیوندد كه در جنوب دنا از شرق به غرب جاریست.
رود پر آب حاصل از به هم پیوستن خرسان و بشار- كه یكی از مهمترین سر شاخههای كارون است- با نام خرسان به سمت غرب جریان مییابد. محلی كه دو رود خرسان و بشار به هم میپیوندند، منطقهای جنگلی و بسیار زیباست ارتفاع این محل- كه پایینترین نقطه منطقه حفاظت شده میباشد- 1300 متر است در حاشیه رودخانههای بشار و خرسان كه از جنگل بلوط پوشیده است گاهی دشتهای باریك و كوچكی قرار دارند كه در آنها برنجكاری مختصری صورت میگیرد، در حالیكه از قلههای بلند بالای سرشان از برف پوشیده است.
در دامنههای دنا، درههای متعددی وجود دارد كه پر از چشمههای كوچك و بزرگ است بسیاری از این چشمهها از زیر برف میجوشند و از دامنههای پر شیب دنا، كف آلود و پر شتاب سرازیر میشوند، از صخرههای بلند فرو میریزند، به هم میپیوندند و رودخانههای سرد، شیرین و زلال بشار و خرسان را تشكیل میدهند.
پوشش گیاهی دنا: در دامنههای جنوبی- تا ارتفاع 2500 متر- جنگل بلوط همه جا را پوشانده است در میان این درختان- در نواحی و ارتفاعات مختلف- گونههای جنگلی دیگری نظیر بنه، كیكم، ارژن، زالزلك، شن و انواع بادام كوهی نیز دیده میشود ولی تسلط كامل با بلوط است.
در ارتفاع بالاتر از 2500 متر، جنگل بلوط تمام شده و درختچههای ارژن، شن و انواع گونها و درختان سرو كوهی ملاحظه میگردند از ارتفاع 3500 متر به بالا درخت و درختچه نیز در دنا نمیروید و انواع گونها و گیاهان علفی و پونهای سطح زمین را- هرجا كه خاك باشد- میپوشانند.
از ارتفاع 4000 متر به بالا، بوتهها هم ناپدید میشوند امّا گیاهان كوچك و زیبایی خودشان را در پناه سنگها و شكاف صخرهها از فشار بادهای پرشتاب مصون نگه میدارند. برخی از این گیاهان در اوایل تابستان گلهای ریز، رنگین و بسیار زیبایی به بار میآورند.
خالی بودن ارتفاعات دنا از گیاه، چندان باعث نگرانی نمیشود، چرا كه در قلهها آنچنان چشم انداز وسیع و بیكرانی در برابر چشم گشوده میشود كه كمتر كسی به پایین نگاه میكند وقتی آدمی به قله دنا میرسد، گویی به بام جنوب ایران راه یافته است.
در قلهها به دلیل یخبندان طولانی، حضور برف سال قبل تا تابستان و آغاز بارش برف در پائیز، گیاهان فرصت بسیار كوتاهی برای رشد و تكثیر دارند. عمر گلها در قله كوتاه است.
جز در فصل زمستان، در منطقه حفاظت شده دنا، همیشه انواعی از گلها مشاهده میشوند.بعضی از گلهای لاله كه در دنا میرویند ویژه این منطقه بوده و در جای دیگر دیده نمیشوند. گل بسیار زیبای لاله بیشهزار، یكی از این گلها است.
دامنه شمالی دنا- جز در نواحی خرسان- فاقد پوشش جنگلی است ولی چمنزارهای وسیع و مراتع بسیار خوبی در این دامنه گستردهاند. شمال دنا ییلاق ایل قشقایی است.
وفور و تنوع گل در دنا پرورش زنبور عسل- كه در منطقه متداول است- میتواند رونق بسزایی دهد بسیاری از زنبور داران استانهای همجوار در فصلهای بهار و تابستان، كندویشان را به جوار دنا میآورند. عسل دنا طعم غریبی دارد.
حیات وحش دنا: حیات وحش دنا معرف سیمای جانوری زاگرس است. خرسهای قهوهای بزرگ، كبكهای عظیمالجثه دری، انواع عقابها و كركسها، پلنگ، گرگ، انواع گربههای وحشی- به ویژه گربه وحشی سیاه گوش كه تا كنون تصور میشد تنها در البرز زندگی میكند- همه را در دنا میتوان مشاهده نمود. در منطقه حفاظت شده دنا، امكان دیدن پرنده بسیار زیبا و نادر هما- با پرواز آرام و پر شكوهش- بیش از هر جای دیگر است. هما در پرتگاههای بسیار بلند آشیانه میسازد. جانورانی مانند سمور، راسو و سنجاب ایرانی- كه از زیباترین سنجابهای جهان است و در احیای جنگل بلوط نقش اكولوژیك بسیار مؤثری دارد- به وفور در دنا دیده میشوند.
پرندگانی از قبیل شاهین، بحری، كبك، سنگ چشم، كمر كولی، انواع چكاوكها و سهرهها در دامنههای دنا زندگی میكنند. تعداد كبك دری در قله دنا بسیار زیاد است. گلههای بیش از ده تایی كبك دری در طول یك روز راهپیمایی بارها دیده میشوند. شنیدن صدای دلنواز این پرندگان در دنا- بیش از هر موسیقی و آهنگی- روح آدمی را صیقل میدهد.
در طول سه سالی كه از حفاظت دنا میگذرد جمعیت جانوران دنا افزایش یافته است. اكنون در دنا برای دیدن خرس و بز و یازن نیازی به دوربین چشمی نیست.هما نادرترین پرنده جهان، در پرتگاههای دنا آشیانه میسازد.
ارزشهای دنا: برخی از نقاط كره زمین به دلایل زمین شناسی، اقلیمی، تنوع گیاهی و جانوری و تنوع چشم انداز، از چنان ارزشی برخورداراند كه هر نوع بهرهبرداری از آن جز حفاظت، تماشا و تحقیق، جنایت محسوب میشود دنا یكی از معدود نقاط با ارزش جهان است. زاگرس پدیده زمین شناختی كاملاً ویژهای است. كه همه ارزشهای آن به درستی شناخته نشده است زاگرس در سطح جهانی مورد توجه و علاقه شدید دانشمندان و اكولوژیست های كنجكاو قرار دارد این علاقه جهانی سال به سال بیشتر میشود. از طرف مراكز علمی و تحقیقاتی بینالمللی در مورد حفاظت از همه پدیدههای زمین شناختی، گیاهی و جانوری آن توصیهها و پیشنهادهای مكرری در نشریات سازمان ملل به عمل آمده است. حفاظت مطلوب از منطقه حفاظت شده دنا برای كشورمان در سطح جهانی، حیثیت بالایی خواهد آورد.در سطح ملی نیز، كوههای دنا از نظر ورزشی، آموزشی و علمی، وسیعاً مورد توجه قرار دارند. دیدن دنا و رسید به قلههای آن آرزوی هر كوهنوردی است.دنا سرچشمه بسیاری از رودخانههای بزرگ و سودمند كشورمان است. این كوهها به عنوان ذخایر منابع آب، نقش تعیین كنندهای در سرنوشت كشورمان دارند.
وسعت و تنوع گیاهان جنگلی، مرتعی، دارویی،، خوراكی و زینتی دنا سرمایه ژنتیكی بسیار با ارزشی برای آینده كشورمان به حساب میآید. با پیشرفت علوم روز به روز بر ارزش گیاهان به عنوان ذخایر ژنتیك افزوده میشود. هر چند گیاهان دنا دقیقاً شناسایی نشدهاند ولی سالها است كه تعداد زیادی از گیاهان منطقه به عنوان دارو مصرف میشوند. امروزه در سراسر جهان، گیاهان دارویی مورد مطالعه قرار گرفته و اساس صنعت داروسازی مدرن را تشكیل میدهد.
ارزش دنا از نظر ورزشی و تفرجگاهی برای مردم كهكیلویه و بویر احمد، استانهای همجوار و كشورمان بسیار بالا است. استراحت، قدم زدن و كوهنوردی در دنا، رفع خستگی، رشد و شكوفایی شخصیت، پالایش روح و روان و ایجاد عشق به سرزمین، مؤثر و تعیین كننده است در صورتی كه در منطقه حفاظت شده دنا با كارشناس، مأمور و امكانات مناسب مجهز گردد و محدوده آن سراسر كوههای دنا را در بر گیرد بی تردید این منطقه به یكی از بهترین مناطق حفاظت شده جهان تبدیل خواهد شد كه در جذب توریستهای ورزشی و علمی به كشورمان بسیار مؤثر خواهد بود.
دنا در امر پژوهش و آموزش علوم زمین شناسی و زیست شناسی نیز مكان بسیار با ارزشی است. تنوع پدیدههای بارز زمین شناختی و زیستی آن، دنا را به موزهای عظیم و زنده از گیاهان، جانوران و همه پدیدههای زمین شناسی تبدیل كرده است.گزینش استراتژی مناسبدر میان همه مناطق تحت حفاظت كشورمان، دنا از آن چنان عظمت و زیبایی برخوردار است كه بدون تردید میتوان آن را همانند پارك ملی گلستان و پارك ملی ارومیه، یكی از با ارزشترین میراثهای طبیعی كشور به حساب آورد. در سطح ملی همانطور كه از تخت جمشید به عنوان عظیمترین میراث تاریخی و فرهنگی حفاظت میشود باید از دنا نیز- با تمام ویژگیهای زمین شناسی و حیاتی آن- به دقت حفاظت شود همانطور كه مردم كشورمان و جهان با دیدن تخت جمشید و میدان نقش جهان با تاریخ و هنر سرزمین ایران آشنا میشوند و عظمت آن را درك میكنند، با دیدن دنا نیز با طبیعت این سرزمین آشنا شده و در برابر شكوه بیمانندش سر تعظیم فرود خواهند آورد.
بادهای خنك و جانبخش دنا خستگی كار را در لحظهای از تن میراند و به جای آن نشاط و سرمستی عمیقی مینشاند. هوای مطلوب این كوهستانها و چشماندازهای بی كرانش كاری با جان آدمی میكند كه در هیچ مكان دیگری امكانپذیر نیست.برای گزینش مناسبترین استراتژی در زمینه حفاظت از محیط زیست استان باید در سطح جهانی، ملی و استانی- هر سه باهم- اندیشید و هر نوع برنامهریزی بایستی بر اساس چنین دید گستردهای صورت گیرد.هر چند این سرزمین از نظر اقتصادی و تولید دارای منابع محدود بوده و بسیار آسیب پذیر و شكننده است امّا اگر به صورت معقول مورد بهرهبرداری قرار گیرد ارزشهای آن جاودانه خواهد بود و نسلهای آینده پی در پی خواهند توانست از آن بهرهمند شوند.
حفاظت از محیط زیست این سرزمین در صورتی مؤفق خواهد بود كه سطح زندگی و دانش مردم تعالی یابد. بدون اقدام مؤثر مقامات اجرایی در تدوین توسعه پایدار برای استان، حفاظت از منطقه مؤفق نخواهد بود. هر نوع پیشرفت و توسعه در هر زمینه و در هر سطحی در صورتی كه همراه با سلامت و پاكی طبیعت نباشد، دستآوردی مطلوب برای مردم استان نخواهد داشت. دنا همانند یك معبد و پرستشگاه عظیم، سرزمین مقدسی است كه بیش از هر مكانی انسان را به پیچیدگی و عظمت دستگاه آفرینش آگاه میسازد.
امكانات كنترل و نظارت: منطقه حفاظت شده دنا به دلیل وسعت زیاد و كوهستانی بودن و همچنین به دلیل وجود روستاها و عشایر فراوان در كنار آن، به امكانات حفاظتی زیادی نیازمند است.در طی سه سالی كه از حفاظت دنا میگذرد در اثر تلاش مداوم و صمیمانه همه كاركنان اداره كل محیط زیست كهكیلویه و بویر احمد پیشرفتهای چشمگیری در تمام زمینهها صورت گرفته، ولی برای پیاده كردن همه اهداف حفاظت و ارائه خدمات برای مردم به كارشناس، به امور حفاظت، پاسگاه و امكانات بیشتری نیازمند است.
در حال حاضر دو پاسگاه در سیور و آب سپاه ساخته شده و ادارهای هم در سی سخت در حال احداث است اكنون منطقه یكصد و بیست هزار هكتاری دنا با كمتر از ده نفر مأمور كنترل میشود كه به هیچ وجه كافی نیست. در سه سال گذشته از چرای بی رویه دام در محدوده امن منطقه جلوگیری گردیده و از قطع اشجار و شكار حیات وحش نیز قاطعانه ممانعت به عمل آمده است. پوششی گیاهی با سرعت شگفتآوری در حال احیا و جمعیت حیات وحش رو به افزایش است. این مسأله توان بالای منطقه را برای ترمیم آسیبهای وارد شده آشكار میكند و تاییدی است بر درستی امر حفاظت.
دنا گرانبهاترین میراث طبیعی مردم و سرزمین ماست. میراثی با ارزش جهانی و ملی كه باید به بهترین شكل نگهداری و حفاظت شود.مسئولیت حفاظت و نگهداری آن و همچنین مسئولیت جلوگیری از تخریب و آلوده شدن آن به عهده همه مردم و به خصوص مسئولین امور در استان است.
دنا مظهر و نمود سرفرازی و سرسختی عشایر و مردمی است كه در جوار آن زندگی میكنند و عاشقانه دوستش میدارند این مردم در طی هزاران سالی كه در دامن دنا زیستهاند برای دنا افسانهها و ترانههای زیبایی ساخته و سرودهاند.دنا كه پدران سرفراز ما را در پناه خود پرورش داده، باید همچنان فرزندان برومندی را در دامن سرسبزش به بار آورد.همه موظفیم با همكاری صمیمانه، دنا را جاودانه، سرسبز، پاك و سرفراز حفاظت كنیم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)