صفحه 37 از 42 نخستنخست ... 27333435363738394041 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 361 تا 370 , از مجموع 411

موضوع: تنهایی و آرامش

  1. #361
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
    چو بیایی کشدم عشق و نیایی کشدم غم من که بایست بمیرم چه بیایی چه نیایی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #362
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    كاش از شاخه ي سرسبز حيات
    گل اندوه مرا می چيدی
    كاش در شعر من ای مايه ي عمر
    شعله ي راز مرا می ديدی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #363
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    با تو بودن هميشه پرمعناست
    بی تو روحم گرفته و تنهاست
    با تو يک کاسه آب يک درياست
    بی تو دردم به وسعت صحراست
    با تو آسان هزار کار خطير
    با تو ممکن جهاد با تقدير
    بی تو با غم برهنه همچون کوير
    با تو يک غنچه دشتی از گلهاست
    با تو بودن هميشه پرمعناست
    ای تو ! تعريف ناپذيرترين
    بی تو من کوچک و حقير ترين
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #364
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نغمه ي درد


    اين منم ، اي غمگساران اين منم
    اين شرار سرد خاكستر شده ؟
    اين منم اي مهربانان اين منم
    اين گل پژمرده ي پرپر شده ؟
    اين منم يا نغمه يي كز تار عشق
    جست و غوغا كرد و خاموشي گرفت ؟
    اين منم يا نقش صدها آرزو
    كاين چنين گرد فراموشي گرفت ؟
    خنده بودم بر لبان زندگي
    ناگهان در وحشتي پنهان شدم
    ناز بودم در نگاه ‌آرزو
    اشك خونين درد بي درمان شدم
    در كف بد مست بودم جام و او
    بر سر سنگي شكست اين جام را
    چهره شد تاريخ غم تقويم درد
    بس كه بردم محنت ايام را
    اين منم ؟ نه !‌ من كجا و غم كجا ؟
    خنده هاي جانفزاي من چه شد ؟
    از چه رو اين گونه افسردم چرا ؟
    جان شادي آشناي من چه شد ؟
    از چه چون لعلش به دستم بوسه داد
    جان دگر شيدا نشد رسوا نشد ؟
    از چه چون اشكش به پايم اوفتاد
    شور عشقي در دلم پيدا نشد ؟
    از چه چشمم ، از نگاه او گريخت
    اشتياق ديده را ناديده كرد ؟
    از چه دل ، در پاسخ سرمستيش
    سر گراني كرد و ناسنجيده كرد
    هيچ باور مي كنيد اي دوستان
    كاين منم ، اين شاخه ي بي بر منم ؟
    اين منم اين باغ بي روح خزان
    اين منم اين شام بي اختر منم ؟
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #365
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    و چه بي قافيه من مي گريم
    و چه پر غم لب من مي خندد
    و پر از اندوه است
    بغض سنگين وجودم امشب.
    غم ِِ اين حادثه ي شوم ِ شبانه
    كه ميان ِ تن ِ من رخنه نموده
    بغض را مي شكند
    اشك را مي ريزد.
    چشم من اشك آلود
    قلب ِ من خون آلود
    و سياهي امشب
    زير مهتاب وجودم جاري ست.
    نورِ خورشيد هم اگر مي تابيد
    چشمه ي تگرگي چشم مرا
    ناتوان بود كه پرنور كند.
    اين همه غم كه ز من مي شنوي
    شاد باش
    كه با تو من هم شادم.
    لبخند بزن كه از تو من خندانم.
    دوست دار كه دوستت مي دارم.
    با توام دوست! كه از تو زنده ام.
    با توام يار!
    كه با تو بيدار.
    با تو شاد و با تو من پر نور
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #366
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    من از آن حُسن روز افزون که یوسف داشت دانستم

    که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #367
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    اين كه ميگويند كمي عاشق شوم
    اينكه مي گويند كمي جاهل شوم

    كس چه مي داند كه من ويرانه گشتم
    از فراق عشق او، با جاهلي همسايه گشتم....


    ببخشيد اگر بد بود في البداهه بود....
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #368
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    قفس داران سكوتم را شكستند
    دل دائم صبورم را شكستند
    به جرم پا به پاي عشق رفتن
    پر و بال عبورم را شكستند
    مرا از خلوتم بيرون كشيدند
    چه بي پروا حضورم را شكستند
    تمنا در نگاهم موج مي زد
    ولي روياي دورم را شكستند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #369
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    كاش مي شد لحظه اي از خود گريخت
    مثل برگ از اضطراب شاخه ريخت
    كاش مي شد پلك ها را بست و خفت
    چشم را از وحشت ديدن نهفت
    كاش مي شد لحظه اي از ياد برد
    بغض را تا لحظه ي فرياد برد
    كاش مي شد گريه را با خنده گفت
    اشك را با قهقهي ديگر نهفت
    گل : سرآغاز خط پژمردگي
    شوق : جاي خالي افسردگي
    زندگي : ويرانه اي از ساختن
    بر صليب روز و شب جان باختن
    كاش مي شد عاشقي از سر گرفت
    راه سوي مقصدي ديگر گرفت
    در نگاه خسته شب را دار زد
    با زبان مردمك ها جار زد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #370
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    من بیشتر از آن گوشه ی دنج

    آن گوشه ی مهربان که عطر چای در فضا می پیچد

    و طراوت داغ ِ چای در فنجان سرازیر می شود

    کنجی نمی خواهم.



    من بیشتر از آن سقف بلند

    که تو و مهربانی ات در آن خیمه زده اند

    و سایه سار نوازشت را ارزانی ام می کنند

    پناهی نمی خواهم.



    من بیشتر از آن لحظه ی آرام

    که عمق حضورت زیر پوست انگشتانم بازی میکند

    ساعتی نمی خواهم.



    مرا به عطر چای گرمی که در سیاه چادرت می پیچد مهمان کن

    که من جز نوازش سایه ی مهربانت، آفتابی نمی خواهم.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 37 از 42 نخستنخست ... 27333435363738394041 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/