تو چون بودی ، با تو تنها بودم

تو خاموش و من هم گویا بودم

تو چون رفتی ، من سراپا دردم

چو باز آیی ، خاکستر سردم

***

نه آن ابرم که دهم به جهان ثمری

نه آن برقم که بود به سرم شرری

مگر دودم یا رب !

نه آن بادم که گلی شکفد ز دمم

نه آن رنجی که خوشی بود از عدمم

چه نقشی بودم یا رب!