دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت
پلیدی ها و زشتی ها ، به زیر خاک می ماندند
بهاری جاودان آغوش وا می کرد
جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد!
بهشت عشق می خندید.
به روی آسمان آبی آرام ،
پرستو های مهر و دوستی پرواز می کردند.
دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت
پلیدی ها و زشتی ها ، به زیر خاک می ماندند
بهاری جاودان آغوش وا می کرد
جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد!
بهشت عشق می خندید.
به روی آسمان آبی آرام ،
پرستو های مهر و دوستی پرواز می کردند.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
خدایا تو را می پرستم و تنها تو را دوست
دارم خدایا به من قدرتی عطا کن که
بتوانم آن باشم که تو می خواهی .
خدایا تو را در بی کسیهایم به چشم دل
نظاره گر بوده ام ، چگونه باید تو را بخوانم؟
خود نمی دانم.
خدایا این تویی که همه ی وجودم را به
تو تقدیم می کنم .
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
من اواز خواندن راازرودخانه ها یاد گرفتم
وعشق ورزیدن را ازادم
اولین کسی که عاشق توشد
من بارها ازپشمهای تو به چشمه های بلورین ابدیت رسیده ام وبا دستهای تو دروازه های بهشت را بازکرده ام.
ای خدای افسانه های شیرین!
شاخه های روحم رامانندروزهای کودکی سرشارازسیبهای سرخ صداقت کن
وصدایم راگرفتارمرداب نکن.
رویاهای من همه دردوردست گم شده اند
وتودرنزدیکی من کمی انطرف تر ابارانی که روی ائینه ام میریزد نشسته ای ومهربانانه به فرشته ها میگویی جاده ای راکه
به سویت می اید به من نشان بدهند
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
امشب کسی رو ناراحت کردم که توی زندگیم از هر کس دیگه ای بیشتر دوسش دارم
امیدوارم ببخشدم
کاش میشد اینجا رو بخونه و بدونه چقدر ناراحتم
عزیزم معذرت می خوام :!:
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
دير آشناي من فريادم را بشنو و قطرات اشك را كه ثمره ي سوز و گداز كويرآتشين قلب عطشناك من است بنگر و دستان تهي و سرشار از نياز دل را كه به سوي لطف بي نهايت تو دراز است، درياب و اين قطره ي ناچيز را به درياي بي انتهاي رحمت خويش بپيوند
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
بغضي عجيب در گلويم بهانه تو را مي گيرد، هر دم با قطرهاي گرم مرا مي سوزاند ، شکايت ها در نهان دارد و مي داند که اگر لب گشايد از من چيزي باقي نخواهد ماند تا به نجواي شبانه اش تسلي بخشم، آرامش کنم و قاب عکس خالي کنار پنجره را برايش با تصويري خيالي مزين کنم.
گاهي وقت ها قلب زمانه از سنگ مي شود و اينگونه سرنوشت، ردّپايي عميق بر پيشاني آنهايي که ماندند نقش مي زند.
کاش مي شد من به جاي تو مي رفتم:
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
چشمان ما را چشمه هاي عبرت ساز و دل هاي ما را آكنده از اشك و آتش كن و شناور امواجي نما كه درهاي سماوات را بكوبند و از بيم تو در بيابان ها و تپه ها سرگردان شوند ديدگان ما را به روي درهاي معرفت خويش بگشا و معرفت ما را فهمي ده كه نگرنده ي نور حكمت باشد اي دوستدار دل هاي شيدايان و پايان آرزوهاي راغبان
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
خير از بزرگي نديدم
بگذار كودك بمانم
مثل كلاس اولي ها همواره كوچك بمانم
مشق شبم را نوشتم
يك صفحه باباي بي نان
با جيب خالي و سرشار از شوق قلك بمانم
هر چند در دفتر عشق حاضر نبودم از اول
بگذار پشت كلاسش بايك عروسك بمانم
در سفره ي هيچ دستي رنگ صداقت نديدم
بگذار تا زنگ تفريح بي نان سنگگ بمانم...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
هیچ وقت
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدید ماند
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
دیدنت شده یه عادت اما رفتنت یه درده
با چشمات زندگی من توی آسمون میگرده
چشمای آبی و پاکت مثل آسمون لطیفه
تو مثل یه رود پاکی توی دره وجودم
اگه تو نباشی ای خوب دریا در به روم میبنده
تو مثل غزل قشنگی تو کتاب شعر حافظ
یا مثل حرفای خوبی توی آواز پرنده
قلبمو شکار کردی توی دستای لطیفت
حالا با داشتن قلبم تو داری برگ برنده
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)