37 .در سایر شرایط، حسابرس ممکن است به این نتیجه برسد که برای مورد توجه قراردادن عوامل خطر تقلب موجود، تعدیل ماهیت، زمانبندی اجرا و حدود آزمونهای محتوا ضرورت دارد. درچنین شرایطی، حسابرس باتوجه به براورد خطر تحریفهای بااهمیت، ضرورت برخورد کلی، برخورد خاص در مورد یکمانده حساب،یکگروه معاملات یا یک ادعای مشخص یا هردو برخورد را بررسی میکند. حسابرس برای برخورد با عوامل خطر تقلب شناسایی شده، امکان مؤثرتر بودن تغییر ماهیت روشهای حسابرسی را بهجای حدود آنها، مورد توجه قرار میدهد. نمونههایی از روشهای برخورد شامل نمونههایی از روشهای مربوطبه براورد حسابرس از خطر تحریفهای بااهمیت ناشیاز هر دو مورد گزارشگری مالی متقلبانه و سوءاستفاده از داراییها، در پیوست 2 این بخش میآید.
روشهای لازم در شرایط احتمال وجود تحریف
38 . حسابرس هنگام مواجه با شرایطی که ممکن است بیانگر تحریفی بااهمیت ناشیاز تقلب یا اشتباه در صورتهای مالی باشد،باید روشهایی را بهمنظور تعیین این که آیا صورتهای مالی بهگونهای بااهمیت تحریف شده است،اجرا کند.
39 .حسابرس درطول حسابرسی ممکن است با شرایطی مواجه شود که بیانگر احتمال وجود تحریف بااهمیت ناشیاز تقلب یا اشتباه در صورتهای مالی باشد. نمونههایی ازچنین شرایطی که،بهتنهایی یا درمجموع، ممکن است سبب شود حسابرس نسبتبه وجود چنین تحریفی تردید پیدا کند در پیوست 3این بخش میآید.
40 .در مواردی که حسابرس با چنین شرایطی روبرو میشود،ماهیت،زمانبندی اجرا و حدود آزمونهای محتوایی که باید اجرا کند بهقضاوت وی درباره نوع تقلب یا اشتباه مشخص شده، احتمال وقوع آن و احتمال اینکه نوع خاصی از تقلب یا اشتباه بتواند اثر بااهمیتی بر صورتهای مالی داشته باشد،بستگی دارد.حسابرس معمولامیتواند با اجرای روشهای کافی،تردید خود را نسبت به تحریف بااهمیت صورتهای مالی در اثر تقلب یا اشتباه،تایید یا رفع کند.درصورت رفع نشدن تردید،حسابرس اثر آن را طبق بند44 زیر برگزارش خود، مورد بررسی قرار میدهد.
41 .حسابرس نمیتواند فرض کند که تقلب یا اشتباه کشف شده، موردی استثنایی است و ازاینرو، پیش از تکمیل حسابرسی، ضرورت تجدیدنظر در براورد اجزای خطر حسابرسی که در مرحله برنامهریزی حسابرسی بهعمل آمده است و لزوم بررسی دوباره ماهیت، زمانبندی اجرا و حدود سایر روشهای حسابرسی را میسنجد (رجوع شود به بندهای 39 و 46 بخش 40 استانداردهای حسابرسی "براورد خطر و سیستم کنترل داخلی"). برای مثال، حسابرس موارد زیر را موردتوجه قرار میدهد:
· ماهیت، زمانبندی اجرا و حدود آزمونهای محتوا.
· ارزیابی اثربخشی کنترلهای داخلی در مواردی که خطر کنترل، پایینتر از حد بالا براورد شده باشد.
· انتخاب اعضای گروه حسابرسی که میتواند برای شرایط موجود مناسب باشد.
بررسی ارتباط تحریف شناسایی شده با تقلب
42 . حسابرس هنگامی که یک تحریف را شناسایی میکند باید احتمال اینکه چنین تحریفی نشانه تقلب است را بررسی کند و درصورت وجود چنین نشانهای باید به آثار تحریف در ارتباط با سایر زمینههای حسابرسی، بهخصوص قابلیت اعتماد تاییدیه مدیریت، توجه کند.
43 .چنانچه حسابرس تشخیص دهد یک تحریف قطعایا احتمالا ناشیاز تقلب است، آثار آن، بهخصوص موارد مرتبط با موقعیت سازمانی فرد یا افراد درگیر را ارزیابی میکند. برای مثال، تقلب مرتبط با سوءاستفاده از وجوه یک تنخواه کوچک معمولادر براورد حسابرس از خطر تحریف بااهمیت ناشیاز تقلب،اهمیت کمتری دارد. چون هم شیوه اداره وجوه وهم اندازه آن موجب محدودیت در مبلغ زیان بالقوه میشود و نگهداری چنین وجوهی معمولا بهکارکنان با اختیار اندک محول میشود. برعکس، هنگامیکه موضوع به مدیرانی بااختیار بیشتر مربوط میشود،حتی اگر مبلغ بهتنهایی نسبتبه صورتهای مالی بااهمیت نباشد، ممکن است نشانه مشکل گستردهتری باشد. درچنین شرایطی، چون حسابرس ممکن است درباره کامل و صادقانه بودن تاییدیههای دریافتی و درستی سوابق و مستندات حسابداری تردید داشته باشد، قابلیت اعتماد شواهد کسبشده قبلی را دوباره بررسی میکند. حسابرس هنگام بررسی مجدد قابلیت اعتماد شواهد،احتمال تبانی بین کارکنان، مدیران یا اشخاص ثالث را نیز بررسی میکند.چنانچه مدیران، بهخصوص در بالاترین سطح، درگیر تقلب باشند، حسابرس ممکن است قادر به کسب شواهد لازم برای تکمیل حسابرسی و ارائه گزارش درباره صورتهای مالی نباشد.
ارزیابی تحریف و اثر آن بر گزارش حسابرس
44 . حسابرس هنگامی که اطمینان مییابد صورتهای مالی در اثر تقلب یا اشتباه بهگونهای بااهمیت تحریف شده است یا در مواردی که قادر به نتیجهگیری در اینخصوص نمیباشد،باید اثر آن را بر حسابرسی، مورد توجه قرار دهد. راهنماییهای لازم درباره ارزیابی تحریف در بندهای 12 تا 16 بخش32 "اهمیت در حسابرسی" و همچنین بندهای 31 تا 42 بخش 70 "گزارش حسابرس مستقل درباره صورتهای مالی" ارائه شده است.
مستندسازی
45 . حسابرس باید عوامل خطر تقلب شناسایی شده در واحد مورد رسیدگی درفرایند براورد خطر (بند 28) و برخورد با هریک از این عوامل (بند 35)را مستند کند. چنانچه حسابرس در طول حسابرسی، چنین عواملی را شناسایی کند که بهاعتقاد وی نیاز به روشهای اضافی حسابرسی را ایجاب کند، باید وجود این عوامل خطر و برخورد با آن را مستند کند.
46 .بخش 23"مستندسازی"حسابرس را ملزم به مستندکردن موضوعاتی میکند که در فراهمنمودن شواهد پشتوانه اظهار نظر حسابرس، اهمیت دارد و مقرر میدارد کاربرگهای حسابرسی شامل دلایل حسابرس درباره کلیه موضوعات مهم نیازمند قضاوت حسابرس، همراه با نتیجهگیری حسابرس درباره آنها باشد.بهدلیل اهمیت عوامل خطر تقلب در براورد خطر ذاتی یا کنترل تحریف بااهمیت،حسابرس عوامل خطر تقلب شناسایی شده و برخوردی را که مناسب دانسته،مستند میکند.
تاییدیه مدیریت
47 . حسابرس باید درباره موارد زیر از مدیریت تاییدیه کتبی دریافت کند:
الف ـپذیرش مسئولیت خود درباره برقراری و اجرای سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی که برای پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه طراحی شده است.
ب ـ اطمینان آنان نسبت به اینکه آثار تحریفهای اصلاح نشدهای که طی حسابرسی توسط حسابرس جمعبندی شده، بهتنهایی و درمجموع، نسبتبه کلیت صورتهای مالی بیاهمیت است. خلاصهای از این اقلام باید در متن تاییدیه مدیران یا پیوست آن ارائه شود.
پ ـ کلیه واقعیتهای مهم مرتبط با هرگونه تقلب یا موارد مشکوک به تقلب شناخته شده برای مدیریت که میتواند بر واحد مورد رسیدگی اثر داشته باشد برای حسابرس افشا شده است.
ت ـ نتایج براورد خود از خطر اینکه صورتهای مالی ممکن است درنتیجه تقلب، بهمیزان بااهمیتی تحریف شده باشد برای حسابرس افشا شده است.
48 .بخش 58"تاییدیه مدیریت" راهنماییهایی را درباره دریافت تاییدیه مناسب از مدیریت در حسابرسی ارائه میدهد.علاوه بر پذیرش مسئولیت خود درمورد صورتهای مالی،پذیرش مسئولیت توسط آنان از کارکرد درست سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی طراحی شده برای پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه نیز حایز اهمیت است.
49 .از آنجا که مدیریت مسئولیت تعدیل صورتهای مالی را ازبابت اصلاح تحریفهای بااهمیت بهعهده دارد، دریافت تاییدیه کتبی از مدیریت درباره بیاهمیت بودن تحریفهای اصلاح نشده ناشیاز تقلب یا اشتباه، بهتنهایی و درمجموع، بهنظر آنان، حایز اهمیت است. اینگونه تاییدیهها جایگزین کسب شواهد حسابرسی مناسب و کافی نمیباشد. دربرخی شرایط، مدیریت ممکن است براینباور باشد که برخی تحریفهای اصلاح نشده در صورتهای مالی که حسابرس در طول حسابرسی جمعبندی کرده بااهمیت نیست. بهاین دلیل، مدیریت ممکن است بخواهد عباراتی مانند "مدیریت معتقد است که اقلام...و... ازجمله مصادیق تحریف نمیباشد زیرا ...(تشریح دلایل)..." را در تاییدیه کتبی خود اضافه کند.
50 .حسابرس ممکن است مبلغی را تعیین کند که تحریفهای کمتر از آن، نیاز به تجمیع نداشته باشد، زیرا، حسابرس بر این باور است که تجمیع چنین اقلامی، بهروشنی اثر بااهمیتی بر صورتهای مالی نخواهد داشت. درچنین مواردی، حسابرس به این واقعیت توجه خواهد داشت که تعیین سطح اهمیت، مستلزم درنظر داشتن ملاحظات کیفی، همانند ملاحظات کمی است و ازاینرو، تحریفهای با مبلغ نسبتاکوچک نیز میتواند اثر با اهمیتی بر صورتهای مالی داشته باشد. درج اینگونه تحریفها در خلاصه تحریفهای اصلاح نشده مندرج در تاییدیه کتبی یا پیوست آن،ضرورت ندارد.
51 .بهدلیل ماهیت تقلب و مشکلاتی که حسابرسان در کشف تحریفهای بااهمیت ناشیاز تقلب در صورتهای مالی با آن روبرو هستند، دریافت تاییدیه کتبی از مدیریت مبنیبر افشای موارد زیر برای حسابرس،حایز اهمیت است:
الف- کلیه واقعیتهای مرتبط با هرگونه تقلب یا موارد مشکوک بهتقلبی را که مدیریت از آنها آگاه است و ممکن است بر واحد مورد رسیدگی تاثیر داشته باشد.
ب - نتایج براورد مدیریت از خطر این که صورتهای مالی ممکن است در نتیجه تقلب بهگونهای بااهمیت تحریف شده باشد.
اطلاع رسانی
52 . حسابرس هنگامی کهتحریفی ناشیاز تقلب، موارد مشکوک به تقلب یا اشتباه را شناسایی میکند باید مسئولیت خود را نسبت به آگاه کردن مدیران اجرایی (شامل مدیرعامل)، هیئت مدیره و مجمع عمومی و در برخی شرایط، مقامات ذیصلاح قانونی و اجرایی،حسب مورد بهصورت کتبی یا شفاهی،مورد توجه قرار دهد.
53 .اطلاعرسانی بهموقع تحریف ناشیاز تقلب، موارد مشکوک به تقلب، یا اشتباه بهسطح مناسبی از مدیران اجرایی به این دلیل اهمیت دارد که آنان را قادر به انجام اقدام لازم میکند. تعیین سطح مناسب مدیران اجرایی و همچنین چگونگی اطلاعرسانی مستلزم قضاوت حرفهای میباشد و تحتتاثیر عواملی مانند ماهیت، اهمیت و تعداد دفعات وقوع تحریف یا موارد مشکوک بهتقلب قرار دارد. معمولا، سطح مناسب مدیران اجرایی حداقل یک رده بالاتر از افرادی است که ظاهرا در موارد تحریف یا مشکوک به تقلب دست داشتهاند.
54 .تشخیص موضوعاتی که باید توسط حسابرس به اطلاع هیئت مدیره یا مجمع عمومی برسد، مستلزم قضاوت حرفهای است و تحتتاثیر هرگونه تفاهم بین طرفین درباره مواردی که باید اطلاع داده شود،قرار دارد. معمولا، چنین موضوعاتی شامل موارد زیر است:
· تردید نسبت به صلاحیت و درستکاری مدیران اجرایی.
· تقلب مربوط به مدیران اجرایی.
· سایر تقلباتی که به تحریف بااهمیت در صورتهای مالی میانجامد.
· تحریف بااهمیت ناشیاز اشتباه.
· تحریفی که بیانگر وجود ضعفهای بااهمیت در کنترل داخلی،شامل طراحی یا اجرای فرایند گزارشگری مالی واحد مورد رسیدگی است.
· تحریفی که ممکن است موجب تحریف بااهمیت صورتهای مالی آتی شود.
نویسنده : حمیدرضا اعتمادی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)