مفاهيم و اهداف توسعه روستايي مفاهيم و اهداف توسعه روستايي
توسعه به وضعيتي معين و جاري در جامعه و روندهاي دگرگون‌ساز آن باز مي‌گردد. در جنبه نظري، توسعه‌يافتگي بدين معناست كه افراد و گروه‌هاي اجتماعي يك كشور قادر به تعيين سرنوشت خويش شوند و بتوانند اهداف ملي را با انتخابي آگاهانه براساس شرايط و امكانات خويش به پيش برند، بدون اينكه در مناسبات و روابط خود با مشكلاتي چون بحران، استثمار، وابستگي و سلطه مواجه شوند. البته چنين جامعه‌اي آرمان است و بايد دانست كه تا كنون هيچ جامعه‌اين به اين «توسعه ناب» دست نيافته است. امروزه ديد‌گاه‌هاي تازه‌اي در خصوص مفهوم و معناي توسعه مطرح شده است كه به نحو قابل توجهي از ديدگاه‌هاي پيشين فراگيرتر است. بدين ترتيب توجه به «مساوات‌طلبي» در رويكرد توسعه با مفاهيم و اصطلاحاتي همراه شده است كه از آن ميان مي‌توان به «خوداتكايي»، توسعه از پايين، نيازهاي بنيادي، «مدل چيني»، بهبود محيط زيست و توسعه از نوع ديگر» اشاره كرد. وجه اشتراك غالب اين ديدگاه‌هاي نو، توجه به جنبه‌هاي گوناگون توسعه، از جمله جنبه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و نهايتاً جنبه مكاني_فضايي آن است.
بدين‌سان با توجه به مفهوم فراگير توسعه، دست‌يابي به آن را مي‌توان به موفقيت توأمان در زمينه‌هاي زير منوط دانست:
الف) رشد چشمگير اقتصادي؛
ب) برخورداري از دانش فني قابل توجه؛
ج) برقراري تعادل مكاني- فضايي در سطوح مختلف محلي، منطقه‌اي و ملي؛
د) دستيابي به رفاه اجتماعي- اقتصادي و تعادل فرهنگي افراد و گروه‌ها؛
ه) تكاپو در جهت مدرن‌سازي مداوم جامعه و بهبود روابط اجتماعي- اقتصادي.
در اين چهارچوب، توسعه «جرياني چند بعدي»است كه بايد با تغييراتي اساسي در ساخت اجتماعي، و طرز تلقي توده‌ها و نهادهاي ملي، موجب رشد اقتصادي و در نتيجه كاهش نابرابري و ريشه‌كن كردن فقر شود. به همين ترتيب مي‌توان برنامه‌ريزي توسعه روستايي را به عنوان تفكر و عمل سنجيده در راستاي دستيابي به زمينه‌ها و اهداف فوق تعريف كرد.
اهداف خاص برنامه‌ريزي روستايي بايد در سطوح مختلف و در ارتباط با جنبه‌هاي گوناگون اجتماع روستايي تبيين شود. اين اهداف قاعدتاً بايد به تجديد سازمان فعاليت‌ها، افزايش درآمدها، گسترش رفاه، برقراري نظم و ترتيب فضايي و نهايتاً بهبود شرايط زندگي در عرصه‌هاي روستايي منتهي گردد.
برنامه‌هايي كه به منظور دستيابي به اهداف فوق مطرح است، عبارت است از:
الف) برنامه‌ريزي جمعيتي هم به مفهوم كنترل رشد جمعيت و هم به مفهوم پيشگيري از روستا‌گريزي؛
ب) برنامه‌ريزي خدمات و ساماندهي سكونت‌گاه‌هاي روستايي؛
ج) برنامه‌ريزي در زمينه اشتغال‌زايي و فعال‌سازي اقتصاد روستايي؛
د) برنامه‌ريزي زيست محيطي و حفاظت از عرصه‌هاي روستايي با هدف حفظ ويژگي‌هاي اكولوژيك و محافظت از چشم‌اندازهاي طبيعي روستا؛
ه) برنامه‌ريزي يكپارچه‌سازي اراضي و افزايش توليد روستايي؛
و) پيشبرد تعاون روستايي و زمينه‌سازي براي مشاكرت هر چه بيشتر روستاييان در امور توسعه؛
ز) برنامه‌ريزي صنعت جهانگردي در سكونت‌گاه‌‌ها و حوزه‌هاي روستايي.
ممكن است برخي از اين برنامه‌ها توأم با برنامه‌هاي ديگر به اجرا درآيند و حتي در مواردي ممكن است به يكديگر در تقابل باشند؛ مانند برنامه‌ريزي براي گسترش جهانگردي و برنامه‌ريزي براي حفاظت از محيط زيست روستايي. از آنجا كه معمولاً برنامه‌ريزي‌هاي مختلف روستايي در كشور‌هاي گوناگون به صورتي ناهماهنگ به انجام ‌مي‌رسند، اجراي يك برنامه مثلاً افزايش سطح توليد، موجب مسائل تازه‌اي، مثلاً آسيب‌ديدگي محيط زيست مي‌شود. از اين رو هماهنگي نهادي و سازماني و يكپارچه‌گي توسعه روستايي بايد پيوسته مورد توجه و تأكييد خاص قرار گيرد.
توسعه يكپارچه روستايي منوط به افزايش توليد، بهبود سطح دانش و انگيزش، ارائه خدمات گوناگون، بهبود و اصلاح شبكه ارتباطي و حمل و نقل، بهسازي مسكن روستايي، تنوع بخشي به امكانات اشتغال و اصلاح و انتظام شبكه مكاني- فضايي سكونت‌گاه‌هاي روستايي به صورت توأم است. البته آنچه كه پيش از هر چيز بايد مورد توجه قرارگيرد، جايگاه روستا و توسعه روستايي در برنامه‌هاي عمومي توسعه يك كشور است.