اشکهایم
منی که اشکهایم را چشم به راهت کردم
نه نمی گویم که من پایدارت کردم
ولی بدان که عزیز است برایش گل
که شبنمی به رخش چهره بیفشاند
منی که منتظرم در آفاق نگاهت
بیا و نزن بر دلم آن تمنا را
بیا و نگو ندیدم جز همین جا را
که باور است باورم همین سخنها را
منی که برایت دعا کردم
که شب ننشینی و نبینی مرا در خواب
ببین که با دل نفرین خود چه ها کردم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)