تو را دوست خواهم داشت
آن چنان که خود را
حتی اگر...
تمام عشاق را دیوانه بخوانی
و عشق را قصه ای بی انجام
من ...
تو را دوست خواهم داشت
بیشتر از آن چه؛ خود را!!!
تو را دوست خواهم داشت
آن چنان که خود را
حتی اگر...
تمام عشاق را دیوانه بخوانی
و عشق را قصه ای بی انجام
من ...
تو را دوست خواهم داشت
بیشتر از آن چه؛ خود را!!!
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
تو مثل شمعدانی ها پر از رازی و زیبایی
و من در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم
تو دریایی ترینی آبی و آرام و بی پایان
و من موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
تو مثل آسمانی مهربان و آبی و شفاف
و من در آرزوی قطره های پاک بارانم
نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
تو دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار
و من تنها در این دنیای دور از غصه مهمانم
تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور و نامعلوم
و من در حسرت دیدار چشمت رو به پایانم
تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوتر
و من هم یک کبوتر تشنه باران درمانم
بمان امشب کنار لحظه های بی قرار من
ببین با تو چه رویایی ست رنگ شوق چشمانم
شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم
هنوز از عطر دستانت پر از شوق است دستانم
تو فکر خواب گلهایی که یک شب باد ویران کرد
و من خواب ترا می بینم و لبخند پنهانم
تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بی تاب و حیرانم
تو می آیی و من گل می دهم در سایه چشمت
و بعد از تو منم با غصه های قلب سوزانم
تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
و من تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
شبست و نغمه مهتاب و مرغان سفر کرده
و شاید یک مه کمرنگ از شعری که می خوانم
تمام آرزوهایم زمانی سبز میگردد
که تو یک شب بگویی دوستم داری تو می دانم
غروب آخر شعرم پر از آرامش دریاست
و من امشب قسم خوردم تر ا هرگز نرنجانم
به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاست
قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
اسم من از یاد تو رفت ای آنکه در آینه ای
این چهره ی خسته منم
این آه سینه سوز من دیوار سرد فاصله است
بین من و هم سخنم
فریاد من سکوت تو لب تو باز و بی صدا
عروسکی به شکل من غریبه اما آشنا
نگاه مات تو به من
مثل نگاه دشمن
جسم تو گرمی نداره
مگر تنت از آهنه
مگر تنت از آهنه
سکوت تو یه فاجعه است برای هم صدای تو
شکسته در گلو چرا طنین نعره های تو؟
تو که خود منی چرا
غریبه ای برای من, منو صدا نمیکنی ؟
تو قاب سرد آینه
به سوگ من نشسته ای ,منو رها نمیکی؟
شکست لحظه لحظه ام یه عادت برای تو
پرنده ی نگاه من اسیر در هوای تو
چرا تو که خود منی سکوتتو نمی شکنی
به من بگو چه می کشی تو قاب سرد آهنی
تو قاب سرد آهنی
تو غربت نگاه تو که با نگاهم آشناست
یه دنیا حرف گفتنی ولی لب تو بی صداست
تو غربت نگاه تو که با نگاهم آشناست
یه دنیا حرف گفتنی ولی لب تو بی صداست
یه دنیا حرف گفتنی ولی لب تو بی صداست
ولی لب تو بی صداست
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
کنارم هستي و اما دلم تنگ ميشه هر لحظه
خودت ميدوني عادت نيست فقط دوست داشتنه محضه
کنارم هستي و باز هم بهونه هامو ميگيرم
ميگم:واي چقدر سرده ميام دستاتو ميگيرم
يه وقت تنها نري جاي که از تنهايي ميميرم
از اينجا تا دم در هم بري دلشوره ميگيرم
فقط تو فکر اين عشقم تو فکر بودن با هم
محاله پيش من باشي برم سرگرم کاري شم
ميدونم که يه وقت هاي دلت ميگيره از کارم
روزایي که حواسم نيست بگم خيلي دوست دارم
تو هم مثل مني انگار از اين دلتنگي ها داري
تو هم از بس منو ميخواي يه جورایي خودآزاري
کنارم هستي و انگار همين نزديکياست دريا
مگه موهاتو وا کردي که موجش اومده اينجا
قشنگه ردپاي عشق مياد زير چتر برف
اگه حاله منو داري مي فهمي يعني چي اين حرف
ميدونم که يه وقت هاي دلت ميگيره از کارم
روزایي که حواسم نيست بگم خيلي دوست دارم
تو هم مثل مني انگار از اين دلتنگي ها داري
تو هم از بس منو ميخواي يه جورایي خودآزاري
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
هر چه قدر دوستم داشته باشی من یکی بیشتر دوستت دارم
میدونی لطفش چیه؟؟؟
اینه که حتی اگه دوستم نداشته باشی من هنوز یکی دوستت دارم...!
![]()
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
سهم من از تو
نیمه دیگر سیب بود
که وقتی له شد
زیر پای باد
تو خندیدی
و من در حسرت سهمم
تمام سیبها را
از درخت پاک کردم
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
دستم را اگر نگرفته بودی
چگونه می آموختم
در غیبت خورشید هم
می شود خندید ؟!
صدایت که ببارد
یک قطره ماه هم
در کاسه ی آبم بیفتد
کافی ست :
من نور می شوم
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
تسلیم نصیب است و زبان بسته ی تقدیر
حسرت کش بی چون و چرائیست، دل من
عمریست دلم ساخته با هرچه بلا هست
تا عشق بداند، چه بلائیست دل من!...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
باید فراموشت کنم، چندیست تمرین می کنم
من میتوانم، می شود،آرام تلقین میکنم
با عکس های دیگری تا صبح صحبت می کنم
با آن اتاق خویش را، بیهوده تزیین می کنم
سخت است اما میشود در نقش یک عاقل روم
نه شب دعایت می کنم، نه صبح نفرین می کنم
حالم نه اصلا خوب نیست، تا بعد بهتر میشوم
فکری برای این دل تنهای غمگین میکنم
من میپذیرم رفته ای و بر نمیگردی، همین
خود را برای درک این صد بار تحسین میکنم
از جنب و جوش افتاده ام،دیگر نمی گویم به خود
وقتی عروسی میکنیم ،این می کنم آن میکنم!!!!!
هرچه دعا کردم نشد، شاید کسی امین نگفت
حالا تقاضای دلی سرشار از آمین می کنم
نه اسب، نه باران و نه مرد،....تنهایم و این دائمی است
اسب حقیقت را خودم با این نشان زین میکنم
یا میبرم یا باز هم نقش شکستی تلخ را
در خاطرات سرخ خود، با رنج آذین می کنم
حالا نه تو مال منی،نه خواستی سهمت شوم
این مشکل من بود و هست، در عشق گلچین می شوم
کم کم ز یادت می روم،این روزگار و رسم اوست
این جمله را با تلخی اش ،صد بار تضمین میکنم
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)