- روزنامه جامجم نوشت:
عامل جنایت پل مدیریت که دختر هم دانشگاهیاش را کشته بود، روز گذشته از سوی قضات شبعه 71 دادگاه کیفری استان تهران به اعدام در محل حادثه محکوم شد.
عامل جنایت، جوانی به نام کوشا است که بعدازظهر 15تیر امسال در پی علاقه یک طرفه به دختر همدانشگاهیاش به نام مهسا و پاسخ منفی او، وی را با 26 ضربه چاقو کشت و دختر همراهش را نیز زخمی کرد.
با اعتراف متهم به قتل، پرونده وی با توجه به این که احساسات جامعه را جریحهدار کرده بود، با صدور کیفرخواست از سوی قاضی جنایی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال و دیروز متهم در وقت فوقالعاده محاکمه شد.
ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت و با توجه به این که متهم از نظر کارشناسان پزشکی قانونی دچار جنون نبوده و در روز حادثه مواد الکلی مصرف نکرده و اقرار صریح وی به قتل و دیگر اسناد موجود در پرونده، او را گناهکار شناخت و برایش درخواست اشد مجازات کرد.
سپس وکلای اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و از جانب خانواده مقتول خواستار قصاص متهم در محل حادثه شدند. در ادامه جلسه دادگاه، دوست مقتول و 3 شاهد حادثه در جایگاه قرار گرفتند و جزئیات حادثه را برای حاضران در دادگاه تشریح کردند.
در ادامه این جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و به پرسشهای قاضی عزیز محمدی پاسخ گفت.
شما به دختر جوان ـ مقتول ـ علاقهمند بودید؟
من به مهسا علاقه داشتم و این علاقه هر روز بیشتر میشد، حتی بیتوجهی آن دختر هم یک لحظه باعث نشد این عشق یک طرفه را فراموش کنم.
مهسا نسبت به رفتار شما چه واکنشی داشت؟
او اصلا علاقهای به من نداشت و میخواست مزاحم وی نشوم و مسخرهام میکرد.
چرا تصمیم به قتل مهسا گرفتی؟
بیتفاوتیهای او نسبت به من و حرفهایی که موجب شده بود تا همه مرا مسخره کنند، باعث شد از دختر جوان انتقام بگیرم. قصد کشتن در کار نبود فقط میخواستم او را زخمی کنم. اتفاقات این چند سال مقابل چشمانم بود و لحظهای انتقام گرفتن از او از ذهنم دور نمیشد.
از روز حادثه بگو.
آن روز احساس میکردم یک اتفاق بد در راه است، اما نمیتوانستم از تصمیمی که برای تنبیه دختر جوان گرفته بودم، صرفنظر کنم. یک عطر و 3 عدد چاقو را درون نایلونی گذاشتم و از محل زندگیام در کرج به تهران آمدم تا به دانشگاهمان بروم.
میدانستی آن روز مهسا و دوستش به دانشگاه میآیند؟
خب، اکثر دانشجویان با توجه این که استادها نمرهها را اعلام کرده بودند، به یقین آنجا میآمدند، مطمئن بودم مهسا نیز خواهد آمد.
قبل از جنایت مهسا را دیدی؟
در نزدیکی دانشگاه پرسه میزدم تا این که دیدم مهسا و دوستش به سمت پل مدیریت میآیند. بلافاصله آنها را تعقیب کردم و پیش از نزدیک شدن به آنها با پارچهای چهرهام را پوشاندم. اصلاً ذهنم کار نمیکرد و فقط درصدد انتقام بودم. ابتدا به سوی مهسا حمله کردم و اولین ضربه چاقو را زدم، او زمین افتاد. بعد ضربههای بعدی را زدم. ناله میکرد. دوستش به سمتمان آمد تا نجاتش دهد که او را نیز به کناری هل دادم که چاقویم به دستش اصابت کرد و زخمی شد.
بعد چه شد؟
در پی ضربههایی که به او زدم، چشمانش را بست و فقط احساس کردم با راکت و میله آهنی، فردی به من زد. چاقو به دست فرار کردم و مردم مرا دستگیر کردند.
پس از دستگیری و اطلاع از مرگ مهسا چه واکنشی داشتی؟
شوکه شده بودم، فکر نمیکردم با 26 ضربه چاقو او را کشتهام.
اگر به مهسا علاقهمند بودی و قصد ازدواج با او را داشتی، چرا به خواستگاریاش نرفتی تا با خانوادهاش صحبت کنی؟
وقتی خود مهسا به من بیتوجهی میکرد، به یقین گفتوگو با خانوادهاش هم بینتیجه بود،چون ابتدا قصد دوستی و بعد تصمیم به ازدواج داشتم.
شما چاقوها را از 2 سال قبل طبق گفته خودتان تهیه کردید. آیا از همان موقع تصمیم به قتل مهسا داشتید؟
نه، 2 چاقو را خریده و یکی را دوستم یادگاری داده بود. از چند ماه پیش به ذهنم خطور کرد که مهسا را فقط چاقو بزنم، باور کنید هنوز از مرگ او شوکه هستم.
وضعیت خانوادگی شما به لحاظ عاطفی و رفتاری چگونه است؟
من در خانواده ای بزرگ شدم که همیشه والدینم با هم اختلاف و مشاجره داشتند و از همان دوران نوجوانی فردی عصبی و خشمگین بودم. حتی چند بار هم به مشاوره مراجعه کرده بودم. تنشهای خانوادگی باعث شده بود کمی با والدین، خواهر و برادرم اختلاف پیدا کنم و مشاجره داشته باشم. آدمی بیحوصله بودم و کمتر در جمع حاضر میشدم.
آخرین حرف شما؟
من از کاری که کردهام خیلی متاسفم، به خانواده مهسا تسلیت میگویم و از آنها و خانواده خودم عذرخواهی میکنم که بزرگترین سرمایه یک خانواده را که فرزندشان بود، گرفتم. مجازات مرگ حق من است و به آن راضیام.
بنابراین گزارش، کوشا ـ متهم به قتلـ با تجدید قرارقانونی روانه زندان شد. قاضی عزیز محمدی، رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران با پایان یافتن جلسه دادگاه همراه 4 قاضی مستشار وارد شور شد و عامل جنایت را به اعدام در محل حادثه محکوم کرد. با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور در چند روز آینده حکم نهایی به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال خواهد شد .
حاشیههای دادگاه
* قرار بود ساعت 8 صبح محاکمه کوشا در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شود؛ اما به دلیل انتقال دیرهنگام متهم از زندان به دادگاه، جلسه ساعت 11 صبح برگزار شد.
* شاهدان در جلسه دادگاه به شدت از وقوع حادثه ناراحت بودند و میگفتند متهم بیرحمانه دختر جوان را کشته است، حتی یکی از آنها در جریان بازگو کردن حادثه گریست.
* والدین مقتول به دلیل غم از دست دادن فرزندشان قادر به حضور در دادگاه و مواجهه با متهم نبودند.
* والدین متهم به قتل که زوج شهرستانی بودند، در صندلی گوشه سمت راست سالن دادگاه نشسته بودند و فقط گریه میکردند.
* کوشا از ابتدای دادگاه تا ختم جلسه رسیدگی که تا ساعت 50/12 به طول انجامید، کاملاً خونسرد بود و فقط بهحرفهای شاهدان گوش میداد.
* در پایان جلسه دادگاه، متهم در یک لحظه با دیدن والدین میانسال خود که در میان جمعیت بودند، نگاهش را بهسنگفرشهای سالن دادگاه دوخت و حرفی نزد، سپس تحت تدابیر امنیتی از محل خارج شد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)