تقدیم به گل نرگس
سوگند به چلچله های آواز خوان که صبح ها به امید تازه خواندن پلک های سنگین خود را میگشایند ، سوگند به گل های نرگس و ابریشمی که سپیدة صبح را به امید تازه زنده شدن لبخند می زنند ، سوگند به نسیم دلنواز صبح که به امید وزیدن بین شاخه های درختان غوغا به پا می کنند .
سوگند ... سوگند ... سوگند ...
ولی من ، ولی من به امید کدام گل ، کدام چلچله ، کدام باد به پا خیزم . زمانی من در این دنیای تاریکیها بیدار میشوم ، که غایب همیشه بیدار حاضرم ، امامم و بهارم باشد . از ته قلبم که نمی دانم سیاه است یا نه ، نمی دانم بهاری است یا پاییزی ، برای ظهور سبزت دعا می کنم و عطر گل های بهشتی را هر روز جمعه با آمدن تو به لباسم می زنم . دوست دارم قدم هایم را جای قدم های پاک و روشنت بگذارم تا راه راست و درست را لمس کنم و چشم های همیشه منتظرم را بر این دنیا ببندم و فقط تو را ببینم .
فاطمه پورشمس
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)