صفحه 27 از 43 نخستنخست ... 1723242526272829303137 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 261 تا 270 , از مجموع 428

موضوع: دل ت ن گ ی

  1. #261
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تنهايي را دوست دارم

    تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ...

    تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست ...

    تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم ...

    تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست ...

    تنهايي را دوست دارم زيرا....

    در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #262
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    من را نگاه كن كه دلم شعله‌ور شود
    بگذار در من اين هيجان بيشتر شود

    قلبم هنوز زير غزل لرزه‌هاي توست
    بگذار تا بلرزد و زير و زبر شود

    من سعدي‌ام اگر تو گلستان من شوي
    من مولوي سماع تو برپا اگر شود

    من حافظم اگر تو نگاهم كني اگر
    شيراز چشم‌هاي تو پر شور و شر شود

    "ترسم كه اشك در غم ما پرده‌در شود
    وين راز سر به مهر به عالم سمر شود"

    آنقدر واضح است غم بي تو بودنم
    اصلا بعيد نيست كه دنيا خبر شود

    ديگر سپرده‌ام به تو خود را كه زندگي
    هر گونه كه تو خواستي آنگونه سر شود


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #263
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    می توانی بروی قصه و رویا بشوی
    راهی دورترین گوشه ی دنیا بشوی
    ساده نگذشتم از این عشق، خودت می دانی
    من زمینگیر شدم تا تو مبادا بشوی
    آی…مثل خوره این فکر عذابم می داد
    چوب من را بخوری ورد زبانها بشوی
    من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم
    من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی
    دانه ی برفی و آنقدر ظریفی که فقط
    باید از این طرف شیشه تماشا بشوی
    گره ی عشق تو را هیچ کسی باز نکرد
    تو خودت خواسته بودی که معما بشوی
    در جهانی که پر از «وامق» و «مجنون» شده است
    می توانی «عذرا» باشی، «لیلا» بشوی
    می توانی فقط از زاویه ی یک لبخند
    در دل سنگترین آدمها جا بشوی
    بعد از این ، مرگ ، نفسهای مرا می شمرد
    فقط از این نگرانم ، که تو تنها بشوی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #264
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    آتشی افتاده امشب در دل دلگیر من
    گرم می ریزد به رویم اشک بی تاثیر من
    ای دل آزاده! ای زنجیره ی سودای عشق!
    شعله بودم آب گشتم تا شدی درگیر من
    عشق می جوشد به رگهای تنم با سرکشی
    آب می سازد دل ِ سرحلقۀ زنجیر من
    هرقدر آتش به کف داری بزن بر سینه ام
    ای محبت! ای رسول عشق! ای تقدیر من!
    شکوه بیجا میکند طبع سخن ناسنج دل
    تا ابد باید بسوزد قامت تصویر من...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #265
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تو به من خندیدی و نمی دانستی
    من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
    باغبان از پی من تند دوید
    سیب را دست تو دید
    غضب آلود به من کرد نگاه
    سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
    و تو رفتی و هنوز،
    سالهاست که در گوش من آرام آرام
    خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
    و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
    که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #266
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ای کاش بودی و می دیدی که چشمانم چطور در انتظار توست
    اشکها در بدرقه راهت همچو آبی که بدرقه کننده مسافر است تورا بدرقه می کرد
    و در انتظار بازگشت توست ای کاش بودی و التماس دستانم را می دیدی
    که بسوی تو دراز شده و با فریادی بی صدا تورا به سوی خود می خواند
    اما این بازی مرا در حسرت دیدارت جای گذاشت و رفت آری این منم که از دوری تو دیگر تاب و توان حرف زدن ندارم
    برگرد که دیگر درمن جانی نمانده که نثارت کنم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #267
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    باز امشب اشک ما بيدار شد
    صفحه نقاشي اش رخسار شد

    قطره اشکم سکوت شب شکست
    همچو الماسي کنار لب نشست

    بيقرارم همچو چرخ روزو شب
    آسمانم ،آسماني غرق تب

    گريه هاي ابر حرف بودن است
    آدمي را عشق ظرف بودن است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #268
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ببين در سطر سطر فالي که مي بينم
    تو هم پايان تلخي داري اي آغازشيرينم

    ببين در فال که با اندوه مي گويد
    که من هم انتهاي راه را تاريک مي بينم

    تو حالا هر چه مي خواهي بگو ،حتي خرافاتي
    براي من که تاثيري ندارد ،هرچه ام اينم

    چنان دشوار ميدانم شب کوچ نگاهت را
    که آغاز ،پايان تو را در حال تمرينم

    برو بگذار شاعر را به حال خويش ماند
    چه فرقي مي کند ،بعداز تو شادم يا که غمگينم


    پس ازتو حرفهايت را به گوش سنگ خواهم گفت
    تو خواهي بعد از اين ديوانه خواني يا خبر چينم.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #269
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دلت را از برای لبخند چه کسی رام کرده ای؟
    دگر باز قصد جان کدامین کام کرده ای؟

    حیف از آن همه اشک که برایت ریختم
    شمع شدم اشک ریزان به پایت سوختم
    دل من کاسه خون شد تو که رفتی بشکست
    حلقه زندگی ام از همه دنیا بگسست


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #270
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ناله از دل نتوانم که گرفته بغض گلویم
    تو دعا کن که بمیرم شاید آرام بگیرم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 27 از 43 نخستنخست ... 1723242526272829303137 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/