من را نگاه كن كه دلم شعله‌ور شود
بگذار در من اين هيجان بيشتر شود

قلبم هنوز زير غزل لرزه‌هاي توست
بگذار تا بلرزد و زير و زبر شود

من سعدي‌ام اگر تو گلستان من شوي
من مولوي سماع تو برپا اگر شود

من حافظم اگر تو نگاهم كني اگر
شيراز چشم‌هاي تو پر شور و شر شود

"ترسم كه اشك در غم ما پرده‌در شود
وين راز سر به مهر به عالم سمر شود"

آنقدر واضح است غم بي تو بودنم
اصلا بعيد نيست كه دنيا خبر شود

ديگر سپرده‌ام به تو خود را كه زندگي
هر گونه كه تو خواستي آنگونه سر شود