در انحراف مثبت نيروي جاذبه بين مولكولهاي مختلف دو جز سازنده ضعيف تر از نيروي جاذبه بين مولكولهاي مشابه يك جز است و در نتيجه در حدود تركيب درصد معيني فشار بخار مشترك دو جز بزرگتر از فشار بخار جز خالصي مي شود كه فرارتر است.بنابراين مخلوط هايي كه تركيب درصد آنها در اين حدود باشد درجه جوش كمتري از هر يك از دو جز خالص دارند.مخلوطي كه در اين حدود حداقل درجه جوشش را دارد بايد به صورت جز سوم در نظر گرفته شود.اين مخلوط نقطه جوش ثابتي دارد زيرا تركيب درصد بخاري كه در تعادل با مايع است با تركيب درصد خود مايع برابر است.چنين مخلوطي را آزئوتروپ يا مخلوط آزئوتروپ با جوشش ميني مم مي نامند.از تقطير جز به جز اين مخلوط ها هر دو جز به حالت خالص به دست نمي آيد بلكه جزيي كه تركيب درصد آن از تركيب درصد آزئوتروپ بيشتر باشد توليد مي شود.
در انحراف منفي از قانون رائول نيروي جاذبه بين مولكولهاي مختلف دو جز قويتر از نيروي جاذبه بين مولكولهاي مشابه يك جز است ودر نتيجه تركيب درصد معيني فشار بخار مشترك دو جز كمتر از فشار بخار جز خالص مي شودكه فرارتر است.بنابراين مخلوط هايي كه تركيب درصد آنها در اين حدود باشد حتي نسبت به جز خالصي كه نقطه جوش بيشتري دارد در درجه حرارت بالاتري مي جوشند.در اينجا تركيب درصد به خصوصي وجود دارد كه به آزئو تروپ با جوشش ماكسيمم مربوط مي شود.تقطير جز به جز محلولهايي كه تركيب درصدي غير از تركيب درصد آزئوتروپ دارندباعث خروج جزيي مخلوط مي شودكه تركيب درصد آن از آزئوتروپ بيشتر باشد.
ستونهاي تقطيرجز به جز:
اين ستونها انواع متعددي داردولي در تمام آنها خصلت هاي مشابهي وجود دارد.اين ستونها مسير عمودي را به وجود مي آورند كه بايد بخار در انتقال از ظرف تقطير به مبرد از آن بگذرد.اين مسير به مقدار قابل ملاحظه اي از مسير دستگاه تقطير ساده طويل تر است.هنگام انتقال بخار از ظرف تقطير به بالاي ستون مقداري از بخار متراكم مي شود.چنان چه قسمت پايين اين ستون نسبت به قسمت بالاي آن در درجه حرارت بيشتري نگه داري شود مايع متراكم شده و در حالي كه به پايين ستون مي ريزد دوباره به طور جزيي تبخير مي شود .بخار متراكم نشده همراه بخاري كه از تبخير مجدد مايع متراكم شدهحاصل مي شود در داخل ستون بالاتر مي رود واز يك سري تراكم وتبخير مي گذرد.اين اعمال باعث تقطير مجدد مايع مي شود و به طوريكه در هر يك از مراحل فاز بخاري كه به وجود مي آيد نسبت به جز فرارتر غني تر مي شود.ماده متراكم شده اي كه به پايين ستون مي ريزددر مقايسه با بخاري كه با آن در تماس است در هر يك از مراحل نسبت جزيي كه فراريت كمتري دارد غني تر مي شود.
در شرايط ايده ال بين فازهاي مايع و بخار در سراسر ستون تعادل برقرار مي شود و فاز بخار بالايي تقريبا به طور كامل از جز فرارتر تشكيل مي شود و فاز مايع پاييني نسبت به جزيي كه فراريت كمتري دارد غني تر مي شود.
مهم ترين شرايطي كه براي ايجاد اين حالت لازم است عبارتند از :
1-تماس كامل و مداوم بين فازهاي بخار و مايع در ستون 2-حفظ افت مناسبي از درجه حرارت در طول ستون 3-طول كافي ستون 4-اختلاف كافي در نقاط جوش اجزاي مخلوط مايع.
چنان چه دو شرط اول كاملا مراعات شود مي توان با يك ستون طويل تركيباتي كه اختلاف كمي در نقطه ي جوش دارند به طور رضايت بخش از هم جدا كرد .زيرا طول ستون مورد لزوم و اختلاف نقاط جوش اجزا با هم نسبت عكس دارند.معمول ترين راه ايجاد تماس لازم در بين فازهاي مايع آن است كه ستون با مقدارري ماده بي اثر مانند شيشه يا سراميك يا تكه هاي فلزي به اشكال مختلف كه سطح تماس وسيعي را فراهم مي كندپر شود. يكي از راه هاي بسيار موثر ايجاد اين تماس بين مايع و بخار آن است كه نوار چرخاني از فلز يا تفلون كه با سرعت زياذي در داخل ستون بچرخد به كار رود.
اين عمل نسبت به ستون هاي پر شده اي كه قدرت مشابهي دارند اين مزيت را دارد كه ماده كمي را در داخل ستون نگاه مي دارد(منظور از اين نگه داري مقدار مايع و بخاري است كه براي حفظ شرايط تعادل در داخل ستون لازم است.)
تقطير تبخير ناگهاني
در اين نوع تقطير ، مخلوطي از مواد نفتي که قبلا در مبدلهاي حرارتي و يا کوره گرم شدهاند، بطور مداوم به ظرف تقطير وارد ميشوند و تحت شرايط ثابت ، مقداري از آنها به صورت ناگهاني تبخير ميشوند. بخارات حاصله بعد از ميعان و مايع باقيمانده در پايين برج بعد از سرد شدن به صورت محصولات تقطير جمع آوري ميشوند. در اين نوع تقطير ، خلوص محصولات چندان زياد نيست.
تقطير با مايع برگشتي (تقطير همراه با تصفيه(
در اين روش تقطير ، قسمتي از بخارات حاصله در بالاي برج ، بعد از ميعان به صورت محصول خارج شده و قسمت زيادي به داخل برج برگردانده ميشود. اين مايع به مايع برگشتي موسوم است. مايع برگشتي با بخارات در حال صعود در تماس قرار داده ميشود تا انتقال ماده و انتقال حرارت ، صورت گيرد. از آنجا که مايعات در داخل برج در نقطه جوش خود هستند، لذا در هر تماس مقداري از بخار ، تبديل به مايع و قسمتي از مايع نيز تبديل به بخار ميشود.
نتيجه نهايي مجوعه اين تماسها ، بخاري اشباع از هيدروکربنهاي با نقطه جوش کم و مايعي اشباع از مواد نفتي با نقطه جوش زياد ميباشد.در تقطير با مايع برگشتي با استفاده از تماس بخار و مايع ، ميتوان محصولات مورد نياز را با هر درجه خلوص توليد کرد، مشروط بر اينکه به مقدار کافي مايع برگشتي و سيني در برج موجود باشد. بوسيله مايع برگشتي يا تعداد سينيهاي داخل برج ميتوانيم درجه خلوص را تغيير دهيم. لازم به توضيح است که ازدياد مقدار مايع برگشتي باعث افزايش ميزان سوخت خواهد شد. چون تمام مايع برگشتي بايد دوباره به صورت بخار تبديل شود.
امروزه به علت گراني سوخت ، سعي ميشود براي بدست آوردن خلوص بيشتر محصولات ، به جاي ازدياد مايع برگشتي از سينيهاي بيشتري در برجهاي تقطير استفاده شود. زياد شدن مايع برگشتي موجب زياد شدن انرژي ميشود. براي همين ، تعداد سينيها را افزايش ميدهند. در ابتدا مايع برگشتي را 100درصد انتخاب کرده و بعد مرتبا اين درصد را کم ميکنند و به صورت محصول خارج ميکنند تا به اين ترتيب دستگاه تنظيم شود.
انواع مايع برگشتي
• مايع برگشتي سرد: اين نوع مايع برگشتي با درجه حرارتي کمتر از دماي بالاي برج تقطير برگردانده ميشود. مقدار گرماي گرفته شده ، برابر با مجموع گرماي نهان و گرماي مخصوص مورد نياز براي رساندن دماي مايع به دماي بالاي برج است.
• مايع برگشتي گرم: مايع برگشتي گرم با درجه حرارتي برابر با دماي بخارات خروجي برج مورد استفاده قرار ميگيرد.
• مايع برگشتي داخلي: مجموع تمام مايعهاي برگشتي داخل برج را که از سينيهاي بالا تا پايين در حرکت است، مايع برگشتي داخلي گويند. مايع برگشتي داخلي و گرم فقط قادر به جذب گرماي نهان ميباشد. چون اصولا طبق تعريف اختلاف دمايي بين بخارات و مايعات در حال تماس وجود ندارد.
• مايع برگشت دوراني: اين نوع مايع برگشتي ، تبخير نميشود. بلکه فقط گرماي مخصوص معادل با اختلاف دماي حاصل از دوران خود را از برج خارج ميکند. اين مايع برگشتي با دماي زياد از برج خارج شده و بعد از سرد شدن با درجه حرارتي کمتر به برج برميگردد. معمولا اين نوع مايع برگشتي درقسمتهاي مياني يا دروني برج بکار گرفته ميشود و مايع برگشتي جانبي هم خوانده ميشود. اثر عمده اين روش ، تقليل حجم بخارات موجود در برج است.
نسبت مايع برگشتي
نسبت حجم مايع برگشتي به داخلي و محصول بالايي برج را نسبت مايع برگشتي گويند. از آنجا که محاسبه مايع برگشتي داخلي نياز به محاسبات دقيق دارد، لذا در پالايشگاهها ، عملا نسبت مايع برگشتي بالاي برج به محصول بالايي را به عنوان نسبت مايع برگشتي بکار ميبرند.
تقطير نوبتي
اين نوع تقطيرها در قديم بسيار متداول بوده، ولي امروزه بعلت نياز نيروي انساني و ضرورت ظرفيت زياد ، اين روش کمتر مورد توجه قرار ميگيرد. امروزه تقطير نوبتي ، صرفا در صنايع دارويي و رنگ و مواد آرايشي و موارد مشابه بکار برده ميشود و در صنايع پالايش نفت در موارد محدودي مورد استفاده قرار ميگيرد. بنابراين در موارد زير ، تقطير نوبتي از نظر اقتصادي قابل توجه ميباشد.
• تقطير در مقياس کم
• ضرورت تغييرات زياد در شرايط خوراک و محصولات مورد نياز
• استفاده نامنظم از دستگاه
• تفکيک چند محصولي
• عمليات توليد متوالي با فرآيندهاي مختلف
تقطير مداوم
امروزه بعلت اقتصادي بودن مداوم در تمام عمليات پالايش نفت از اين روش استفاده ميشود. در تقطير مداوم براي يک نوع خوراک مشخص و برشهاي تعيين شده شرايط عملياتي ثابت بکار گرفته ميشود. بعلت ثابت بودن شرايط عملياتي در مقايسه با تقطير نوبتي به مراقبت و نيروي انساني کمتري احتياج است. با استفاده از تقطير مداوم در پالايشگاهها مواد زير توليد ميشود:
گاز اتان و متان بعنوان سوخت پالايشگاه ، گاز پروپان و بوتان بعنوان گاز مايع و خوراک واحدهاي پتروشيمي ، بنزين موتور و نفتهاي سنگين بعنوان خوراک واحدهاي تبديل کاتاليستي براي تهيه بنزين با درجه آروماتيسيته بالاتر ، حلالها ، نفت سفيد ، سوخت جت سبک و سنگين ، نفت گاز ، خوراک واحدهاي هيدروکراکينگ و واحدهاي روغن سازي ، نفت کوره و انواع آسفالتها. شکل دستگاه تقطير ساده:
1- شعله 2- بالن ته گرد 3- سه راهي تقطير 4- دماسنج 5- سرد کننده 6- ورودي آب 7- خروجي آب 8- بالن 9- خروج هوا وبخار 10- رابط خلاء
بخش عملي
الف) تقطير ساده تتراکلريدکربن
20 ميلي ليتر تتراکلريد کربن را در بالن تقطير 50 ميلي ليتري بريزيد (احتياط: هرگز از بالني که بيش از نصف آن از ماده پر شده است استفاده نکنيد) دستگاه تقطير ساده را مطابق شکل سوار کنيد و توجه نمائيد که حباب دماسنج يا مخزن جيوه اي درست زير بازوي جانبي بالن تقطير (محل خروج بخار از بالن) باشد. قطعه کوچکي از سنگ جوش اضافه کنيد تا امکان تاخير در جوش که سبب ميشود مايع ناگهاني بالا آيد و يا به طور غير منتظره بداخل مبرد پرت شود، از بين برود.
بالن را با شعله کم حرارت دهيد و طوري شعله را تنظيم کنيد که سرعت ريختن مايع حاصل از سرد شدن که از مبرد به داخل ظرف جمع آوري مي ريزد حدود يک قطره در ثانيه باشد. نموداري از تغييرات درجه حرارت نسبت به حجم مايع جمع آوري شده رسم نمائيد و درجه حرارتي که مايع بيشتري تقطير ميشود به عنوان نقطه جوش ياداشت نمائيد. تقطير را در حالي که 3-2 ميلي ليتر مايع در بالن تقطير مانده است قطع کنيد.
نقطه جوشي که به دست آورده ايد با نقطه جوش کربن تترا کلريد که در کتاب يا مقالات ذکر شده است مقايسه نمائيد.
ب) تقطير ساده متانول و آب
در يک بالن 100 ميلي ليتري مخلوطي از 25 ميلي ليتر متانول و 25 ميلي ليتر آب بريزيد. دو عدد سنگ جوش کوچک در بالن بيندازيد و به آرامي بالن را حرارت دهيد. درجه حرارتي که اولين قطره مايع از نوک ترمومتر به داخل بالن ميچکد (ميعان) يادداشت کنيد و به عنوان شروع تقطير در نظر بگيريد. در همين لحظه بخارات داخل لوله جانبي شده و مايع ميشود و سرازير شده از دهانه خروجي مبرد وارد ظرف جمع آوري ميشود. در ابتداي شروع تقطير حرارت را به گونه اي تنظيم کنيد که سرعت تقطير يک قطره در ثانيه باشد. دماي ترمومتر را بر حسب حجم تقطير شده يادداشت کنيد و منحني آنرا رسم کنيد.
در فشار 760 mmHg متانول در 7/64 درجه سانتيگراد و آب در oC 100 مي جوشد. توجه داشته باشيد که در فشار آزمايشگاه در دماي پايين تري تقطير متانول شروع خواهد شد. هنگامي که 3-2 ميلي ليتر مايع در ته بالن باقي مانده است تقطيررا متوقف کنيد.
تقطير جزء به جزء:
براي جداکردن موادي که نقطه جوش آنها خيلي به هم نزديک باشد از تقطير جزء به جزء استفاده ميکنند. اختلاف اين روش با تقطير ساده آن است که در اين حالت از يک ستون تقطير جزء به جزء استفاده ميشود.
ستونهاي تقطير جزء به جزء انواع متعددي دارند ولي در تمام آنها چند خصلت کلي مشاهده ميشود. اين ستونها مسير عمودي را به وجود مي آورند که بايد بخار در انتقال از ظرف تقطير به مبرد از آن بگذرد، اين مسير به مقدار قابل ملاحظه اي از مسير دستگاه تقطير ساده طويلتر است. هنگام انتقال بخار از ظرف تقطير به بالاي ستون مقداري از بخار متراکم ميشود. مايع متراکم شده، در حالي که به پايين ستون مي ريزد دوباره در تماس با بخاري که از پايين به بالا در جريان است به طور جزئي تبخير ميشود و به سمت بالا ميرود و طي اين ميعان و تبخير شدنهاي متوالي بخار از جزء فرار تر غني تر ميشود، يعني هرچه به سمت بالاي ستون پيش ميرويم غلظت جزء فرار تر بيشتر و هر چه به سمت پايين مي آييم غلظت جزء غير فرار بيشتر ميشود.
از نقطه نظر تئوري، جدا کردن دو ترکيب فرار به طور کامل، بوسيله تقطير حتي زمانيکه اختلاف در نقطه جوش آنها زياد باشد امکان پذير نيست زيرا هميشه جزء داراي نقطه جوش پايين تر فشار بخارش را بر روي نقطه جوش جزء ديگر اعمال نموده و پاره اي از مولکولهاي با نقطه جوش بالاتر نيز تقطير ميگردند. اما بهرحال در امور تجربي، بوسيله تقطير جزء به جزء ميتوان مخلوط اينگونه مايعات را در حد مطلوبي جدا نمود.
تقطير جزء به جزء مخلوطهاي دو جزئي و چند جزئي
هدف از تقطير ، جداسازي خوراک به بخارهايي از محصولات تقريبا خالص است در تقطير سيستم هاي دو جزئي ، درجه خلوص با کسر مولي جزء سبک در محصول تقطير XO و در محصول ته مانده XB بيان ميشود. در سيستم هاي دو جزئي از يک مرحله به مرحله ديگر ، به جزء در نقطه آزئوتروپ ، دما و منحني تعادل تغيير ميکنند و يک جزء در تمام ستون فرارتر است. اما در سيستم هاي چند جزئي يک جزء ممکن است در يک قسمت ستون فرارتر و در قسمت ديگر فراريت کمتري داشته باشد، که ماهيت پيچيده غلظت اجزا را نشان ميدهد. تعادل فازي سيستم هاي چند جزئي نسبت به دو جزئي بسيار پيچيده است، به دليل اينکه تعداد اجزاء زياد است وتعادل به دما بستگي دارد و دما از يک مرحله به مرحله ديگر تغيير ميکند.
شکل دستگاه تقطير جزء به جزء:
1- سنگ جوش 2- مخلوط دو يا چند ماده 3- گرم کننده 4- ظرف تقطير (بالن) 5- ستون تقطير 6- دماسنج 7- خروجي آب 8- ورودي آب 9- سرد کننده 10- رابط خميده ساده 11- ظرف گيرنده (استوانه مدرج) 12- محصول تقطير
مخلوط دو ماده با هم در برخي مواد توليد آزئوتروپ ميکند، يعني مخلوط با درصد معيني تا آخرين قطره تقطير ميشود. در اينگونه موارد نميتوان مخلوط را بوسيله تقطير جزء به جزء از يکديگر جدا کرد. براي از بين بردن اين حالت يا ماده ديگري به مخلوط اضافه ميکنند تا آزئوتروپ ديگري که مطلوب باشد بدست آيد و يا فشار را تغيير ميدهند. مثلا الکل 95 درصد تشکيل آزئوتروپ ميدهد که براي از بين بردن نقطه آزئوتروپ، بنزن به آن اضافه ميکنند که در نتيجه نقطه آزئوتروپ ديگري با درصد آب بيشتر ايجاد ميشود که بدين ترتيب آب خارج شده، الکل و بنزن باقي ميماند که بوسيله تقطير جزء به جزء به راحتي جدا ميشود
بخش عملي
الف)تقطير جزء به جزء متانول و آب
در يک بالن ته گرد 100 ميلي ليتري مقدار 30 ميلي ليتر متانول و 30 ميلي ليتر آب بريزيد و براي اطمينان از جوشش آرام (جلوگيري از غليان محلول)، چند عدد سنگ جوش اضافه کنيد دستگاه تقطير جزء به جزء را مطابق شکل سوار کنيد. از ابتداي شروع تقطير حرارت را به گونه اي تنظيم کنيد که سرعت تقطير 10 الي 20 قطره در دقيقه باشد. درجه حرارتي که اولين قطره مايع از نوک دماسنج ميچکد را يادداشت کنيد. اگر ستون مايع طغيان ميکند سرعت تقطير را کم کنيد. محصول تقطير (مقطره) را در سه ظرف جدا در محدوده دمايي زير جمع آوري نماييد.
تا دماي 68 درجه مقطره را در ظرف (الف) ذخيره کنيد.
از 68 درجه تا 90 درجه مقطره را در ظرف (ب) جمع آوري نماييد.
از 90 درجه به بعد، آنرا در ظرف (ج) ذخيره کنيد.
تقطير را ادامه دهيد تا 3-2 ميلي ليتر مايع در ظرف تقطير باقي بماند و سپس شعله را خاموش کنيد.
حجم مايعات جمع آوري شده در هر ظرف را اندازه گيري کرده و ياد داشت کنيد. حجم مايع باقي مانده در ظرف تقطير را نيز اندازه گيري نموده و يادداشت کنيد.
ب) تقطير جزء به جزء بنزن و تولوئن
در يک ظرف ته گرد 100 ميلي ليتري 30 ميلي ليتر بنزن و 30 ميلي ليتر تولوئن ريخته و براي اطمينان از جوشش آرام، چند عدد سنگ جوش به آن اضافه کنيد. دستگاه تقطير جزء به جزء را آماده کنيد.
در اين دستگاه محل حباب دماسنج اهميت ويژه اي دارد، به محل آن نسبت به لوله جانبي سر دستگاه تقطير توجه کنيد (شکل دستگاه تقطير). سه ظرف 50 ميلي ليتري به عنوان ظرف گيرنده با برچسب (الف)، (ب) و (ج) آماده کنيد. در عمل بايد نوک رابط خلأ تا داخل گردن اين ظرف امتداد داشته باشد، بين رابط و ظرف گيرنده يک فضاي عمودي باقي نگذاريد زيرا اين فضا باعث سهولت فرار بخارهاي قابل اشتعال ميشود.
ظرف تقطير را با چراغ گاز حرارت دهيد. چراغ را طوري قرار دهيد که نوک شعله با توري سيمي تماس پيدا کند يا درست زير آن باشد، و شعله را از جريان باد محفوظ نگه داريد به نحوي که بتوانيد حرارت را تا حد ممکن به دقت تنظيم کنيد. به مجردي که محلول شروع به جوشيدن کرد و بخارهاي رفلاکس شده به گرما سنج رسيد، شعله را طوري ميزان کنيد که تقطير فقط با سرعتي در حدود يک قطره مايع مقطر در هر يک يا دو ثانيه به طور يکنواخت ادامه يابد. اولين مايع مقطر را در ظرف گيرنده (الف) جمع آوري کنيد. وقتي که درجه حرارت دهانه خروجي به 80 درجه رسيد، ظرف گيرنده (الف) را با ظرف گيرنده (ب) و در 105 درجه آن را با ظرف گيرنده (ج) عوض کنيد. تقطير را ادامه دهيد تا حدود 2 ميلي ليتر مايع در ظرف تقطير باقي بماند و بعد شعله را خاموش کنيد. حجم اجزاء تقطير شده در ظرف گيرنده (الف)، (ب) و (ج) را به کمک استوانه مدرج اندازه بگيريد و ياداشت کنيد. اجازه دهيد تا مايع موجود در ستون تقطير به داخل ظرف تقطير برگردد، حجم باقي مانده را اندازه گرفته و يادداشت کنيد.
تقطير با بخار آب:
غالبا به کمک تقطير با بخار آب ميتوان ترکيبات آلي فراري را که با آب مخلوط نميشوند يا تقريبا با آن غير قابل اختلاط هستند تفکيک و تخليص کرد. در اين روش مخلوط آب و جسم آلي با هم تقطير ميشوند. که به دو صورت امکان پذير است:
1) روش مستقيم: که مخلوط آب و ماده آلي با همديگر حرارت داده ميشوند (تقطير بوسيله آب).
2) روش غير مستقيم: که بخار آب را در ظرف ديگري ايجاد کرده و از داخل ماده آلي عبور ميدهند.
در تقطير با بخار آب طبق قانون دالتون فشار بخارهاي حاصله در درجه حرارت معين، برابر با مجموع فشارهاي جزئي همان بخارها است:
PT = P1 + P2 + P3 + …
از اين عبارت چنين بر مي آيد که همواره در هر درجه حرارتي فشار بخار کل مخلوط حتي از فشار بخار فرار ترين جزء در آن درجه حرارت بيشتر است، زيرا که فشار بخار اجزاي ديگر مخلوط هم دخالت ميکنند. بنابر اين بايد درجه جوش مخلوط ترکيبهاي غير قابل اختلاط کمتر از جزئي باشد که کمترين نقطه جوش را دارد.
آب (با نقطه جوش 100 درجه) و بروموبنزن (با نقطه جوش 156 درجه) در يکديگر نامحلولند. اين مخلوط در حدود 95 درجه سانتيگراد ميجوشد. در اين درجه، فشار بخار کل مخلوط برابر با فشار آتمسفر است. همانگونه که طبق نظريه دالتون پيش بيني ميشد اين درجه کمتر از نقطه جوش هر يک از اين دو ماده به صورت خالص است.
مزيت استفاده از تقطير با بخار آب در اين است که در جه حرارت در اين تقطير نسبتا پايين است (کمتر از 100 درجه) و اين روش براي خالص سازي موادي به کار ميرود که نسبت به حرارت حساسند و در حرارتهاي بالا تجزيه ميشوند. همچنين اين روش براي جدا کردن ترکيب، از مخلوط واکنشي که محتوي مقدار زيادي از مواد قير مانند باشد مفيد است.
برج تقطير
برجهاي تقطير با سيني کلاهکدار ، تعداد سينيها در مسير برج به نوع انتقال ماده و شدت تفکيک بستگي دارد. قطر برج و فاصله ميان سينيها به مقدار مايع و گاز که در واحد زمان از يک سيني ميگذرد، وابسته است. هر يک از سينيهاي برج ، يک مرحله تفکيک است. زيرا روي اين سينيها ، فاز گاز و مايع در کنار هم قرار ميگيرند و کار انتقال ماده از فاز گازي به فاز مايع يا برعکس در هر يک از سينيها انجام ميشود. براي اينکه بازدهي انتقال ماده در هر سيني به بيشترين حد برسد، بايد زمان تماس ميان دو فاز و سطح مشترک آنها به بيشترين حد ممکن برسد.
بخشهاي مختلف برج تقطير با سيني کلاهکدار
• بدنه و سينيها: جنس بدنه معمولا از فولاد ريخته است. جنس سينيها معمولا از چدن است. فاصله سينيها را معمولا با توجه به شرايط طراحي ، درجه خلوص و بازدهي کار جداسازي بر ميگزينند. در بيشتر پالايشگاههاي نفت ، براي برجهاي تقطير به قطر 4ft فاصله ميان 50 - 18 سانتيمتر قرار ميدهند. با بيشتر شدن قطر برج ، فاصله بيشتري نيز براي سينيها در نظر گرفته ميشود.
• سرپوشها يا کلاهکها: جنس کلاهکها از چدن ميباشد. نوع کلاهکها با توجه به نوع تقطير انتخاب ميشود و تعدادشان در هر سيني به بيشترين حد سرعت مجاز عبور گاز از سيني بستگي دارد.
• موانع يا سدها: براي کنترل بلندي سطح مايع روي سيني ، به هر سيني سدي به نام "ويير" (Wier) قرار ميدهند تا از پايين رفتن سطح مايع از حد معني جلوگيري کند. بلندي سطح مايع در روي سيني بايد چنان باشد که گازهاي بيرون آمده از شکافهاي سرپوشها بتوانند از درون آن گذشته و زمان گذشتن هر حباب به بيشترين حد ممکن برسد. بر اثر افزايش زمان گذشتن حباب از مايع ، زمان تماس گاز و مايع زياد شده ، بازدهي سينيها بالا ميرود.
برجهاي تقطير با سينيهاي مشبک
در برجهاي با سيني مشبک ، اندازه مجراها يا شبکهها بايد چنان برگزيده شوند که فشار گاز بتواند گاز را از فاز مايع با سرعتي مناسب عبور دهد. عامل مهمي که در بازدهي اين سينيها موثر است، شيوه کارگذاري آنها در برج است. اگر اين سينيها کاملا افقي قرار نداشته باشند، بلندي مايع در سطح سيني يکنواخت نبوده و گذر گاز از همه مجراها يکسان نخواهد بود.
خورندگي فلز سينيها هم در اين نوع سينيها اهميت بسيار دارد. زيرا بر اثر خورندگي ، قطر سوراخها زياد ميشود که در نتيجه مقدار زيادي بخار با سرعت کم از درون آن مجاري خورده شده گذر خواهد کرد. و ميدانيم که اگر سرعت گذشتن گاز از حد معيني کمتر گردد، مايع از مجرا به سوي پايين حرکت کرده بازدهي کار تفکيک کاهش خواهد يافت.
برجهاي تقطير با سينيهاي دريچهاي
اين نوع سينيها مانند سينيهاي مشبک هستند. با اين اختلاف که دريچهاي متحرک روي هر مجرا قرار گرفته است. در صنعت نفت ، دو نوع از اين سينيها بکار ميروند:
1. انعطاف پذير: همانطور که از نام آن برميآيد، دريچهها ميتوانند بين دو حالت خيلي باز يا خيلي بسته حرکت کنند.
2. صفحات اضافي: در اين نوع سينيها ، دو دريچه يکي سبک که در کف سيني قرار ميگيرد و ديگري سنگين که بر روي سه پايهاي قرار گرفته ، تعبيه شده است. هنگامي که بخار کم باشد، تنها سرپوش سبک به حرکت در ميآيد. اگر مقدار بخار از حد معيني بيشتر باشد، هر دو دريچه حرکت ميکنند.
مقايسه انواع گوناگون سينيها
در صنعت نفت ، انواع گوناگون سينيها در برجهاي تقطير ، تفکيک و جذب بکار برده ميشوند. ويژگيهايي که در گزينش نوع سيني براي کار معيني مورد توجه قرار ميگيرد، عبارت است از: بازدهي تماس بخار و مايع ، ظرفيت سيني ، افت بخار در هنگام گذشتن از سيني ، زمان ماندن مايع بر روي سيني ، مشخصات مايع و ... . چون در صنعت بيشتر سينيهاي کلاهکدار بکار برده ميشوند، براي مقايسه مشخصات سينيهاي ديگر ، آنها را نسبت به سينيهاي کلاهکدار ارزيابي ميکنند.
برجهاي انباشته
در برجهاي انباشته ، بجاي سينيها از تکهها يا حلقههاي انباشتي استفاده ميشود. در برجهاي انباشته حلقهها يا تکههاي انباشتي بايد به گونهاي برگزيده و در برج ريخته شوند که هدفهاي زير عملي گردد.
1. ايجاد بيشترين سطح تماس ميان مايع و بخار
2. ايجاد فضا مناسب براي گذشتن سيال از بستر انباشته
جنس مواد انباشتي
اين مواد بايد چنان باشند که با سيال درون برج ، ميل ترکيبي نداشته باشند.
استحکام مواد انباشتي
جنس مواد انباشتي بايد به اندازه کافي محکم باشد تا بر اثر استفاده شکسته نشده و تغيير شکل ندهد.
شيوه قرار دادن مواد انباشتي
مواد انباشتي به دو صورت منظم و نامنظم درون برج قرار ميگيرند.
1. پر کردن منظم: از مزاياي اين نوع پر کردن، کمتر بودن افت فشار است که در نتيجه ميشود حجم بيشتر مايع را از آن گذراند.
2. پر کردن نامنظم: از مزاياي اين نوع پر کردن ، ميتوان به کم هزينه بودن آن اشاره کرد. ولي افت فشار بخار در گذر از برج زياد خواهد بود.
مقايسه برجهاي انباشته با برجهاي سينيدار
در برجهاي انباشته ، معمولا افت فشار نسبت به برجهاي سينيدار کمتر است. ولي اگر در مايع ورودي برج ، ذرات معلق باشد، برجهاي سينيدار بهتر عمل ميکنند. زيرا در برجهاي انباشته ، مواد معلق تهنشين شده و سبب گرفتگي و برهم خوردن جريان مايع ميگردد. اگر برج بيش از حد متوسط باشد، برج سينيدار بهتر است. زيرا اگر در برجهاي انباشته قطر برج زياد باشد، تقسيم مايع در هنگام حرکت از بستر انباشته شده يکنواخت نخواهد بود.
در برجهاي سينيدار ميتوان مقداري از محلول را به شکل فرايندهاي کناري از برج بيرون کشيد، ولي در برجهاي انباشته اين کار، شدني نيست. کارهاي تعميراتي در درون برجهاي سينيدار ، آسانتر انجام ميگيرد. تميز کردن برجهاي انباشته ، از آنجا که بايد پيش از هرچيز آنها را خالي کرده و بعد آنها را تميز نمايم، بسيار پرهزينه خواهد بود.
نكات مهم در انجام عمل تقطير:
1-از دستگاه تقطيري كه رابط هاي آن شل باشند ممكن است بخارهاي قابل اشتعالي كه باچراغ بونزن مجاور مشتعل شود (نشت كند). دستگاهي كه گيره هاي آن سفت بسته شده باشند ممكن است ضمن كار آزمايشگاهي در اثر فشار به نقطه ي شكست خود برسد و علاوه بر خطرات فيزيكي كه شيشه شكسته دارد باعث پخش مواد قابل اشتعال يا سوزان شود.
2-در بستن گيره بايد دهانه گيره با قطعه شيشه اي كه به آن بسته مي شود به صورت موازي قرار گيرد. اين حالت باعث مي شود كه گيره بدون كج كردن شيشه بسته شود وموجب شكستن شيشه يا شل كردن رابط ديگري نشود.قبل از اطمينان از وضعيت درست قطه ي شيشه اي و همترازي صحيح گيره آن را سفت نكنيد.
3-در تقطير ساده دستگاهي كه به كار مي رود در انتهاي گيره خنك كننده به هوا راه داردو از اين راه تعادل فشار برقرار مي شود.در آزمايشگاه هيچگاه نبايد يك دستگاه بسته را حرارت داد. چنان چهت تعادل فشاربرقرار نشود انبساط مواد در دستگاه فشار را زياد ي كند و اين عمل ممكن است باعث انفجار دستگاه شود.
4-در اين آزمايشات بايد توهجه داشت كه موادي مثل بنزن و تولوئن بايد خشك باشند.چنان چه از خشك بودن آنها اطمينان نداريد براي خشك كدن هر يك مي توانيد 50ميلي ليتر از آن را در دستگاه تقطيرساده اي بريزيد و تقطير كنيد تا مايع مقطر كدورتي را نشان ندهد.تقطير را قطع كنيد و باقي مانده تقطير (نه مايع مقطر)را در آزمايش تقطير جز به جز به كار بريد.اين روش براي خشك كردن حلال هاي مر طوبي مناسب است كه با آب آزئو تروپ با جوشش ميني مم مي دهند.
5-هنگاميكه مايع قابل اشتعالي را در حالت تقطير يا رفلاكس حرارت مي دهيد اطمينان حاصل كنيد كه تمام رابط ها نحكم و عاري از فشار باشند.در موقعي كه مايع بسيار فراري را گرم مي كنيد بهتر است كه يك لوله لاستيكي را به دهانه باز دستگاهي متصل مي كنيد و لوله را از لبه بالاي ميز كار بگذرانيد.و آن را از چرا گاز خود دور كنيد.
6-هرگز نگذاريد كه يك محصول تقطير قابل اشتعال به خصوص اگه نزديك به شعله نفر پهلويي شما باشد آزادانه از خنك كننده به ظرف گيرنده اي كه چند اينچ پايين تر از آن است بچكد.براي هدايت محصول تقطير به ظرف گيرنده از يك مبدل استفاده كنيد.
ضميمه:
حلالهاي قابل اشتعال كه معمولا با آنها زياد سرو كار داريم به ترتيب در زير آورده شده است:
1-اتيل اتر
2-استرها(اتيل استات)
3-الكلها(متانول-اتانول-2-پروپانول)
4-كتون ها(استون و بوتانون)
5-كربن دي سولفيد
6-هيدروكربن ها(پنتان -هگزان-بنزن-تولوئن و...)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)