صفحه 15 از 43 نخستنخست ... 511121314151617181925 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 428

موضوع: دل ت ن گ ی

  1. #141
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تمام دریچه هارا

    به روی ماه وآفتاب

    بسته ام

    وتمام پرده هاراهم

    کشیده ام.

    نه نورونه روشنایی

    نه نسیم؛

    نه عطری آشنا

    ونه حس قشنگ برخاستن

    ازبستری آشفته ی خیال.

    ***

    توکه نیستی

    همیشه همین است!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #142
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    توکه نیستی

    هیچ کجا نمی روم.

    نه به دیدن جنگل های پُرسایه وُ

    کاج های تلخ

    نه به تماشای ماه وُ

    شعله های کور

    ونه حتا

    به همنشینی آفتاب وُ

    ریزخنده های نور.



    ببین،دروغ نمی گویم!

    اصلا می خواهی ازکلاغ ها بپُرس

    ازدانه های کاج

    ازنیمکت ها وسایه ها

    حتا ازخدا

    که حرف ها وخنده هامان را

    دزدیده گوش می داد!





    حالادیدی دروغ نمی گویم!

    پس بیا به همین بهانه

    تاپاییزی که آمده است

    بدویم

    تاهیاهوی گنجشک ها وسارها

    تاپُل رنگین کمان وُ

    راه باریکه های ناآشنا

    بیا تاغروبِ جاده های برگ ریزان

    بدویم.

    من

    سوزن ریز ِپاییز ِ این کاج ها را

    دوست ندارم!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #143
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    کاش یکی پیدا شود
    از جنس انسان ؛
    از جنس ایمان ؛
    از جنس خاک وطنم
    و من را دریابد و مرا بگوید که کجا گمگشته ام !

    دیگر گذشت اما
    کاش می دانستی
    آن غم های آمده و رفته در قلب تو
    درد های همیشگی قلبم بودند و هستند
    و من آنها را بی بهانه یا شاید به بهانه ای
    سالهاست که در دالان متروکه ی قلبم حبس کرده ام . . .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #144
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    گاهي كه دلم


    به اندازه ی تمام غروبها مي گيرد


    چشمهايم را فراموش مي كنم


    اما دريغ كه گريهء ، دستانم نيز مرا به تو نمي رساند


    من از تراكم سياه ابرها مي ترسم و هيچ كس


    مهربانتر از گنجشكهاي كوچك كوچه هاي كودكي ام نيست


    و كسي دلهره هاي بزرگ قلب كوچكم را نمي شناسد


    و يا كابوسهاي شبانه ام را نمي داند


    با اين همه ، نازنين ، اين تمام واقعه نيست


    از دل هر كوه كوره راهي مي گذرد


    و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد


    و شبي نيست كه طلوع سپيده اي در پايانش نباشد


    از چهل فصل دست كم يكي كه بهار است
    مـــ-ن هنــوز تورا دارم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #145
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دلم تنگ است برای شانه های صبر
    برای ناله های شب
    برای گریه های درد
    چه شد آن حرمت دلها
    چه شد آن عهد وآن پیمان
    کجا گم کرده راه شب
    سبو در دست وراه کج
    فغان از دست این وجدان
    فغان از کج رو نادان
    خداوندا نشانم ده حقیقت را
    ومحو کن راه ظلمت را
    خداوندا مدد میخواهمت امشب
    خداوندا سبب میخواهمت امشب


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #146
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    در آن لحظه که زنجيرهاي سکوت در هم شکست
    در آن لحظه که گرماي وجودت را حس کردم
    تو , مرا نمي دانستي
    اما ...........

    من از دور مي فشردم دستانت را
    درد و دل کردن با تو را به هزار لحظه شادي نخواهم داد.
    شايد تو در همهمه صحبت با دوستانت بودي
    اما...... من در آرامش خيالم در سخن گفتن با تو
    زمزمه مي کنم..
    آهاي.........
    مي شنوي صدايم را
    فرياد خواهم زد. رو به دريا. بالاي سر کوه,
    اين منم که به سوي تو سرازيرم
    ببين مرا
    اگر اين بغض امانم مي داد
    زمزمه مي کردم برايت,..........
    التماس را ببين
    رو به رويت ايستاده ام و فرياد مي زنم اما...........
    مرز فاصله نگذاشت ببيني صدايي از من
    آرام مي گويم, آرام فرياد مي زنم.
    آه.................
    فاصله را ورق خواهم زد.
    زمزمه مي کنم, ببين مرا, رو به رويم ايستاده اي
    شگفت نمي بيني مرا,
    بغض گلويم را رها کرد
    حال گریه اماني براي سخن گفتن با تو را نمي داد
    سخن گفتي:
    از چه پريشاني
    بگو , بگو , مي شنوم تو را
    گفتم:دريا شو ,..............
    شنا خواهم کرد در وجودت ,
    خورشيد شدي و من پريدم در آسمانت

    و من ..... آرام شدم.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #147
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    سکوت تلخ مرا گریه های ریز ریز باران تلافی می کند

    التماسی سرد وجودم را

    آتش می افکند
    به حرمت فاصله ها آواز قلبم را به قاصدک ها می سپارم
    چشمانم را می بندم، شاید خیال تو مهمانم شود
    عجب !
    به خیالت
    سراب ذهنم قدم نمی گذارد
    شاید روزی برای همیشه تو را به فاصله ها بخشیدم
    و همچون تو اشک باران را نادیده گرفتم
    همچون تو صدای قلب ها را
    نشنیدم
    تنها به جرم محبت؟؟ !!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #148
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ياد تو
    پوستينی است که بين من و زمستان
    فاصله می‌اندازد

    نام تو
    شعله نه
    تکه‌ای از تابستان است
    که گوشه‌ی دلم می‌سوزد
    و سوی چشمانم است
    وقتی برای يافتنت - کورمال کورمال -
    دنيا را لمس می‌کنم

    يک آن آفتابی می‌شوی
    و تمام معنی زندگی در همان لحظه می‌چکد - غليظِ غليظ -

    نام تو
    مرگ را به تاخير می‌اندازد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #149
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    روزي كه مي گفتي من با تو مي مانم
    روزي كه دانستي من بي تو ميميرم
    روزي كه با عشقت بستي به زنجيرم
    بازنده من بودم اين بوده تقديرم
    خوش باوري بودم پيش نگاه تو
    هر دم ز چشمانت خواندم كلامي نو
    عاشق نبودي تو من عاشقت بودم
    در قبله گاه عشق بودي تو معبودم
    آرام و آسوده در خواب خوش بودي
    يك لحظه من بي تو هرگز نياسودم
    من با نفس هايم نام تو را بردم
    كاش اي هوسبازم با تو نمي ماندم
    عشق تو چون برگي در دست طوفان بود
    دل كندن و رفتن پيش تو آسان بود
    روزي به من گفتي ديگر نمي مانم
    گفتم كه مي ميرم گفتي كه مي دانم
    باور نمي كردم هرگز جدايي را
    آن آمدن با عشق اين بي وفايي را


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #150
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم
    امروز هم گذشت

    با مرور خاطرات دیروز
    با غم نبودنت..و سکوتی سنگین
    و من شتابان در پی زمان بی هدف
    فقط میروم ..فقط میدوم
    یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما
    گرمی مهر تو را میخواهند
    غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند
    میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی
    صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی
    فقط صدایی مبهم
    قول داده بودی برایم سیب بیاوری
    سیب سرخ خورشید
    سیب سرخ امید
    یادت هست؟؟؟
    و رفتی و خورشید را هم بردی
    و من در این کوچه های تنگ و تاریک
    سرگردانم و منتظر
    برگی از زندگی ام را ورق میزنم
    امروز به پایان دفترم نزدیکم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 15 از 43 نخستنخست ... 511121314151617181925 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/