<p>مصونیت پارلمانى<br>جالب این است كه نمایندگان مجلس با داشتن این همه وظایف و اختیارات، بر اساس قانون اساسى از نوعى مصونیت پارلمانى نیز برخوردارند. در اصل 86 قانون اساسى آمده است: «نمایندگان مجلس در مقام ایفاى وظایف نمایندگى در اظهارنظر و رأى خود، كاملاً آزادند و نمىتوان آنها را به سبب نظراتى كه در مجلس اظهار كردهاند یا آرایى كه در مقام ایفاى وظایف نمایندگى خود دادهاند، تعقیب كرد.»<br>در ارتباط با این اصل، تذكر دو نكته ضرورى است:<br>الف) مصونیت بالا براى نمایندگان مجلس در صورتى است كه رأى و اظهارنظر آنها در داخل مجلس و در ارتباط با كار نمایندگى آنها باشد و یا اگر در خارج از مجلس است، در مقام ایفاى وظایف نمایندگى باشد؛ مثلاً در مأموریتهاى رسمى از طرف مجلس یا كمیسیون در داخل یا خارج كشور، نظرى ابراز كرده و یا رأیى داده باشد. بنابراین، اگر اظهارنظر در داخل مجلس، جنبه خصوصى و غیرپارلمانى پیدا كند و یا اینكه نمایندهاى در جلسه خصوصى یا عمومى خارج از مجلس، اظهارنظر یا سخنرانى كند و یا در اجتماعات و گروههایى كه ربطى با مجلس و كار نمایندگى ندارد، به دلیل عضویت در آنها رأى دهد، مشمول مصونیت بالا نیست.<br>ب) ایفاى وظایف نمایندگى در اظهارنظر و رأى، نباید بهانهاى براى تضییع حقوق مردم و وارد كردن لطمه بر حیثیت و شؤون مادى و معنوى اشخاص (نظیر فحاشى، هتك حرمت، تهمت، افشاى اسرار خصوصى افراد و...) و یا ترغیب عمومى به بىنظمى و آشوب (نظیر اعتصاب و راهپیمایى و...) باشد. بدیهى است، در صورت عدم رعایت این امر، میان نمایندگان و سایر شهروندان، تفاوتى در اعمال قانون نخواهد بود و مىتوان آنها را مورد تعقیب قرار داد.<br>دلیل وجود این «قید» در مصونیت نمایندگان، اولاً ذیل اصل چهارم قانون اساسى است. در آنجا آمده است كه:<br>«كلیه قوانین و مقررات... باید بر اساس موازین اسلامى باشد؛ این اصل، بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسى و قوانین و مقررات دیگر حاكم است و تشخیص این امر، به عهده فقهاى شوراى نگهبان است.»<br>با عنایت به اینكه مصونیت نمایندگان در صورتهاى مزبور (تضییع حقوق مردم و یا ترغیب عمومى به بىنظمى)، خلاف احكام مسلم اسلام است، قهرا به فرض اینكه اصل 86، عموم و یا اطلاقى دال بر مصونیت نمایندگان داشته باشد، باید به خاطر ذیل اصل 4، از آن صرفنظر كرد.<br>از این گذشته، مصونیت نمایندگان در بسیارى از صورتهاى بالا، خلاف اصل 34 مىباشد.<br>این اصل چنین است: «دادخواهى، حق مسلم هر فرد است و هر كس مىتواند به منظور دادخواهى، به دادگاههاى صالح رجوع نماید... و هیچ كس را نمىتوان از دادگاهى كه به موجب قانون، حق مراجعه به آن را دارد، منع كرد.»<br>بر اساس این اصل، اگر فرد و یا جمع و گروهى از جانب نمایندهاى مورد هتك حرمت، تهمت، فحاشى و افشاى اسرار خصوصى واقع شوند، مىتوانند جهت دادخواهى، به دادگاههاى صالح رجوع كنند و دادگاه هم موظف است به دادخواهى آنها ترتیب اثر دهد و نماینده مزبور را مورد تعقیب و پیگرد قرار دهد.<br>از این گذشته، به نظر مىرسد كه اصل 86 در موارد مزبور، اطلاق و عموم ندارد؛ یعنى شامل اینگونه موارد نمىشود؛ زیرا آنچه كه در اصل مزبور آمده است، آزادى اظهارنظر و رأى در مقام ایفاى وظایف نمایندگى است و فحاشى و تهمت و یا افشاى اسرار خصوصى و یا دعوت به آشوب و یا افشاى اسرار اطلاعاتى نظام، نه اظهار نظر و رأى است و نه ایفاى وظایف نمایندگى.<br>در ماده 76 آییننامه داخلى مجلس آمده است: «چنانچه به تشخیص هیأت رئیسه، نمایندهاى در سخنان خود در جلسه علنى، به كسى نسبت ناروا داده و یا هتك حرمت نماید، فرد مزبور مىتواند در دفاع از خود، به صورت مكتوب، به اتهام وارده پاسخ گوید. پاسخ ارسالى در صورتى كه بیش از دو برابر اصل مطلب اظهار شده نبوده و متضمن توهین و افترا نباشد، در اولین فرصت، در جلسه علنى قرائت خواهد شد.»<br>در ماده 77 آییننامه آمده است: «اگر در ضمن مذاكره، صریحا یا تلویحا نسبت سوئى به یكى از نمایندگان داده شود یا عقیده و اظهارنظر او را بر خلاف جلوه دهند و نماینده مذكور در ردّ آن نسبت به رفع اشتباه در همان جلسه یا در جلسه بعد، اجازه نطق بخواهد، بدون رعایت نوبت تا ده دقیقه اجازه نطق داده مىشود.»<br>هرچند در این دو ماده از آییننامه، تا حدودى حقوق افرادى كه مورد تعرض نماینده مجلس قرار مىگیرند، تأمین شده است، اما كافى نیست؛ زیرا اولاً حق دادخواهى را كه یك حق مسلم شرعى و قانونى است، با استناد به این مواد آییننامه، نمىتوان از افراد سلب كرد. ثانیا، گاهى تخلف نماینده، مربوط به حقوق عمومى است (مانند دعوت به اغتشاش و آشوب و افشاى اسرار اطلاعاتى نظام) در اینگونه موارد، فردى مورد تعرض واقع نشده است كه با استناد به مواد مزبور آییننامه بخواهد به دفاع از خویش بپردازد. در اینگونه موارد، مدعىالعموم مىتواند دادخواهى كند و نماینده را مورد تعقیب قرار دهد.<br>جالب این است كه مصونیت قضایى نمایندگان مجلس، در بسیارى از كشورها نیز عام و مطلق نیست. مثلاً در قانون اساسى 1949 آلمان فدرال، مصونیت پارلمانى، در موارد تهمت، افترا و توهین جارى نیست، حتى اگر در قالب وظایف قانونى نماینده باشد. در كشورهاى دانمارك و ایسلند، حتى مىتوان از نمایندگان، در صورت موافقت پارلمان، بازخواست كرده، اصل مسؤولیت را جارى نمود. در فنلاند و سوئد، در صورتى كه 65 نمایندگان، رأى موافق دهند، مىتوان از نماینده سلب مصونیت كرد. در كانادا و استرالیا، با این استدلال كه اگر حقوق عمومى، بىكم و كاست در خصوص همه شهروندان اعمال شود، حقوق نمایندگان نیز در آن چهارچوب حفظ خواهد شد. اصل تعرضناپذیرى (مصونیت نماینده در برابر آیین دادرسى جزایى) را نپذیرفتهاند. در بریتانیا، اصل تعرضناپذیرى، جلوى اجراى عدالت كیفرى را نمىگیرد و نماینده، در صورت ارتكاب جرم، همانند سایرین، مورد تعقیب و كیفر واقع مىشود. در قوانین ایالات متحده آمریكا، ایرلند و فیلیپین، در مورد جرایمى مانند خیانت، جنایت یا لطمه زدن به نظم عمومى، آزادى نمایندگان تضمین نشده است. در نروژ و سیلان و غنا، بازداشت نماینده، با اجازه رئیس مجلس صورت مىگیرد. در سوئد، یك قاضى بازنشسته مىتواند لزوم بازداشت نماینده را حكم كند.(9)<br>كمیت آرا و كیفیت اخذ رأى<br>مصوبات مجلس با رأى موافق اكثریت مطلق (بیش از نصف نمایندگان) حاضرین معتبر است، مگر در مواردى كه در قانون اساسى و آییننامه مجلس، نصاب دیگرى معین شده باشد.(10)<br>انتخاب رئیس مجلس و اعضاى حقوقدان شوراى نگهبان و رأى اعتماد به دولت و تصویب اعتبارنامه نمایندگان و نظایر آن، با اكثریت مطلق حاضران صورت مىگیرد.(11)<br></p>
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)