تیر غیب






در افواه عامه اصطلاح « تیر غیب » و « به تیر غیب گرفتار شدن » کاربرداعتقادی – اجتماعی دارد ، اما در بخش ها و برهایی از تاریخ ایران ، این امر عینیت یافته و رنگ ---------- گرفته است ، البته در کاربرد ---------- ، تیر حقیقتا از جهان غیب نبوده اما به مصالح وقت این عنوان را یافته است .
از جمله در دوران رضا شاه این اصطلاح چند بار به کار رفت :
یک بار موقعی که سر لشکر امیر طهماسبی با آن همه سابقه صمیمیت و خدمت به رضا خان مورد سوظن وی واقع شد و از حکومت آذربایجان خلع شد و در اوایل سلطنت پهلوی در اطراف خرم آباد به قتل رسید ، این عبارت سرزبان ها افتاد . چرا که امیر طهماسبی چنانچه ذکر شد مدتی از خواص رضاخان بود و حتی در قضایای تغییر سلطنت ، کتاب پرطمطراق و جانبدارانه ای هم در آن مورد نوشت . با این وضعیت جالب نبود که بگویند رضا شاه یکی از یاران سابق خود را به قتل رسانده است .



مورد دیگر در رابطه با قتل اسماعیل آقا « سمیتقو » بود که پس از مدتی یاغی گری با تامین جانی رسمی از ترکیه به ایران بازگشت ولی چندی بعد بی سرو صدا سر به نیست شد و به اصطلاح به « تیر غیب » گرفتار شد . !
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز *** « تیر غیب » آمد و بر سینه نامحرم زد !