در بند اول زن و مرد مشتركاً از اموال منقول يكديگر ارث ميبرند اما در بُعد اموال غيرمنقول تفاوت كلي اين دو جنس، در ارث دارند كه اختصاراً به آن اشاره ميگردد:
اگر مردي داراي زميني باشد كه در آن درخت و ساختمان احداث نموده باشد، پس از مرگ او عيالش از زمين (عرصه) به هيچوجه ارث نميبرد و حق تصرف ندارد بلكه از درختان و ساختمان ارث ميبرد، آن هم نه عين آنها بلكه از قيمت ابنيه و اشجار ارث ميبرد.
به عبارتي يك هشتم يا يك چهارم فرض زن را از قيمت بنا هر چند قديمي و مخروبه و فاقد ارزش آنچناني و از قيمت درختان هر چند كمارزش، پس از ارزيابي، محاسبه و به زن پرداخت ميكنند. بنابراين زن از زمين به هيچوجه ارث نميبرد نه از قيمت و نه از عين و از اعياني و اشجار نيز از قيمت آن فرض خود را ميبرد. به عبارت روشنتر به اين معناست كه زن پس از فوت شوهر بايد منزل شوهر را ترك نمايد و بقية عمر خويش را با اندك سهمالارث خود سپري كند.
اين محروميت زن ريشه در فرهنگ گذشته دارد و مبتني بر فرهنگ و سنن قبيلهاي و قومي بوده است. زني كه از قبيلهاي به قبيلة ديگر به عنوان عروس برده ميشد پس از مرگ شوهر بايد به قوم و قبيلة خود بازميگشت و اين بازگشت با ارث بردن زن از زمين و عين اعياني مغايرت داشت. و از طرفي چه بسا اين تملك باعث تسلط قوم و قبيلة زن بر ****و قبيلة شوهر ميگشت. همچنين بر اساس تعصبات خانوادگي و فاميلي گذشته استوار است كه اگر زن ازدواج مجدد نمايد و مرد بيگانه را به خانه شوهر متوفي وارد كند، اين امر بر خانوادة شوهر متوفي گران و سخت خواهد آمد. در گذشته زمين بدون اعياني و آب و درخت ارزش امروز را نداشت و با توجه به قلّت جمعيت و وسعت زمين ارزشي بر آن مترتب نبود، اما امروز با توجه به كثرت و رشد جمعيت و كمبود زمين ارزش فراواني نسبت به بنا و درخت يافته است در حاليكه زوجه از اين ميراث گرانبها به طوركلي محروم است.
در خصوص محروميت زن از زمين، فقها نظرات متفاوتي ارائه نمودهاند:
1- شيخ مفيد و ابن ادريس دامنه محروميت را محدود كرده و معتقدند كه زن از اراضي مزروعي و باغ و مزرعه ارث ميبرد. مرحوم آيتالله بروجردي را ميتوان طرفدار اين عقيده دانست(5). آيتالله منتظري نيز در رسالة توضيحالمسائل خود ميفرمايد: «بنا به احتياط مستحب در زمين غير خانه با او صلح كنند و اگر زن از ميت بچه دارد، بنا بر احتياط مستحب مؤكد از همة تركه حتي از زمين به او ارث بدهند يا با هم مصالحه كنند.»
2- سيد مرتضي و ابن زهره معتقدند كه زن از عين زمين و ساختمان ارث نميبرد اما قيمت آنها را بايد به او بدهيم.(6)
3- مرحوم محقق و شيخ طوسي و شهيد ثاني معتقدند اگر براي زوجه از متوفي فرزندي باشد از همة اموال، مزرعه، باغ، خانه و زمين به او داده ميشود.(7)
4- بنا به روايت عبيد بن زراره و فضل بن ابي العباس از امام صادق و روايت ابن ابي يغفور و اسكافي (ابن الجَّنيد): زن از تمامي تركه شوهر ارث ميبرد.(8)
5- از بين متأخرين، لاهوتي صاحب بدايع الاحكام معتقد است نظر به عموم آيه و بعضي از اخبار، منع زن از ارث زمين مشكل است … .
6- مرحوم حاج آقا رحيم ارباب از علماي معاصر و بزرگ اصفهان (متولي 1357 هـ. ش) بر حسب آنچه كه شاگردانش نقل ميكنند، فتواي ايشان بر ارث بردن زوجه از تمام تركه شوهر است.(9)
7- آيتالله صانعي اخيراً فتوي دادهاند كه زن از همة اموال ارث ميبرد، اما از اموال غيرمنقول از عين آنها ارث نميبرد فقط از قيمت آنها ارث ميبرد.
8- نظر ديگر قول مشهور فقها و عموم فقهاي معاصر كه معتقدند زن از عرصه مطلقاً (زمين مسكوني و مزروعي) ارث نميبرد (نه از قيمت و نه از عين) از ساختمان و درخت هم ارث نميبرد بلكه قيمت آن را بايد به او داد. اين نظرات مستند به روايات نقل شده عمدتاً از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) ميباشد و قانون مدني در مواد 946 و 947 از اين نظر پيروي نموده است.
عليرغم نظرات فقها در محدود بودن ارث زن و تخصيص آن، در قرآن كريم كه مهمترين منبع حقوق اسلامي است زن نيز مانند شوهر از تمام تركه ارث ميبرد و محدوديت و تخصيصي به آن وارد نشده است در آيه 12 از سورة نساء به صراحت ميفرمايد:
«و لَكُم نصف ماترك … فلكم الربع مما تركن …»
سهم شما مردان از تركه زنان نصف است (در صورت نداشتن فرزند) و ربع از تركه خواهد بود (اگر فرزند باشد).
و با همان لحن و عبارت براي زن ميفرمايد:
«… وَلهن الربع تركتم … فلهن الثمن مما تركتم …»
و سهم ارث زنان يك چهارم ربع تركه شما مردان است (اگر فرزند نباشد) و ثمن خواهد بود (چنانچه فرزند داشته باشد).
در آيه مذكور كه حكم سهمالارث زن و شوهر بيان ميشود براي ارث زن و شوهر از اطلاق واژة «ماترك» براي هر دو استفاده گرديده است. و از ظاهر آيه برميآيد كه سهمالارث زن از مطلق ماترك شوهر (بلا استثناء) ميباشد و محدوديت ندارد.
در كتاب تفسير مجمعالبيان (جلد 2) در تفسير آيه مذكور چنين آمده است:
«هيچ قيد و محدوديتي دربارة ميراث زن نيامده است به اين دليل كه از نظر ادبي در دلالت آيه ترديد نميباشد.»
مرحوم استاد علامه طباطبائي در پاسخ سؤالي كه از ايشان در تفسير اين آيه شده چنين ميفرمايند:
«مسأله محروميت فيالجمله زوجه از برخي از تركه زوج از واضحات فقه اهل بيت است و اطلاق آيه ارث زوجه با روايات تقبيبد خورده و از اين نظر مسألهاي است فقهي نه تفسيري … با اينكه آيه ارث اطلاق دارد، اطلاق آن، با روايات مقيد است و مكرراً در تفسير، مسائل فقهي را به كتب فقه حواله دادهايم.»(10)
فقهاي اهل تسنن (كليه مذاهب) به همين ظاهر قرآن تمسك جسته و زوجه از كليه دارايي شوهر ارث ميبرد و حق تصرف اموال غيرمنقول شوهر را دارد.
با اينكه محدوديت و محروميت ارث زوجه از دارايي شوهر موافق نص صريح قرآن نميباشد شايد در زمان و مكان خاص خود قابل قبول و ارزشمند بوده است، اما امروزه چه كسي ميتواند نقش محوريت زن را در خانواده، اجتماع و اقتصاد منكر گردد. در جهان صنعتي امروز زن نقش مهمي در اقتصاد و توليد دارد. زن امروز برخلاف زن گذشته ديگر يك مصرفكننده نيست بلكه توليدكننده و پيشرفتدهنده است فعاليت زن در عرصه اقتصاد، فرهنگ و اجتماع، نظام حقوقي سابق را برهم ميزند و حكومتها و دولتها بايد خواستهها و توقعات بجاي زنان را كه تساوي و عدالت در حقوق ميباشد مورد توجه قرار دهند و كرامت و عزت زن امروز را كه جامعه و دولت نيازمند ايفاي نقش فعال او در همة زمينهها ميباشد مورد پذيرش و باور قرار دهند.
تحولات صنعتي و سنتي و اخلاق عمومي و باورهاي نسبي در مورد توانمنديهاي زنان، نيازمند يك تحولات عظيم در قوانين بخصوص قانون ميراث زن در برابر شوهر است.
انديشه و استنباط فقهاي گذشته در طول تاريخ شيعه و اجتهاد مورد تكريم و سرماية فرهنگي ملي ميباشد و امت شيعه پايبند آن انديشههاست اما اين وفاداري و اعتقاد مانع از اجتهاد نو و فتاوي جديد نميباشد. حضرت امام ميفرمايند: «اينجانب معتقد به فقه سنتي و اجتهاد جواهري هستم و تخلف از آن را جايز نميدانم، اجتهاد به همان سبك صحيح است ولي اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست زمان و مكان دو عنصر تعيينكننده در اجتهادند.»
زني كه امروز در كنار همسرش چه به صورت كار در منزل و نگهداري فرزندان و چه به صورت كار و تلاش در اجتماع چرخ زندگي مشترك را به گردش درآورده و چه بسا در بعضي موارد شوهر در اثر همكاري زن داراييهايي را كسب نموده است حال چگونه بايد بپذيرد كه پس از فوت شوهر، قانون با او برخورد تحقيرآميز و قهرگونهاي خواهد داشت؛ و چگونه بپذيرد كه بوسيلة قانون كرامت و عزت و ارزش و حقوق او مورد تهاجم قرار گيرد.
راستي قانون ميراث زوجه را چگونه ميتوان براي زن تلاشگر امروز و براي نسلي كه زنان آن بيش از 60% قبولي دانشگاهها را به خود اختصاص دادهاند توجيه نمود؟!
فهرست منابع
1- ترجمه تفسيرالميزان، جلد 4، استاد علامه طباطبائي
2- دورة مقدماتي حقوق مدني دكتر ناصر كاتوزيان
3- وسائلالشيعه، جلد 17، حر عاملي
4- مستندالشيعه نراقي، جلد 2
5- بررسي ميراث زوجه در حقوق اسلام و ايران تأليف دكتر حسين مهرپور
6- كتاب انتصار، ص 175 از مجموعه الجوامع الفقهيه
7- كتب شرايع و نهايه و مسالك
8- جلد 15 و 17 وسائلالاشيعه شيخ حر عاملي
9- بررسي ميراث زوجه در حقوق اسلام و ايران، تأليف دكتر مهرپور
10- بررسي ميراث زوجه در حقوق اسلام و ايران تأليف دكتر مهرپور
11- صحيفة نور، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام (ره)، جلد 21، ص 98
12- قانون مدني
13- قانون اساسي
14- قانون امور حسبي
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)