صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 44 , از مجموع 44

موضوع: اصطلاحات حقوقی

  1. #41
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    (و)


    واخواست: اعتراض را گويند

    وارث: كسي كه از ديگري مالي را به ارث ميبرد.

    وثيقه: مالي است كه وام گيرنده تحت يكي از صور قانوني آن را نزد وام دهنده مي‌گذارد.

    وجوب: به معني لزوم عقد يا ايقاع

    وديعه: عقدي است كه به موجب آن يكنفر مال خود را به ديگري مي‌سپارد براي اينكه آن را مجاناً نگهدارد

    وصيت: اعمال حقوق مدني از طريق استخلاف

    وكالت:‌عقدي است كه به موجب آن, شخص به ديگري اختيار انجام عملي را به نام و به نفع خود مي‌دهد وكالت دهنده را موكل و وكالت گيرنده را وكيل نامند.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #42
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    (ه)


    هامش: هر نوشته كه بصورت تغيير يا اضافه در حاشيه سند درج شود و جزء سند باشد.


    هبه: تمليك عين بدون عوض .
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #43
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    (ي)


    يد: تصرف در مالي را يد گويند.



    منبع: droit.blogfa
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #44
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    قتل

    لطمه به حيات ديگري وارد ساختن (از غير طريق سقط جنين ـ رك. سقط جنين) خواه به واسطه عمل مادي و فيزيكي باشد خواه به واسطه ترك فعل مثل اينكه مادري به طفل شيرخواره خود كه تحت حضانت او است شير ندهد تا او بميرد و به هرحال بايد قصد داشته باشد در غير اين صورت قتل غيرعمد صدق مي كند.

    قتل باسبق تصميم
    قتلي كه قبلاً براي تحقق بخشيدن آن تصميم گرفته شده باشد و يا قاتل براي انجام دادن قتل، كمين كرده باشد. لغت لاتين از لغت عربي حشاشين گرفته شده و حشاشين در لغت به معني اصحاب حشيش است و در اصطلاح پيروان حسن صباح را گويند كه مخالفان خود را باسبق تصميم و تهديد به قتل از پاي درمي آوردند . داستان امام فخررازي و برهان قاطع او معروف است.

    قتل عمد

    قتل از روي قصد و اراده را گويند.
    سعدي گويد:
    من از تو پيش كه نالم كه در شريعت عشق
    معاف دوست بدارند قتل عمداً را

    قتل غيرعمد

    كشتن انسان بدون قصد و اراده و ناشي از عدم مهارت، بي احتياطي، عدم دقت، غفلت و عدم رعايت مقررات.

    قتل ناشي از عدم مهارت يا تصادف

    قتلي كه از عدم مهارت فاعل و يا وقوع تصادف حاصل شده و مقتول موردهدف نبوده است.


    قدرت
    در لغت به معني توانايي است. در اصطلاح:
    الف ـ اختيار تحميل اراده به ديگران قهراً يا به طور اختياري.
    ب ـ صلاحيت قانوني يا قراردادي براي اجراء حق غير به نام او مانند صلاحيت قيم كه به نفع مولي عليه اقدام مي كند و صلاحيت وكيل كه به نام موكل عمل مي نمايد.

    قديم
    الف ـ هر وضع حقوقي در مالي كه كيفيت حقوقي زمان حدوث آن وضع، مجهول باشد، قديم ناميده مي شود مثلاً ناودان خانه حسن از قديم به خانه حسين مي ريخت و مي ريزد و معلوم نيست كه اين وضع از ابتدا بطور غاصبانه بوده است و يا با مجوز قانوني صورت گرفته است. در اين صورت حق حسن قانوني شناخته مي شود تا خلافش ثابت شود. در همين مورد است كه مي گويند: القديم يترك علي قدمه.
    شناختن اين قاعده ملازمه دارد با شناسايي اصالة الصحه در افعال افراد جامعه في الجمله.
    (اصطلاح شماره ۳۴۸ ديده شود)
    ب ـ اسمي است كه به فتاواي شافعي كه در ايام اقامت خود در عراق (قبل از مسافرت به مصر) داده شده است.
    درمقابل «جديد» به كار مي رود كه عبارت است از فتاواي او در مصر. و اين دو اصطلاح در موقعي به كار مي رود كه بين قديم و جديد اختلاف وجود داشته باشد.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/