تفليس: صادر نمودن حكم افلاس كسي

تقسيط:‌ تعيين اقساط براي محكوم عليه يا متعهد از طرف مرجع صلاحيتدار قضايي يا اداري

تقسيم: تفكيك حصه هر يك از شركاء ملك مشاع معين از طريق تراضي شركاء يا از طريق حكم دادگاه در صورتيكه بين همه شركاء تراضي واقع نشود.

تكليف: او امر و نواهي قانوني را گويند.

تلف: از بين رفتن مال بدون دخالت مستقيم يا غيرمستقيم مالك يا شخص ديگر.

تملك: قصد انشا در قبول ملكيت

تنفيذ: اجازه كردن عمل حقوقي غير نافذ

توقف: در حقوق تجارت به معني ورشكستگي استعمال مي‌شود.

توقيف: سلب آزادي از شخص يا مال او با حالت انتظار ترخيص.

توليت: تصدي امور وقف را گويند.

تهاتر: يكي از اسباب سقوط تعهدات است. به موجب آن دو تعهد متقابل كه طرفين آنها فرق نمي‌كنند و موضوع آن تعهدات وجه نقد يا شيي مثلي و همجنس است به تعداد متساوي با يكديگر ساقط شوند.