صفحه 4 از 40 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 399

موضوع: دل نوشته های خودمونی

  1. #31
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    5,550
    تشکر تشکر کرده 
    7,087
    تشکر تشکر شده 
    8,503
    تشکر شده در
    2,353 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1938
    Array

    پیش فرض

    عشق مثل یک ساعت شنی میمونه.همزمان که قلب را پر میکنه مغز را خالی می کنه

    اگه روزی شاد بودی بلند نخند که غم بیدار نشه و اگه یه روز غمگین بودی آروم گریه کن
    تا شادی نا امید نشه!!!
    غصه ماهی از آبی که توی تنگه نیست دلواپس صدای چکه های آبه که قطره قطره روی زمین میفته
    همیشه نگاهی رو باور کن که وقتی دور شدی در انتظارت بمونه......
    هیچ می دانی فرصتی را که از آن بهره میگیری آرزوی دیگران است!!!!!
    درمقابل وزش باد عده ای دیوار می سازند بعضی دیگر آسیاب بادی!!
    کاش در کتاب زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی نه حاشیه ای از یاد رفتنی...


    93365739541900062743
    profilephpid100002248043280

    22771097565880345367
    facebook

    23759482593804762228
    NewGame7191

  2. 7 کاربر مقابل از Behzad AZ عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #32
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    من هنوز از اثر عطر نفسهای تو سرشار سرور٬

    گیسوان تو در اندیشه من٬
    گرم رقصی موزون.
    کاشکی پنجه من٬
    در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست.
    چشم من٬ چشمه زاینده اشک٬
    گونه ام بستر رود.
    کاشکی همچو حبابی بر آب٬
    در نگاه تو رها میشدم از بود و نبود
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  4. 6 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #33
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    من صبورم اما ...
    به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
    یا اگر شادی زیبای تو را ، به غم غربت چشمان خودم می بندم
    من صبورم اما ...
    چقدر با همه ی عاشقیم محزونم !
    و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
    مثل یک شبنم افتاده ، ز غم مغمومم
    من صبورم اما ...
    بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
    بی دلیل از همه ی تیرگی تنگ غروب
    و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
    من صبورم اما ...
    آه ... این بغض گران ، صبر چه می داند چیست ..!!

  6. 6 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #34
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array
    در ميان من و تو فاصله هاست
    گاه مي انديشم ،
    مي تواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري
    تو توانايي بخشش داري
    دستهاي تو توانايي آن را دارد ،
    که مرا زندگاني بخشد
    چشم هاي تو به من مي بخشد
    شورِ عشق و مستي
    و تو چون مصرعِ شعري زيبا ،
    سطرِ برجسته اي از زندگي من هستي

  8. 5 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #35
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array
    مرد و زن جواني سوار بر موتور عاشقانه در دل شب ميراندند.

    آنها يكديگر را خيلي دوست داشتند.

    زن جوان: آرومتر برو.

    مرد جوان: نه اينطوري بهتره.

    زن جوان: خواهش ميكنم آرومتر برون.

    مرد جوان: باشه، ولي به شرطي كه بگي دوستم داري.

    زن جوان: دوستت دارم؛ حالا آروم برو.

    مرد جوان: اين كلاه كاسكت رو از سرم بردار و

    بذار رو سرت آخه نميتونم خوب برونم، اذيتم ميكنه...

    فرداي آن روز حادثهاي در روزنامهها ثبت شد؛

    برخورد موتورسيكلت با ساختمان حادثه آفريد.

    در اين سانحه كه به دليل بريدن ترمز موتورسيكلت رخ داد،

    يكي از دو سرنشين زنده ماند و ديگري درگذشت.

    مرد جوان از بريده شدن ترمز آگاهي يافته بود.

    پس بدون اين كه زن جوان را مطلع كند،

    با ترفندي كلاه كاسكت را بر سر او گذاشت و

    خواست تا آخرين بار

    ”دوستت دارم“

    را از زبان او بشنود

    و خودش رفت تا

    او زنده بماند





    58553905485729786918



    شوق دیدار تو در خانه دل منزل کرد

    آیه اشک مرا در شب غم نازل کرد

    خواستم فاصله ها را ز میان بردارم

    در میان بودن من سعی مرا باطل کرد

    چشم حیران دلم در طلب نیم نگاه

    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. 8 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #36
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    ای کاش بودی و می دیدی
    که چگونه ثانیه های بی تو بودنم دقیقه می شود !
    ای کاش بودی و می دیدی
    که چگونه چشمانم از ته دل فریاد می زنند و ...
    ای کاش بودی و می دیدی
    که چگونه بی قرار توأم ...
    بی قرار توأم که واژه ی انتظار را برایم همیشگی کردی !
    و خسته ام از همیشه ای که
    همیشه تو را در آن نخواهم داشت

  12. 7 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #37
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    دلم برات تنگ شده بود

    دلم برات تنگ شده بود

    گل های ِرُز، اینم شراب...!

    یه جای ِخوب و دنج و ناب

    با یکمی خوش بیاری

    اون هم میاد کنار ِآب

    یه موزیک ِخیلی قشنگ

    رنگ های ِتاپ، عطر ِگلاب

    می آی کنارم می شینی

    فکر می کنی هستی تو خواب

    پیش ِخودت فکر می کنی:

    اینجا کجاست، هستش سراب؟

    اینها همش ناقابله

    دلم شده برات خراب

    توئی که می پرستمش

    درست مثل ِاین خاک و آب

    تو واژه ها جا نمیشی

    شبیه ِنوری تو حباب

    دوباره پیدات میکنم

    اگه نری باز با شتاب

    با بودن ِتوست که بازم

    جام ِدلم می شه سیراب

    مثل ِیه احمق باهاتم

    سیاه میشم حتی با آب

    امشب فقط برای ِماست

    بیا برقصیم، بی نقاب

    نمیذارم که دور بشی

    پیچکی شو به من بتاب

    ببین چه خوشگل شدی باز

    خورشید خانم! به من بتاب

    دلم برات تنگ شده بود

    عزیزکم... گلمنگلاب...!



    برداشتی آزاد از ترانه ی
    MISSING YOU
    اثر
    CHRIS DE BURGH


    72478664413628028138
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  14. 7 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #38
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array
    من او را رها کردم
    تا او خود را در یابد
    و چقدر سخت است عزیزترینت را رها کنی
    اما من انقدر او را دوست دارم
    که او را رها میخواهم برای همیشه
    رها از تمامی بندهاوزنجیرها
    هر چند او هیچگاه در بند من گرفتار نبود
    چرا که من خود اینگونه خواستم
    و هیچگاه بخاطر همیشه بودن با او برای او بندی نساختم
    اما او .......
    در بند خود گرفتار بود ....
    ای کاش از خود رها شود
    همانگونه که من با او از بند خود رها شدم

  16. 3 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #39
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض


    عشق و دوست داشتن ...


    عشق ، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست .

    دوست داشتن در اوج ، از سرحد عقل فراتر می رود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و با خود به قله ی اشراق می برد .

    عشق یک فریب بزرگ و قوی است ،
    دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی بی انتها و مطلق .

    عشق در دریا غرق شدن است ،
    دوست داشتن در دریا شنا کردن .

    عشق طوفانی و متلاطم است ،
    دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت .

    عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی ،
    دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال .

    عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد ،
    اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند .

  18. 3 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #40
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    5,550
    تشکر تشکر کرده 
    7,087
    تشکر تشکر شده 
    8,503
    تشکر شده در
    2,353 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1938
    Array

    پیش فرض

    این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت؟
    هرکجا وقت خوش افتاد همان جاست بهشت
    دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
    گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت


    93365739541900062743
    profilephpid100002248043280

    22771097565880345367
    facebook

    23759482593804762228
    NewGame7191

  20. 4 کاربر مقابل از Behzad AZ عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 4 از 40 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/