5 مرداد
عمليات مرصاد
پس از قبول قطعنامه از سوى ايران ، 4 الى 5 هزار نفر از منافقين با پشتيبانى همه جانبه رژيم بعث عراق ،از سر پل ذهاب وارد كشور شده و به خيال فتح سه روزه تهران شروع به پيشروى كردند تا اينكه نيروهاى سپاه اسلام با پشتيبانى هوانيروز و نيروى هوايى موفق شدند در 5 مرداد 1367 در گردنه حسن آباد (20 كيلو مترى اسلام آباد) آنان را محاصره كرده و 2500 نفر از آنها را كشته و بقيه را مجروح و فرارى دهند.و بيش از چهارصد دستگاه خورو،نفربر و تانك آنها را منهدم سازند.
عمليات مرصاد با رمز مقدس ياعلى بن ابيطالب انجام شد.
# ننگتان باد اى تفاله هاى شيطان و عارتان باد اى خود فروختگان به جنايتكاران بين المللى كه در سوراخ ‌ها خزيده و در مقابل ملتى كه در برابر ابرقدرتها برخاسته است ، به خرابكارى هاى جاهلانه پرداخته اند.
صحيفه نور جلد 15،ص 51
# اين طرفدارهاى آمريكا كه خودشان را طرفدار خلق مى دانند اينها يا افراد كوچك و حتى طفل هاى شيرخوار را هدف قرار مى دهند يا اشخاصى كه بخواهند برايشان جرمى ثابت كنند.
صحيفه نور جلد 15، ص 255
# اين مدعى هاى مجاهدت براى خلق و براى مستضعفين ، آن چيزى را كه وجهه قرار دادند و هدف قرار دادند ضربه زدن به همين چيزهايى كه مال مستضعفين است .
صحيفه نور جلد 15،ص 179
# اينان از اول تاكنون اسلام را وسيله اهداف شوم خود كرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازى گرفته و جوانان پاكدل را به دام خود انداخته اند.
صحيفه نور جلد 15،ص 162
# آنهايى كه دعوى خدمت به خلق مى كردند و فدايى خلق بودند و مجاهد براى خلق ملت ما ديد كه اينها يك جنايتكارانى هستند كه برضد خلق هستند و به نفع قدرتهاى بزرگ تاكنون كار كرده اند.
صحيفه نور جلد 15،ص 119
# منافق ها هستند كه بدتر از كفارند.
صحيفه نور جلد 12،ص 201
# در اسلام از منافقين بيشتر تكذيب شده است و منافق اوضح مصاديق كفر است .
صحيفه نور جلد 17، ص 133
11 مرداد
شهادت آية الله شيخ فضل الله نورى
آيت الله شيخ فضل الله نورى از مجتهدان برجسته و مبارز در انقلاب مشروطه بود كه پس از پيروزى آن انقلاب ،با مشاهده روشنفكران غربزده در مجلس رهبرى انقلاب ، به مخالفت با آنان پرداخت و خواستار مشروطه مشروعه بر پايه مبانى اسلام شد. اما سرانجام او را به اتهام ضديت با مشروطه در 11 مرداد 1288 به دار آويخته و به شهادت رساندند.
# در همان وقت كه ايشان اين امر را فرمود و متمم قانون اساسى هم از كوشش ايشان بود،مخالفين ، خارجى ها كه يك همچو قدرتى را در روحانيت مى ديدند كارى كردند در ايران كه شيخ فضل الله مجاهد مجتهد داراى مقامات عاليه را يك دادگاه درست كردند و يك نفر منحرف ، روحانى نما، او را محاكمه كرد و در ميدان توپخانه شيخ فضل الله را در حضور جمعيت به دار كشيدند.
صحيفه نور جلد 13،ص 175 - 176
# مرحوم حاج شيخ فضل الله نورى در ايران براى خاطر اينكه مى گفت بايد مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه اى كه از غرب و شرق به ما برسد قبول نداريم در همين تهران به دار زدند.
صحيفه نور جلد 18، ص 135 - 136
# اين جوى كه ساختند در ايران و در ساير جاها اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل الله را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آنوقت و مردم غفلت داشتند از اين عمل حتى علما هم غفلت داشتند.
صحيفه نور جلد 18، ص 181
# مرحوم شيخ فضل الله رحمه الله ايستاد كه مشروطه بايد مشروعه باشد،بايد قوانين موافق اسلام باشد.
صحيفه نور جلد 13،ص 175
# مرحوم آقاشيخ فضل الله كه آن وقت يك آدم شاخصى در ايران بود و مورد قبول بود،همچو جوسازى كردند كه در ميدان ،علنى ايشان را به دار زدند و پاى آن هم كف زدند،و اين نقشه اى بود براى اينكه اسلام را منعزل كنند و كردند.
صحيفه نور جلد 18، ص 181
14 مرداد
نهضت مشروطه
انقلاب مشروطه ايران در عصر قاجار، واكنشى بود نسبت به رفتار ظالمانه شاهان قاجار و استبداد حكام ولايات . اين انقلاب با اعتراض ‍ مردم به رهبرى روحانيت آغاز شد و اولين خواسته آنها، حكومت پارلمانى و انتخاب بود. مظفرالدين شاه براى حفظ حكومت خود تمامى خواسته هاى مردم مبنى بر برگزارى انتخابات و تشكيل مجلس ‍ را در 24 مرداد 1285 پذيرفت . اين انقلاب پس از پيروزى ، دستخوش ‍ انحراف غربزدگان شد به نحوى كه رهبران اصلى اين انقلاب مثل شهيد شيخ فضل الله نورى را به اتهام ضديت با مشروطه به دار آويختند.
# اگر در صدر مشروطه علما آمده بودند در ميدان ، مؤ منين آمده بودند،روشنفكرهاى متعهد آمده بودند و مسلمانهاى متعهد آمده بودند و قبضه كرده بودند مجلس را و نگذاشته بودند كه ديگران بيايند و مجلس را بگيرند،ما به اين روزگار نمى رسيديم .
صحيفه نور جلد 12،ص 7
# اگر شما، اگر ملت اين طايفه را (روحانيون ) حفظ نكنيد بدانيد كه سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد، كه روحانيون اين كار را درست كردند و دست استبداد را كوتاه كردند لكن دوباره بواسطه اينكه ملت مجتمع نبود و با روحانيت آنطور سازش ، اطاعت محكم نداشت ... ديگران آمدند و مشروطه را همان استبداد غليظتر با اسم مشروطه .
صحيفه نور جلد 15،ص 222
# در مشروطه بعد از اينكه ابتداء پيش رفت ، دست هايى آمد و تمام مردم ايران رابه دو طبقه تقسيم بندى كرد،نه ايران تنها، از روحانيون بزرگ نجف يك دسته طرفدار مشروطيت ، يك دسته دشمن مشروطه ، علماى خود ايران يك دسته طرفدار مشروطه ، يك دسته مخالف مشروطه ... و اين يك نقشه اى بود كه نقشه هم تاءثير كرد و نگذاشت كه مشروطه به آنطورى كه علماء بزرگ طرحش را ريخته بودند، عملى بشود.
صحيفه نور جلد 18، ص 135
# اين مسايل به عهده علما و خصوصا ائمه جمعه است كه همه دست در دست يكديگر بدهند تا انقلاب محفوظ بماند و مثل زمان مشروطيت نشود كه آنها كه اهل كار بودند ماءيوس بشوند و كنار بروند، كه در زمان مشروطيت همين كار را كردند و مستبدين آمدند و مشروطه خواه شدند و مشروطه خواهان را كنار زدند.
صحيفه نور جلد 18،ص 151
# نگرانى من از اين است كه نكند سستى كنيم و در پياده كردن اسلام دقت لازم را ننماييم بعدا اشكال پيش بيايد، نكند مثل مشروطه شود كه آقايان تلاش كردند و مشروطه را بنا گذاشتند. آنوقت چند نفر از سياسيون مستبد مشروطه خواه شدند و حكومت را گرفتند و هر دوره مجلس را بدتر از دوره قبل تشكيل دادند.
صحيفه نور جلد 18،ص 178
# اگر در هر شهرى و استانى چند نفر مؤ ثر، افكار مثل مدرس شهيد را داشتند، مشروطه به طور مشروع و صحيح پيش مى رفت و قانون اساسى با متمم آن دستخوش افكار غربى ...نمى گرديد.
صحيفه نور جلد 18، ص 231
# اگر مؤ منين كنار بروند، آنهايى كه متعهد به اسلام هستند كنار بروند و اينها بيايند و قبضه كنند، مثل صدر مشروطه كه رفتند كنار اشخاصى كه متعهد بودند و قبضه كردند مشروطه را آنهايى كه متعهد به اسلام نبودند.
صحيفه نور جلد 12، ص 7
# اگر روحانيون ، ملت ، خطبا، علما، نويسندگان ، روشنفكران متعهد سستى بكنند و از قضاياى صدر مشروطه عبرت نگيرند،به سر اين انقلاب آن خواهد آمد كه بر سر انقلاب مشروطه آمد.
صحيفه نور جلد 15، ص 22
3 شهريور
شهادت حاج مهدى عراقى
حاج مهدى عراقى از پيشتازان مبارزه عليه رژيم سفاك پهلوى و از ياران نزديك حضرت امام كه در تاءمين منابع مالى نهضت نقش فعالى داشت ، پس از سالها مبارزه و تلاش ، در 3 شهريور 1360 به دست گروهك منحرف فرقان به همراه فرزندش حسام به شهادت رسيد.
# مهدى عراقى يك نفر بود او به تنهايى بيست نفر بود.
صحيفه نور جلد 8،ص 279
# او مى بايست شهيد مى شد، براى او مردن در رختخواب كوچك بود.
صحيفه نور جلد 8،ص 279
# من مرحوم عراقى را از آن اولى كه نهضت شروع شد و تماس با ما داشتند، مى شناختم و انصافا مردى بود كه عمرش را صرف خدمت به اسلام كرد.
صحيفه نور جلد 18، ص 82
8 شهريور
شهادت شهيد رجايى و باهنر
به دنبال عزل بنى صدر از رياست جمهورى ،شهيد رجايى با راءى اكثريت مردمم به رياست جمهورى انتخاب شد.دشمنان قسم خورده انقلاب كه توان تحمل وجود چنين عنصر ارزشمند و دلسوزى رانداشتند، در هشتم شهريور ماه 1360 او را به همراه يار ديرينه اش ‍ شهيد محمد جواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيرى به شهادت رساندند.
# مرحوم آقاى رجايى كه همه مى دانيد چقدر مرد متعهدى و خدمتگزارى بود و واقعا معلم اخلاق بود و اعمال خودش . و همين طور آقاى باهنر كه مرد دانشمند متعهد و معلمى بود.
صحيفه نور جلد 18، ص 82
# من در مطالعاتى كه در ايشان (شهيدرجايى ) كردم به نظرم آمد كه از حال دستفروشى اش تا حال رياست جمهور، در روح او تاءثيرى حاصل نشد.
# اين طور نبود كه رياست در آنها تاءثير كرده باشد، آنها در رياست تاءثير كرده بودند؛يعنى آنها رياست را آورده بودند زير چنگ خودشان ، رياست آنها را نبرده بود تحت لواى خودش . و اين يك درسى است كه انسان بايد از اينها ياد بگيرد.
صحيفه نور جلد 20،ص 35
# در عين حال كه شهادت اين دو بزرگوار براى من بسيار مشكل است ... مى دانم كه آنها به رفيق اعلى متصل شده اند و براى آنها آرامش ‍ هست ...
# كشور ما و ملت ما با تمام قدرت ايستاده اند تا همچو شهدايى تقديم كنند و هيچ راه عقب نشينى ندارند و فكر نمى كنند به سستى .
# كوردلانى كه گمان كرده اند كه جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بين خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان ، افكار اسلامى نيست و از اسلام خبرى ندارند.
صحيفه نور جلد 15،ص 113
# آقاى رجايى و آقاى باهنر هر دو شهيدى هستند كه با هم در جبهه هاى نبرد با قدرت فاسد هم جنگ و همرزم بودند...و خداوند خواست كه با هم از اين دنيا هجرت كنند و به سوى او هجرت كنند.
صحيفه نور جلد 15، ص 112
# مادام كه ايشان در خط اسلام عزيز و پيرو احكام مقدس آن مى باشند و از قانون اساسى ايران تبعيت و در مصالح كشور و ملت عظيم الشاءن در حدود اختيارات قانونى خويش كوشا باشند و از فرامين الهى و قانون اساسى تخطى ننمايند اين نصب و تنفيذ به قوت خود باقى است . و اگر خداى ناخواسته بر خلاف آن عمل نمايد مشروعيت آن را خواهم گرفت .
# من اميدوارم كه در حفظ اين امانت الهى و مسؤ وليتى كه ملت برعهده ايشان گذاشته است با تمام توان نموده و از آن پاسدارى نمايد.
صحيفه نور جلد 15،ص 76