سامانيان نزديك صد سال ( از 287تا 389 ه.ق.) در قسمتي از ايران كنوني با بخش عمده اي از افغانستان و آسياي ميانه فرمانروايي كردند. قلمرو اين حكومت ، تقريبا" تمام حوزه انتشار زبان فارسي را در بر مي گرفت. البته به استثناي آنچه در آن مدت در تصرف آل بويه ، آل زيار و برخي سلاله هاي حاكم در نواحي غربي سواحل خزر و در آذربايجان و حدود اران ( آنچه امروز جمهوري آذربايجان خوانده مي شود ) واقع بود . اين قلمرو وسيع ، در ايران كنوني شامل خراسان ، سيستان ، كرمان ، در بعضي اوقات نواحي گرگان ، طبرستان ( مازندران ) ، ري ، قزوين و زنجان نيز مي شد. ذكر نام شهرهايي كه در اين حوزه و در خارج از آن به مناسبت رويدادهاي مربوط به فرمانروايي اين سلسله در تاريخها آمده است، تصوري از قسمت قابل ملاحظه قلمرو اين دولت مستقل ايراني را در قسمتي از قرون نخستين اسلامي به دست مي دهد. از جمله است: اسبيجات (در مشرق سيحون) ، چاچ (تاشكند) ، كش و نخشب (شمال شرقي جيحون)، گرگانج (جرجانيه، خيوه در جانب غربي جيحون)، كاث، خوارزم (در جانب شرقي جيحون)، طراز(طلاس )، بخارا. سمرقند، اشروسنه (مشرق سمرقند)، فرغانه (شمال شرقي سمرقند)، چغانيان (جيحون عليا)، بلخ، ترمذ، مرو، مروالرود، هرات، بادغيس، گنج رستاق، سيستان، قهستان، كرمان، باورد (ابيورد)، نسا، خوجان (قوچان ، استوار)، طوس، نيشابور، قومس، بيهق، گرگان، آمل، ساري، چالوس، ري، قزوين و زنجان. حكومت بر حوزه اي بدين وسعت كه در سراسر آن زبان فارسي دري يا لهجه هاي ايراني تكلم مي شد. همچنين، فرهنگ و تمدن و سنتهاي ايراني در تمام آن رايج و متداول و مقبول بود . طبعا" وظيفه حمايت از فرهنگ ايراني را كه لازمه حمايت از مردم تمام اين نواحي بود ، بر عهده اهتمام اين قرار مي داد. اما ، اينكه فرمانروايان اين سلسله يا اخلاف آنان نسب خود را به بهرام چوبين، سردار معروف ساسانيان مي رسانيدند (هر چند صحت آن محل بحث است)، حاكي از توجه آنان به وظيفه حفظ و نشر ميراث سنتهاي ايراني است. به هر حال، جد بزرگ فرمانروايان اين سلاله كه نام ايشان منسوب به عنوان اوست ، از دهقانان بلخ و از بقاياي خاندانهاي بزرگ ايراني در خراسان و ماورالنهر بود. وي به علت انتساب علاقه به ملك بالنسبه وسيعي در نواحي بلخ – به نام سامان – مشهور به " سامان خداه" بود. از زماني كه اسلام آورد، ( در اوايل خلافت عباسيان ) مورد حمايت و علاقه امراي خراسان و تاييد دستگاه خلافت بغداد واقع شد . آن هم ، به سبب فرزندان و نوادگانش بود كه در كار ضبط خراج و امنيت بلاد ،به حاكم اسلامي خراسان كمكهاي قابل ملاحظه اي كردند . چنانكه مامون در مدت اقامت در خراسان و بعد از آن، چندتن از آنان را كه از اولاد اسد بن سامان خداه بودند ، در سمرقند و فرغانه و چاچ و هرات حكومت داد ( 204 ه.ق.) . بعدها در عهد فرمانروايي طاهريان نيز در خراسان ، اخلاف اسد و به خصوص فرزندان احمد بن اسد ، همچنان نيابت حكومت آل طاهر را در بعضي از نواحي ماوراءالنهر حفظ كردند . ر
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)