نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 279

موضوع: عارفانه های ناب و عکس و تصاویر متحرک اسلامی

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    قصه برگ و باد ( خدا)

    آخرای فصل پاییز یه درخت پیر و تنهاتنها برگی روی شاخه ش مونده بود میون برگا
    یه شبی درخت به برگ گفت:کاش بمونی در کنارم

    آخه من میون برگا فقط تنها تو رو دارم

    وقتی برگ درختو می دید داره از غصه میمیره

    به خدا راز و نیاز کرد اونو از درخت نگیره

    با دلی خرد و شکسته گفت نذار از اون جداشم

    ای خدا کاری بکن که تا بهار همین جا باشم

    برگ تو خلوت شبونه از دلش با خدا می گفت

    غافل از این که یه گوشه باد همه حرفاشو میشنفت

    باد اومد با خنده ای گفت:آخه این حرفا کدومه؟

    با هجوم من رو شاخه عمر هر دو تون تمومه

    یه دفه باد خیلی خشمگین با یه قدرتی فراوون

    سیلی زد به برگ و شاخه تا بگیره از درخت جون

    ولی برگ مثل یه کوهی به درخت چسبید و چسبید

    تا که باد رفت پیش بارون بارونم قصه رو فهمید

    بارون گفت با رعد و برقم می سوزونمش تا ریشه

    تا که آثاری نمونه دیگه از درخت و بیشه

    ولی بارونم مثل باد توی این بازی شکست خورد

    به جایی رسید که بارون آرزو می کرد که میمرد

    برگ نیفتاد و نیفتاد آخه این خواست خدا بود


    هر کی زندگیشو باخته دلش از خدا جدا بود...

  2. 3 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/