صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31

موضوع: جمهوری زنان

  1. #21
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    من زنم…

    بی هیچ آلایشی… بی هیچ آرایشی!

    او خواست که من زن باشم…

    که بدوش بکشم بار تو را که مردی

    و برویت نیاورم که از تو قویترم…

    من زنم…

    من ناقص العقلم…

    با همین عقل ناقصم

    از چه ورطه هایی که نجاتت نداده ام

    و تو عقلت کاملتر از من بود!!!

    من زنم...

    یاد گرفته ام عاشقت بمانم

    و همیشه متهم به هرزگی شوم...

    حال آنکه تو بی آنکه عاشقم باشی

    تظاهر کردی با من خواهی ماند!

    من زنم...

    کوه را حرکت میدهم

    بدون اینکه کلمه ای از خستگی و دلسردی به زبان آرم

    و تو همواره ناراضی و پرصدا سنگریزه ها را جابجا میکنی

    چرا که تو نیرومند تری!!!

    من زنم...

    وقت تولد نوزاد ...

    تلخی بیداری شبها بر بالین فرزندمان...

    سکوت و صبر در زمان خشم تو مال من،

    لذتهای شبانه...

    خوابهای شیرین و افتخار مردانگی مال تو!

    عادلانه است نه؟؟؟

    من زنم...

    آری من زنم...

    او خواست که من زن باشم ...

    همچنان به تو اعتماد خواهم کرد...

    عشق خواهم ورزید...

    به مردانگی ات خواهم بالید ...

    با تمام وجود از تو دفاع خواهم کرد...

    پشتیبانت خواهم بود...

    و تو مرد بمان!

    این راز را که من مرد ترم به هیچ کس نخواهم گفت!!!
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #22
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نظرية جديدة لتكوين العالم



    في البدء.. كانت فاطمة.
    وبعدها، تكوّنت عناصر الأشياء
    النار، التراب
    والمياه، والهواء
    وكانت اللغات والأسماء..
    والصيف، والربيع
    والصباح، والمساء
    وبعد عيني فاطمة
    إكتشف العالم سرّ الوردة السوداء
    وبعدها.. بالف قرن
    جاءت النساء..
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #23
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    پشت هر مرد موفقی یک زن ایستاده
    اما تو باور نکن
    چون من همیشه کنارت بودم
    و گاه روبرویت
    مانند همان وقتی که با شیطنت کودکانه دستت را میکشیدم تا بیایی
    من همانی هستم که تو به خاطرش جرات میکنی و قدم بر میداری
    من ضعیفه ام
    اما تو باور نکن
    من همانی هستم که تیشه بدستت دادم وقدرت کندن کوه را به تو دادم
    من حساسم
    اما تو باور نکن
    من همانی هستم که وقتی میشکنی لبخندم مرهم غرور مردانه ات می شود
    تو مغروری
    اما من باور نمی کنم
    تو همانی که وقتی می روم اشکهایت را با سر انگشت پاک میکنم
    من این هستم
    اما می دانم
    تو این را می دانی و اعتراف نمی کنی . . .
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #24
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    روی حرفم، دردم با شماست
    اگر زنی را نمیخواهید دیگر
    یا برایش قصد تهیه زاپاس را دارید
    به او مردانه بگو داستان از چه قرار است
    آستانه ی درد او بلند است .
    ...یا می ماند
    یا می رود!
    هر دو درد دارد
    اینجا زمین است
    حوا بودن تاوان سنگینی دارد !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #25
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دست خودت نیست،
    زن که باشی ،گاهی دوست داری تکیه بدهی ، پناه ببری ، ضعیف باشی
    دست ِ خودت نیست،
    زن که باشی گهگاه حریصانه بو میکنی دستهایت را..شاید عطر ِ تلخ و گس ِ مردانه اش لا به لای انگشتانت باقی مانده باشد !
    دست خودت نیست،
    زن که باشی گاهی رهایش می کنی و پشت ِ سرش آب می ریزی و قناعت می کنی به رویای حضورش ، به این امید که او خوشبخت باشد
    دست ِخودت نیست،
    زن که باشی همه ی دیوانگی های عالم را بلدی!!
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #26
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ای فروغم کاش بودم
    گل های عشقت را، نورسیده میچیدم
    کاش میوه کالم برسر سفره تو
    زصبر پختگیت، میرسید
    کاش گلبرگهای وجودم را
    رگبرگ هایت، صیغلی چند میداد
    کاش بودم نیم قرنی پیش
    کز بی پرواییت عشق را می آموختم
    هیهات مردمانت را، کز تو دختری خجل ساختند وبر گورت
    نرم نرمان،
    اشک آلود،
    خجل گشتند.

    کاش بر قله فواره هوشت
    درس زندگانی را از صفر مینوشتم.
    ای کاشها بسیار است فروغ

    لیک،
    غم دوریت فزونی دارد
    بی تو طلوع بی فروغ است

    خانه در اینجا سیاه است.

    سالی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #27
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    من یک زنم ... نه جنس دوم ... نه یک موجود تابع ... نه یک ضعیفه ...
    نه یک تابلوی نقاشی شده ... نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی ...
    نه یک کارگر بی مزد تمام وقت ...

    باور داشته باش من هم اگر بخواهم می توانم خیانت کنم ، بی تفاوت و بی احساس باشم ، بی ادب و شنیع باشم ، بی مبالات و کثیف باشم ......

    اگر نبوده ام و نیستم ، نخواسته ام و نمیخواهم!!
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #28
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    این مطلب بخشی از یکی از نامه‌های نادر ابراهیمی به همسرش است؛

    ************

    همسفر!

    در این راه طولانی که ما بی‌خبریم

    و چون باد می‌گذرد

    بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند

    خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا

    مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم

    و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد

    مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم

    یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را

    و یک شیوه نگاه کردن را

    مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی.

    هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.

    و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است



    عزیز من!

    دو نفر که عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.

    اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.

    عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .

    من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.



    عزیز من!

    اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد.

    بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.

    بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.

    بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.

    بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم، اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند.

    بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.

    اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست.

    سخن از ذره ذره واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی است.

    بیا بحث کنیم.

    بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.

    بیا کلنجار برویم.

    اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.

    بیا حتی اختلاف‌های اساسی و اصولی زندگی‌مان را، در بسیاری زمینه‌ها، تا آنجا که حس می‌کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می‌بخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم.

    من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.

    بی‌آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم.

    عزیز من! بیا متفاوت باشیم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #29
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    می دانید؟
    خشونت همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست.
    خشونت، تحقیر، آزار و گاهی یک نگاه است.
    نگاه مردی به یقه ی پایین آمده ی لباس زنی وقتی که دولا می شود و چایی تعارف می کند.
    نگاه برادری است به خواهرش وقتی در مهمانی بلند خندیده.
    ... نگاهی که ما نمیبیینیم،
    که نمی دانیم ادامه اش وقتی چشم های ما در مجلس نیستند چیست.
    ترسی است که آرام آرام در طول زمان بر جان زن نشسته ...
    خشونت، بی کلام و بی تماس مردی است که در را که باز می کند زن ناگهان
    مضطرب می شود، غمگین می شود.
    نمی داند چرا.
    در حضور مرد انگارکلافه باشد، انگار خودش نباشد،
    انگار بترسد که خوب نیست. که کم است.
    که باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زیباتر باشد، خوشحال تر باشد،
    سنگین تر باشد،جذاب تر باشد، خانه دارتر باشد و عاقل تر باشد.
    خشونت آن چیزی است که زن نیست و فکر می کند باید باشد.
    خشونت آن نقابی است که زن به صورتش می زند تا خودش نباشد
    تا برای مرد کافی باشد.
    مرد می تواندزن را له کند بدون اینکه حتی لمس اش کند.
    بدون اینکه حتی بخواهد لهش کند.
    این ارث مردان است که از پدران پدرانشان بهشان رسیده ...
    خشونت، آزار و تحقیر ادامه همان مادر ... ها، خواهر...ها، مادرش را فلان ، عمه اش را بیسار«می کنم» هایی است که به شوخی و جدی به هم و بهدیگران می گوییم.
    خشونت، آزار و تحقیر همان «زن صفت»، مثل «زن گریه می کردی»هایی است که بچه هایمان از خیلی کودکی یاد می گیرند.
    خشونت، آزارو تحقیر پله های بعدی نردبانی است که پله ی اولش با فلانی وبیساری معاشرت نکن چون...... فلان لباس را نپوش چون.....است.
    چون هایی که اسمشان می شود "عشق".
    عشق هایی که می شوند ابزار کنترل.
    که منتهی می شوند به زنانی بی اعتماد به نفس، بی قدرت، غمگین، تحقیر شده، ترسان،
    وابسته، تهدید به ترک شده و شاید کتک خورده
    که فکر می کنند همه ی زخم هایشان از عشق است.
    که مرد عاشق زخم می زند و زخم بالاخره خوب می شود.
    کتک بدترین نوع خشونت علیه زنان نیست
    . کبودی و زخم و شکستگی خوب می شوند.
    قدرت و شادابی و باور به خویشی که از زن در طول ماه ها و سال ها زندگی گرفته می شود گاهی هیچ وقت
    ،هیچ وقت ترمیم نمی شود.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #30
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    من از جنس مخالفم ...مراقب گیسوانم باشم که نگاهت نوازشش نکند /مراقب نگاهم

    باشم که دلت نلرزد و پایت سست نشود /مراقب برجستگیهایم باشم که نمایان

    نشود /که شهوت بر تو چیره نشود /من دختر این خاکم که همچون خاک شده ام

    لمس تنم تاوان دارد /تازیانه دارد /بوسه ام را به قیمت مهریه می فروشند و شیرم را بها

    میگذارند و می فروشند ......من از جنس مخالفم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/