مهر: کارشناسان معتقدند بسیاری از مشکلات زوجین جوان ناشی از دوگانگی ازدواج‌ها در ایران است. پدیده‌ای اجتماعی که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است. این در حالی است که خانواده‌ها به دلیل کمرنگ شدن حضور خود در یکی از مراحل ازدواج خواهان سهم بیشتر در سایر مراحل هستند.

اجباریش که تمام می‌شد. پشت لبش که سیاه می‌شد. کلفتی صدایش هم که جا می‌افتاد. خانم‌های فامیل دورهم می‌نشستند و برایش تصمیم می‌گرفتند. اول خودی‌ها، بعد دختران همسایه و آخر سر هم پیشنهادهای دوست و فامیل. میان هفته مادر و خاله و خواهر راه می‌افتادند خانه دختر خانوم که صحبت‌های مقدماتی را بکنند. اگر مهر دختر به دل مادر شوهر افتاد آن وقت پایان هفته پسر هم به جمع مهمانان اضافه می‌شود. آن زمان سینی چای بهانه‌ای می‌شد برای اولین نگاه. اگر این نگاه به دل پسر هم می‌نشست و صحبت‌های ابتدایی هم گل می‌انداخت قرار جلسه بعدی هم گذاشته می‌شد اگر نه که جلسه با صحبت درباره آب و هوا و ... به اتمام می‌رسید.

اما این داستان در حال فراموش شدن است و حالا قصه‌ای تازه در حال روایت است. پسر و دختر پشت میز رایانه خود نشسته اند و از طریق وب کم همدیگر را می‌بینند و حرف می‌زنند. غروب که شد با دوستانشان در پاتوق همیشگی دور هم جمع می‌شوند و بعد از مدتی قرار می‌گذارند زیر یک سقف زندگی کنند و آن وقت تازه دختر خانوم به مادرش می‌گوید و پسر هم پدر و مادرش را راضی می‌کند تا به خواستگاری بروند اما کدام روایت طولانی‌تر است و است پایان کدام قصه به خوشی ختم می‌شود؟

حسین باهر، جامعه شناس هم دوام ازدواج‌های سنتی را بیشتر از ازدواج‌های مدرن می‌داند و بالارفتن آمار طلاق در تهران را که بیش از دیگر شهر‌ها به سوی صنعتی شدن پیش رفته است دلیلی بر این مدعا می‌داند و می‌گوید: چرا طلاق در تهران بیشتر از شهرهای دیگر ایران رخ می دهد؟ چرا در ایران آمار طلاق روز به روز بالاتر می‌رود؟

چرا سن ازدواج بالا رفته است؟ چرا طلاق‌های عاطفی به راحتی بین همسران رخ می‌دهد؟ در حال حاضر در شهر یا استان تهران شاهد آن هستیم که زندگی و ارزش‌هایی که می‌توان برای آن ملاک قرار داد مادی شده است.

ازدواج های روستایی پایدارتر است

شاید بهتر باشد بگوییم که دختران و پسران دیگر اجازه‌ای به والدین نمی‌دهند که آنها بخواهند برای خوشبختی فرزندانشان مطالعه و تحقیق کنند. اما از این مساله که بگذریم در خانواده‌های روستایی این روزها بیشتر شاهد تحقیق و مطالعه برای ازدواج جوانان هستیم مساله‌ای که باعث دوام زندگی می‌شود.

باهر معتقد است: در تهران ازدواج‌هایی انجام می شود که در آن افراد با یکدیگر در اینترنت، خیابان و یا مهمانی‌های غیرخانوادگی آشنا می‌شوند. ازدواج‌هایی که معتقدیم خاتمه آن در دادگاه اتفاق می‌افتد.

مساله‌ای که در شهرستان‌ها به هیچ عنوان قابل قبول نیست. در حالی که ازدواج امری مقدس، جدی، مسئولیت و مصونیت‌آور است. مواردی که هرکدام جای بحث و تحلیل مفصل دارد اینگونه ازدواج‌ها معمولا بی‌قیدی و قباحت را به خانواده‌ها‌ می‌دهند و وقاحت را از خانواده‌ها می‌ستانند. پیامبر (ص) طلاق را مغضوب‌ترین مساله نزد خود عنوان می‌کند در حالی که امروز شاهدیم این مساله قبیح در جامعه امروز و در پایتخت امری بدیهی به شمار می‌رود.

پایتخت از فرهنگ ازدواج و دوام خانواده دور شده است

باهر اضافه می‌کند: تهران امروز از مساله فرهنگ ازدواج و دوام خانواده دور شده است. ازدواج‌های مجدد، غیرمتعارف، غیرمنطقی و در راستای هوس‌رانی نیز دلیلی افزون بر همه دلایل است که بیشتر زنان را آزار می‌دهد و با هر ازدواج مجددی یک زندگی کهنه و قدیمی از هم پاشیده می‌شود. ازدواج‌هایی که در آن حق واقعی زنان نادیده گرفته می‌شود و طبیعی است که ازدواج اول را منجر به طلاق می‌کند.

پژوهش‌ها هم این نکته را تایید می‌کند و آمارها نشان می‌دهد ازدواج‌های سنتی کم‌تر از ازدواج‌های مدرن منجر به طلاق می‌شود اما زوج‌هایی که این گونه ازدواج کرده‌اند از زندگی خود احساس رضایت نمی‌کنند.

فرزندان خود اتکا زیر بار ازدواج سنتی نمی روند

شهین زاهد‌ی‌فر، روانشناس می‌گوید: طبق آمارهای اعلام شده از هر شش ازدواج یکی به طلاق می‌انجامد و بیش‌تر جوانانی طلاق می‌گیرند که پنج سال اول زندگی مشترک خود را سپری می‌کنند و بین ۲۰ تا ۲۵ سال سن دارند.

به اعتقاد زاهدی، با آن که ازدواج یک تصمیم‌گیری شخصی است ولی شیوه و سرانجام آن در اجتماع اثرگذار است و نوع و شیوه ازدواج بخشی از ویژگی‌های جامعه را نشان می‌دهد.

او به هنجارهایی که در شیوه سنتی ازدواج وجود داشت و اکنون تغییر کرده اشاره می‌کند و می‌گوید: مهم‌ترین این تغییرات وجود روابط پیش از ازدواج است ولی این واقعیت با این پرسش همراه است: آیا جوانان این هنجار را پذیرفته‌اند و بعد از درونی شدن، این رفتار را انجام می‌دهند؟

او برای تحلیل این موضوع و پاسخ دادن به این پرسش ازدواج ایرانی را به عنوان یک فرآیند از مرحله آشنایی تا تبادل اطلاعات، خواستگاری، نامزدی و ازدواج بررسی می‌کند: طبق مراحل رشد روانی - اجتماعی که اریکسون مطرح می‌کند، مرحلهء بلوغ و آغاز نوجوانی در دختران از سن ۱۱ سال و پسران ۱۳ سال به بعد است، در این مرحله مساله هویت‌یابی مطرح می‌شود که ارتباط مستقیمی با شیوه ازدواج پیدا می‌کند.

نوجوانانی که هویت‌یابی از پیش تعیین شده دارند و درباره رشته تحصیلی و شغل خود از پدر و مادر خود پیروی می‌کنند؛ ازدواج‌های سنتی را ترجیح می‌دهند با پدر و مادر خود به خواستگاری می‌روند و با توجه به نظر و رای آن‌ها ازدواج می‌کنند.

زاهدی‌فر تاکید می‌کند: فرزندانی که خوداتکا بوده‌اند و برای زندگی خود تصمیم گرفته‌اند ازدواج سنتی را نمی‌پذیرند، جوانان خود به شکل فعالانه همسریابی می‌کنند و با وجود عامل مجاورت و هم‌مکانی یا هم‌زمانی با هم آشنا می‌شوند، به تبادل اطلاعات می‌پردازند و با توجه به پنج جذابیت ظاهری، شخصیتی، اجتماعی، شباهتی و تفاوتی دست به انتخاب می‌زنند. اما برخی از متخصصان نیز عقیده دارند ، نمی شود از بین ازدواج سنتی و مدرن مشخص کرد کدامیک موفق تر است.

بازگشت کامل به ازدواج سنتی امکان ندارد

سعید شریفی جامعه شناس دراین رابطه می‌گوید: در ازدواج‌های سنتی بدون اینکه به شرایط کنونی جامعه وفرهنگ و پیشرفت‌های انجام شده و آزادی زنان نگاه شود، این اعتقاد وجود دارد که دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهر می‌رود و باید با لباس سفید کفن خانه شوهر را ترک کند. این مساله اکنون در میان دختران ما که به استقلال اجتماعی و حقوقی رسیده اند، دیگر نه تنها طرفداری ندارد بلکه جایگاهی نیز ندارد و زنان و دختران نه تنها به حقوق قانونی خود واقف شده اند، بلکه تا آنجا که بتوانند در پی احقاق حق خود نیز هستند.

این جامعه شناس می‌گوید: به نظرم باتوجه به شرایط موجود دیگر نمی شود کاملا به ازدواج‌های سنتی بازگشت ولی ازسوی دیگر هم نمی شود کاملا آن را نادیده گرفت. باید به جوانان فرصت داد با همسر آینده خود و یا کسی که او را برای همسری درنظرگرفته‌اند، صحبت کنند و در عین حال نیز از راهنمایی‌ها و ویژگی‌هایی که برای تشکیل یک خانواده لازم است آنان را آگاه کرد.

جامعه کوچک تر، شیوه انتخاب همسر ساده تر، دوام ازدواج بیشتر

اما شهلا کاظمی پور، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه در این مورد می‌گوید: باید منظور از ازدواج‌های سنتی و مدرن را کاملا روشن کرد. در ازدواج‌های سنتی که از طریق خانواده صورت می‌گیرد، انتخاب همسر برای فرزند، تامین منابع مالی آن، برگزاری مراسم ازدواج و حتی روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده‌هاست، درحالی که در ازدواج‌های مدرن این امور به خود زوجین محول می‌شود و روابط هسته‌ای درون خانواده بیشتر به دختر و پسر محول می‌شود.

وی معتقد است: مطالعات در جامعه ایران نشانگر این حقیقت است که در جامعه گذشته کشورمان که جامعه‌ای سنتی بوده اکثر ازدواج‌ها با نظارت خانواده‌ها انجام می‌شده است. در ازدواج‌های سنتی سن دختر پایین تر از پسر بوده و دایره همسرگزینی نیز محدود بوده است.

ولی در مقابل درصد ازدواج‌های خویشاوندی بالا بوده است و به دلیل حمایت‌های مالی که خانواده می‌کرد شروع زندگی مشترک برای زوجین بدون دغدغه بوده است.

دوگانگی ازدواج مهمترین مسئله اجتماعی

او ادامه می‌دهد: هرچه جامعه کوچک تر و بسته تر بود، شیوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقای زناشویی بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینی و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج‌های سنتی کاسته شده و جامعه به طرف ازدواج‌های مدرن حرکت کرد ولی این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست، به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام می‌شد و سایر موارد را خانواده‌ها انجام می‌دادند.

یا اینکه انتخاب همسر توسط والدین بود و سایر موارد به زوجین واگذار می‌شد به همین دلیل از دید جامعه شناسی این مرحله را "مرحله گذار" می‌نامند. بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای زوجین جوان پیش می‌آید ناشی از دوگانگی ازدواج‌ها در ایران است که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است. در ازدواج‌های مدرن که در غرب بیشتر رایج است کلیه مسوولیت و عواقب زندگی خانوادگی متوجه زوجین بوده و میزان مشاجرات و اختلافات ناشی از خانواده‌ها به حداقل رسیده است. هر چند که رقم بالای طلاق در غرب بیشتر به علت بحث‌های احساسی است.

باید گفت در حال حاضر در جامعه ما دوگانگی در ازدواج‌ها مهمترین مساله اجتماعی است به طوری که به مرور زمان نه تنها از سطح ازدواج‌های سنتی کم نکرده بلکه خانواده‌ها به دلیل کمرنگ شدن حضور خود در یکی از مراحل ازدواج در سایر مراحل می‌خواهند سهم زیادتری داشته باشند.

کاظمی پور معتقد است: بسیاری از جوانان متقاضی ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب می‌کنند ولی تنوع فرهنگی، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفا شناخت‌های ظاهری و تکیه کردن به یک سری از معیارهای کمی باعث شده است ازدواج‌های مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند.

گذر از جامعه سنتی به مدرن بالا رفتن سن ازدواج،استقلال مالی و تغییرات فرهنگی ازدلایل عمده ای است که سبب شده است جوانان کمتر تن به انتخاب های مادرانشان بدهند.