پس از جنگ جهانی دوم کندی وارد جهان سیاست شد. این تا حدودی به علت پر کردن جای خالی برادرش، «جوزف پ. کندی پسر» بود که علیرغم امیدهای زیادی که خانواده به او بسته بود در جنگ کشته شد. در ۱۹۴۶، «جیمز مایکل کورلی» نمایندهٔ مجلس منطقهای که کندی در آن زندگی میکرد (و جوی شدیداً طرفدار حزب دموکرات داشت)، شهردار بوستون شد و از نمایندگی استعفا داد. کندی خود را کاندید مجلس کرد و با اختلاف زیادی رقیبش از حزب جمهوریخواه را مغلوب کرد. کندی دو بار دیگر نیز انتخاب شد اما در این مدت با رهبری حزب دموکرات و هری س. ترومن اختلافاتی داشت.
کندی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۵۳ با «ژاکلین لی بوویر» ازدواج کرد. او در دو سال اول ازدواجش عملهای نخاعی بسیاری انجام داد و بارها به مرگ نزدیک شد و معمولاً در سنا حاضر نمیشد. در این دوره او کتابی تاریخی به نگارش در آورد که در سال ۱۹۵۷ جایزه پولیتزر را بخاطر آن دریافت کرد.
سناتور جوزف مک کارتی با خانوادهٔ کندی ارتباط حسنهای داشت. حتی قبل از شهرت مک کارتی او از دوستان نزدیک جوزف پ. کندی بود. جوزف پ. کندی هزاران دلار به مک کارتی کمک کرده و یکی از مهمترین طرفدارانش بود. مک کارتی در اواخر دههٔ ۴۰ میلادی، بارها مهمان کندیها بود و در دورهای با «پاتریشیا کندی» (خواهر جان کندی) رابطه داشت.
در سال ۱۹۵۳ به درخواست جوزف پ. کندی، مک کارتی، رابرت کندی را در سن ۲۷ سالگی در ردهای بالا استخدام کرد. در ۱۹۵۴ وقتی سنا تصمیم به محکومیت مک کارتی داشت، سناتور کندی به تناقضی برخورد. او در این زمان گفت: «چگونه میتوانم رای به اخراج جو مک کارتی بدهم، آن هم برای کارهایی که او در زمانی انجام داده که برادر خودم جز خدمهاش بوده است؟»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)