با پایان یافتن جنگهای داخلی و لغو بردگی لینکلن جاودانهترین نام و شهرت را یافت. از آن پس، به کارهای عمرانی و به درمان و از میان بردن نتایج جنگهای داخلی پرداخت. اما همانطور که خود پیش بینی کرده بود: “گوئی به من الهام شدهاست که پس از پایان این جنگ خانگی زنده نخواهم ماند. چون این جنگ تمام شود کار من نیز تمام است.
سرانجام پنج روز پس از پایان جنگ داخلی و تسلیم سردار جنوب جنرال لی، آبراهام لینکلن در تآتر فورد در حین تماشای نمایشنامهای، در کنار همسر خود به ضرب گلوله هنرپیشه نیمه دیوانهای کشته شد. وزیر کشور کابینهاش در حق لینکلن چنین گفت: “حالا دیگر او به قرنهای متمادی تعلق دارد.
“لینکلن از هیزم شکنی، آسیابانی، کارگری با سعی کوشش به بلندترین مقام ادبی، حقوقی و اجتماعی و سیاسی رسید و سرانجام بردگان را آزاد کرد.
لینکلن در امور حقوقی، فاضلترین و استادترین وکلای دادگستری و حقوقدانان را در نمونهای نادر و بس ارزنده بود. بطوریکه بزرگترین خطیبان زمان در برابر بلاغت کلام وی، قدر و قیمت چندانی نداشتند، در امور سیاسی پیروزمندانه مشکلات را از میان برمیداشت و با روشنبینی و حسن نیت خاص خود دشواریها را حل میکرد.
لینکلن پس از پیروزی قوای شمالی، اعلامیه آزادی خود را صادر کرد که بموجب آن تمامی بردگان جنوب ایالات یاغی را از اول ژانویه ۱۸۶۳ آزاد کرد و پس از آن سیزدهمین ماده اصلاحی قانون اساسی را بتصویب رسانید که خود طراح و مجریش بود و به موجب آن، پایه و اساس برده داری را بطور دائم در آمریکا لغو کرد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)