بدن انسان از میلیاردها سلول مختلف تشکیل شده است. جالب این است که این سلولهای پر تعداد و گوناگون همگی از ترکیب دو سلول اولیه به وجود آمده اند. اسپرم Spermسلول نطفه ای است که از پدر می آید و تخمک یا اوولOvule سلول دیگری است که در بدن مادر تولید می شود. این دو سلول در رحم مادر با هم ترکیب می شوند و یاخته ای به نام تخم یا زایگوت Zygote را ایجاد می کنند.
همین سلول تخم که از ترکیب سلولهای نطفه ای مرد و زن تشکیل شده است، به نوبه خود در جریان تقسیمهای متوالی به دو، چهار، هشت….. و بی نهایت سلول تبدیل می شود. به موازات تقسیمهای متوالی در سلول اولیه، تعداد یاخته های حاصل بیشتر می شود و حجم توده سلولی افزایش می یابد. این توده سلولی همان است که جنین نام می گیرد و با لانه گزینی در رحم مادر از طریق جریان خون بدن وی به مواد غذایی و اکسیژن مورد نیاز خود دسترسی پیدا می کند.
با گذشت هر روز از عمر جنین تقسیم سلولی ادامه می یابد و تعداد سلولهای حاصل بیشتر و جنین بزرگتر می شود. سلولهای اولیه حاصل از تقسیم تخم همه یک شکل و یک اندازه اند اما به مرور سلولها علاوه بر تقسیم شدن از سلولهای اولیه متمایز می شوند و هر دسته از سلولها برای ایفای نقشی خاص شکل ویژه ای به خود می گیرند. دسته ای به سلولهای عضلانی تبدیل می شوند، گروهی سلولهای عصبی را پدید می آورند و گروهی نیز با اشکال خاصی که به خود می گیرند در جدار دستگاه گوارش جای می گیرند.
شکل و ساختمان هر دسته از این سلولها به گونه ای است که برای اجرای وظیفه ای خاص طراحی شده است. سلولهای عصبی برای انتقال پیامهای عصبی ساخته شده اند و ساختاری بلند و کشیده دارند. سلولهای قرمز خون برای انتقال اکسیژن و عبور از کوچکترین رگهای خونی مانند عدسیهای مقعر بسیار کوچکی هستند و سلول عضله قلب نیز ساختاری منحصر به فرد دارد.
برخی از این سلولها پس از به وجود آمدن از سلولهای مادری خود دیگر هرگز در بدن تقسیم نمی شوند. مانند سلولهای عصبی. به همین دلیل اگر پس از تولد سلولهای عصبی به هر دلیلی آسیب ببینند جایگزین نخواهند شد. از این روی اگر در جریان زایمان بخشی از سلولهای عصبی مغز نوزاد آسیب دیده باشند وی به فلج مغزی دچار می شود و علاجی نخواهد داشت.
از سوی دیگر برخی سلولها مانند سلولهای پوست در طول عمر یک انسان بارها از نو ساخته می شوند و جای سلولهای پیر و فرسوده را می گیرند.
این مقدمه برای آن بود که دریابیم حیات انسان در گرو تقسیم و تمایز سلولی است و بسیاری از بیماریها نیز حاصل ناهنجاریهایی است که در روند این تقسیم سلولی پدیدار می شود. تقسیم و تمایز سلولی از شگفتیهای جهان هستی است که پیچیدگیهای آن هنوز به طور کامل بر دانشمندان آشکار نشده است. فرایندهایی که به سلولها فرمان می دهند که در چه زمان و با چه سرعتی تقسیم شوند، تابع نظمی بسیار دقیق و حساب شده هستند و عوامل بسیاری در تنظیم دقیق زمان تقسیم و هنگام توقف روند تقسیم سلولی نقش دارند. گویی مدیری حاضر و ناظر است و به دقت به یک سلول دستور می دهد که اکنون می بایست به دو سلول تقسیم شوی و زمانی که تعداد سلولهای حاصل به حد معینی رسید فرمان توقف تقسیم را صادر می کند.
بدیهی است که این مدیر برای اِعمال مدیریت خود از ابزار های ویژه ای بهره می گیرد. این ابزار ها به طور عمده تعداد زیادی آنزیمهای پروتئینی هستند که روند بیوشیمیایی تقسیم و تمایز سلولی را در کنترل خود دارند. این آنزیمها مولکولهایی بسیار حساس هستند و کوچکترین تغییر ناخواسته ای در ساختمان آنها به پیدایش ناهنجاری در روند تقسیم سلولی خواهد انجامید.
● سرطان چیست؟
بر اساس مطالبی که باره روند تقسیم و تمایز سلولی و مدیریت آن بیان شد می توان به راحتی سرطان را شناخت. “بیماری بدخیم یا در اصطلاح سرطان عبارت است از بر هم خوردن نظم و تعادل حاکم بر روند تقسیم سلولهای بدن.” بر اثر پیدایش ناهنجاری در فرایندهای تنظیم و مدیریت تقسیم سلولی گاه برخی سلولها خودسرانه و پیش از فرا رسیدن موعد مقرر شروع به تقسیم می کنند یا با سرعتی بیش از آنچه باید تقسیم می شوند. بدیهی است سلولهایی که به این ترتیب تولید می شوند شکل و ساختمان طبیعی ندارند ، از عهده ایفای نقشی که بر عهده آنها گذاشته می شود بر نخواهند آمد و به بدن آسیب می رسانند. این سلولها را سلولهای بدخیم می نامند.
از شگفتیهای خلقت در روند تقسیم سلولی آن است که همانند هر خط تولید یک فرایند کنترل کیفی نیز بر آن نظارت می کند. به این ترتیب که در صورت تولید سلولهایی بد شکل یا غیر طبیعی این سلولها به عنوان بیگانه شناسایی و نابود می شوند. گویی تمام سولهای طبیعی با رمزهایی از پیش تعیین شده به بدن معرفی شده اند و سلولهای غیر طبیعی که این اسم رمز را ندانند، بیگانه تلقی و نابود خواهند شد.
شناسایی سلولهای بیگانه در بدن انسان بر عهده ساز و کاری موسوم به “دستگاه ایمنی” است. این دستگاه در واقع به مثابه ارتش بدن است و از شمار زیادی سرباز و ادوات ویژه تشکیل شده است. سلولهای ایمنی سربازان بدن به شمار می روند. این سلولها یا به طور مستقیم عوامل مهاجم و بیگانه را از بین می برند و یا با تولید موادی موسوم به پادتن باعث نابودی آنها می شوند. در هر صورت سلامت و نیرومندی دستگاه ایمنی بدن در سلامت روند تقسیم سلولی نیز نقش دارد.
بر اساس مطالبی که تا کنون گفته شد، هر گونه اغتشاش در روندهای بیوشیمیایی حاکم بر فرایند تقسیم سلولی می تواند به پیدایش سلولهای سرطانی منتهی شود. عوامل موثر بر ایجاد این اختلالات هنوز به درستی شناخته نشده اند اما تا کنون نقش طیف گسترده ای از عوامل شیمیایی و فیزیکی در پیدایش سلولهای سرطانی به اثبات رسیده است.
بدیهی است که با دوری کردن از این عوامل سرطان زا می توان از ایجاد سرطان پیشگیری کرد اما لازمه این کار آن است که همه این عوامل را شناسایی کنیم و از وجود آنها در محیط زندگی خود آگاه باشیم.
حال اگر به هر دلیل بر اثر تماس با عوامل سرطان زا سلولهای بدخیم تولید شوند اما دستگاه ایمنی بدن با شناسایی به موقع از رشد و پیشرفت این سلولهای غیر طبیعی جلوگیری کند ، بیماری سرطان ایجاد نخواهد شد یا در صورت پیدایش گسترش نخواهد یافت.
پس هر آنچه باعث تقویت دستگاه ایمنی بدن شود در پیشگیری از پیدایش یا گسترش بیماریهای بدخیم موثر است و بر عکس عوامل ضعیف کننده دستگاه ایمنی بدن ما را در معرض ایجاد و گسترش بیماریهای سرطانی قرار خواهند داد.
امروزه در پژوهشهای متعدد اثبات شده است که هورمونهای استرس مانند آدرنالین به گونه چشمگیری دستگاه ایمنی بدن انسان را تضعیف می کنند. از سویی بیمار مبتلا به سرطان خود با استرس ناشی از ابتلا به یک بیماری صعب العلاج دست به گریبان است. این پدیده همانند یک زنجیره معیوب مقدمات گسترش بیماری را در بدن فرد مبتلا به بیماری بدخیم فرا هم خواهد آورد.
به همین دلیل امروزه بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمان بیماران سرطانی با ایجاد گروههای حمایتی به روندهای درمانی با هدف کاهش استرس بیماران روی آورده اند. امروزه یوگا به عنوان یکی از شناخته شده ترین و موثر ترین روشهای مهار استرس و شیوه های موثر تنش زدایی در صدر فهرست روشهای کمکی در درمان سرطان مورد پذیرش پزشکان قرار دارد. با بهره گیری از شیوه های یوگا دستگاه ایمنی بدن برای مقابله با گسترش سلولهای سرطانی تقویت می شود و نیروی دفاعی بدن در برابرعوامل عفونی افزایش می یابد.