صفحه 12 از 43 نخستنخست ... 2891011121314151622 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 429

موضوع: سلمان ساوجی

  1. #111
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    حلقه زلف تو، سرمایه هر سودایی است

    غمزه مست تو، سر فتنه هر غوغایی است


    راز سر بسته زلفت، مگشا، پیش صبا

    که صبا هم نفسش هرکس و هر دم جایی است


    صورت خط تو در خاطر من می‌گذرد

    باز سر برزده از خاطر من سودایی است


    درد بالای تو چینم، که از آن بالاتر

    نتوان گفت، که در بزم فلک، بالایی است


    هر کسی را نظری باشد و رایی و مرا

    دیدن روی تو رای است و مبارک رایی است


    دل سودا زده در عهد تو بستیم و برین

    عهدها رفت و نگویی که مرا شیدایی است


    با غم توست اگر جان مرا آرامی است

    در دل ماست اگر درد تو را ماوایی است


    یک شب از دیده ما نیست خیالت، خالی

    شبروی شب همه شب، در پی شب پیمایی است


    می‌رود دل به ره دیده و تا چون باشد

    سفر دیده، مبارک سفر دریایی است
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #112
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    باز جانم، هدف تیر کمان ابرویی است

    که کمان غم عشقش، نه به هر بازویی است


    دل من، تافته طره مشکین زلفی است

    جانم آویخته سلسله گیسویی است


    همه در طره و گیسو نتوان پیچیدن

    کانچه من دیده‌ام از ملک جمالش، مویی است


    هر زمان حسن تو را، جلوه و رویی دگر است

    لاجرم در صفتش، هر سخنم را رویی است


    می‌کنی ناز به ابروی و بلی، ناز، رسد

    به همه روی، کسی را، که چنان ابرویی است


    به تماشا، تو مپندار که در چشم من است

    هر کجا برگ گلی تازه و تر برجویی است


    اگر ای دل، به غم آباد بلایی برسی

    خانه در کوی رضا جوی، که ایمن کویی است


    اندرین راه، بلا نیست ملامت سلمان

    وین بلا آمده بر جان تو از هر سویی است
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #113
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    جان من می‌رقصد از شادی، مگر یار آمدست

    می‌جهد چشمم همانا وقت دیدار آمد ست


    جان بیمارم به استقبال آمد، تا به لب

    قوتی از نو مگر، در جان بیمار آمد ست


    می‌رود اشکم که بوسد، خاک راهش را به چشم

    بر لبم، جان نیز پنداری بدین کار آمد ست


    زان دهان می‌خواهد از بهر امان، انگشتری

    جان زار من که زیر لب، به زنهار آمد ست


    تا بدیدم روی خوبت را، ندیدم روز نیک

    از فراقت روز برمن، چون شب تار آمد ست


    بی‌تو گرمی خورده‌ام، در سینه‌ام خون بسته است

    بی تو گر گل چیده‌ام، در دیده‌ام خار آمد ست


    گر نسیمی زان طرف، بر من گذاری کرده ست

    همچو چنگ از هر رگم، صد ناله زار آمد ست


    روز بر چشمم، سیه گردیده است از غم، چو شب

    در خیالم، آن زمان کان زلف رخسار، آمد ست


    گر بلا بسیار شد، سلمان برو، مردانه باش

    بر سر مردان، بلای عشق بسیار آمدست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #114
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    در ازل، با تو مرا، شرط و قراری بودست

    با سر زلف تو نیزم، سرو کاری بودست


    پیش از آن دم، که دمد، خط شب از عارض روی

    از سر زلف و رخت، لیل و نهاری بودست


    بی کناری و میانی و لبی، پیوسته

    در میان من و تو، بوس و کناری بودست


    در جهانی که نه گل بود و نه باغ و نه بهار

    از گل روی توام، باغ بهاری بودست


    زین همه نقش مخالف، که برانگیخته‌اند

    شد یقینم که غرض، عرض نگاری بودست


    بی گل روی تو در چشم من از باغ وجود

    هر چه آید، همه خاشاکی و خاری بودست


    بر من این عمر، که در غفلت و وحشت بگذشت

    به دو چشم تو که خوابی و خماری بودست


    ای دل، از ما ببریدی و نشستی در خاک

    مگر از رهگذر مات، غباری بودست


    تن به غربت، بنهادی و نیامد، سلمان

    هیچ یادت که مرا یار و دیاری بودست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #115
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    عاشقان را شوق مستی، از شرابی دیگرست

    وین هوا گرم از فروغ آفتابی دیگرست


    ساقی آب رز برای دیگران در گردش آر

    کاسیای ما کنون، گردان به آبی دیگرست


    عکس خورشید جمالت، مانع دیدار گشت

    شاهد حسن تو را هر دم، نقابی دیگرست


    دیگران را در کمند آور، که همچون زلف تو

    هر رگی در گردن جانم، طنابی، دیگرست


    آتشی کردی و گفتی می‌کنم ترک عناب

    زینهار ای جان مگو، کین خود، عتابی دیگرست


    بخت راهی می‌زند بر خون من، من چون کنم

    باز بخت خفته ما، دیده خوابی دیگرست


    از رقیبم دوش می‌پرسید کاین بیچاره کیست؟

    گفت: سر برگشته‌ای، مستی، خرابی، دیگرست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #116
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    دل ز جا برخاست ما را، وصل او بر جا نشست

    تا بپنداری که عشقش، در دل تنها نشست


    خاست غوغایی ز قدش، در میان عاشقان

    در میان ما نخواهد، هرگز این غوغا نشست


    گر چه از نخل وجود من، خلالی باز ماند

    تا سرم باشد، نخواهم، همچو نخل، از پا نشست


    مدتی شد تا دلم، در بند مشک زلف اوست

    چون تواند بیش ازین، مسکین درین سودا نشست


    من به وصلش کی رسم، جایی که باد صبحدم

    تا به درگاهش رسد از ضعف تن، ده جا نشست


    بهر دیدار جمالش، دل به راه دیده رفت

    از پی دردانه و بیچاره در دریا، نشست


    جز غمت، کاری نخواهد، بر ضمیر ما گذشت

    جز رخت، نقشی نخواهد در خیال ما نشست


    هر که را با شاهدی صحبت به خلوت داد دست

    بی‌گمان با حوریی در « جنته الماوی» نشست


    زینهار امروز سلمان با می و حوری نشین

    چند خواهی بر امید وعده فردا نشست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #117
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    درون، ز غیر بپرداز و ساز، خلوت دوست

    که اوست، مغز حقیقت، برون از همه پوست


    دویی میان تو و دوست هم ز توست، ار نی

    به اتفاق دو عالم یکی است، با آن دوست


    تو را نظر همگی بر خود است و آن هیچ است

    تو هیچ شو همه، وانگه بدان، که خود همه اوست


    برای دیدن رویش مگرد، گرد جهان

    که او نشسته، چو آیینه، با تو رو باروست


    مشو، به نقش و نگار جمال او، قانع

    که حسن طلعت آن گل، چو غنچه تو بر توست


    به پیش دوست مبر، جز متاع دل، چیزی

    اگر چه سنگ دلست، آن صنم، ولی دلجوست


    اگر چه آب حیات لبش روانبخش است

    هزار، چون خضرش، تشنه مرده بر لب جوست


    اگر به تربت سلمان رسی، ببوی، گلش

    که این گل، از اثر صحبت گل خوشبوست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #118
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    مشک ریزان می‌جهد، باد صبا از کوی دوست

    شاخه‌ای گویی ربودست، از خم گیسوی دوست


    دوست می‌دارم نسیم صبح، راکو، در هوا

    تا نفس می‌‌آیدش، جان می‌دهد بر بوی دوست


    دوست را هر دو جهان، گر چه هوا دارند و من

    دوستر می‌دارم، از هر دو جهان یک موی دوست


    جان به رشوت می‌دهم، باشد که بگشاید، نقاب

    چون کنم نتوان به جانی باز کردن روی دوست


    منصب سکان دولت گوی خوبی می‌زند

    آن سر صاحب سعادت کوکه گردد کوی دوست


    یار، در میدان دولت خانه وصلم، چو نیست

    می‌کنم آمد شدی، پیش سگان کوی دوست


    دوست دشمن پرور است ای دوستان تدبیر چیست

    خوی او این است و من خو کرده‌ام با خوی دوست


    ور به زورم می‌کشد یا می‌کشد، او حاکم است

    من ندارم، زور دست و پنجه و بازوی دوست


    دوستان گویند: سلمان باز کش خود را ازو

    می‌کشم خود را و بازم می‌کشد دل سوی اوست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #119
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    من لاف چون زنم، که سرم را هوای توست

    بس نیست؟ این قدر که سرم خاک پای توست


    با آنکه رفته در سر مهر تو، جان من

    جانم هنوز، بر سر مهر و وفای توست


    پرداختیم، گوشه خاطر، ز غیر دوست

    کین گوشه، خلوتی است که خاص، از برای توست


    ای غم وثاق اوست دلم، گرد او مگرد

    جایی که جای فکر نباشد، چه جای توست


    آیینه صفات خدایی و خلق را

    جمعیتی که روی نمود، از صفات توست


    چشم بدان، ز حسن لقای تو دور باد

    کاکنون بقای عالمیان، در لقای توست


    آنچ از تو می‌رسد به من احسان و مردمی است

    و آنها که می‌رسد، به تو از من دعای توست


    موی تو بر قفای تو دیدم، بتافتم

    گفتم، مگر که دود دلی، در قفای توست


    مویت به هم برآمد و در تاب رفت و گفت

    سودای کج مپز، که کمند بلای توست


    گر بنده می‌نوازی، ور بند می‌کنی

    ما بنده‌ایم، مصلحت ما، رضای توست


    ور قطع می‌کنی سرم، از تن بکن، که نیست

    قطعا برین سرم سخنی، رای، رای توست


    خاک درت، به خون جگر گشت حاصلم

    سلمان برو، که خاک درش خونبهای توست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #120
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    هست آرام دل، آن را که دلارامی هست

    خرم آن دل، که در او، صبری و آرامی هست


    بر بنا گوشش اگر دانه در بینی باز

    مشو آشفته، که از غالیه هم دامی هست


    تو یقین دان، که بجز در دهن تنگ تو نیست

    هیچ اگر یک سر مو در دو جهان کامی هست


    ساقی امشب، سر آن جام لبالب دارم

    کاخر اندوه مرا، نیز سرانجامی هست


    عود اگر دود کند، بر سر آن، دامن پوش

    تا ندانند، که در مجلس ما خامی هست


    حالم، از باد سحر پرس، که در صحبت او

    جان تیمار مرا، پیش تو پیغامی هست


    شام هجران تو را، خود سحری نیست پدید

    صبح امید مرا، همنفس شامی هست


    به فدای تن و اندام چو گلبرگ تو باد

    هر کجا، در همه آفاق گل اندامی هست


    صبر و آرام ز سلمان چه طمع می‌داری

    تو برآنی که مرا صبری و آرامی هست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 12 از 43 نخستنخست ... 2891011121314151622 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/