صفحه 23 از 36 نخستنخست ... 1319202122232425262733 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 358

موضوع: مجموعه ضرب المثل های فارسی/م

  1. #221
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    چار دیواری اختیاری
    چاقو دسته خودشو نمیبره
    چاه كن همیشه ته چاهه
    چاه مكن بهر كسی، اول خودت، دوم كسی
    چاه نكنده منار دزدیده
    چرا توپچی نشدی
    چراغی كه به خونه رواست، به مسجد حرام است
    چشته خور بدتر از میراث خوره
    چشم داره نخودچی، ابرو نداره هیچی
    چشمش آلبالو گیلاس می چینه
    چشمش هزار كار میكنه كه ابروش نمیدونه
    چغندر گوشت نمیشه، دشمنم دوست نمیشه
    چنار در خونه شونو نمی بینه
    چوب خدا صدا نداره ، هر كی بخوره دوا نداره
    چوب دو سر طلا ست
    چوب را كه برداری، گربه دزده فرار میكنه
    چوب معلم گله، هر كی نخوره خله
    چو به گشتی، طبیب از خود میازار --- چراغ از بهر تاریكی نگه دار
    چو دخلت نیست خرج آهسته تر كن --- كه گوهر فرو شست یا پیله ور
    چه خوشست میوه فروشی --- گر كس نخرد خودت بنوشی
    چه عزائیست كه مرده شور هم گریه میكنه
    چه علی خواجه، چه خواجه علی
    چه مردی بود كز زنی كم بود
    چیزی كه شده پاره، وصله ور نمی داره
    چیزی كه عوض داره گله نداره !





    خار را در چشم دیگران می بینه و تیر را در چشم خودش نمی بینه
    خاشاك به گاله ارزونه، شنبه به جهود
    خاك خور و نان بخیلان مخور ! " ... خار نه ای زخم ذلیلان مخور "
    خاك كوچه برای باد سودا خوبه
    خال مهرویان سیاه و دانه فلفل سیاه --- هر دو جانسوز است اما این كجا و آن كجا ؟
    خاله ام زائیده، خاله زام هو كشیده
    خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز
    خاله سوسكه به بچه اش میگه : قربون دست و پای بلوریت
    خانه ای را كه دو كدبانوست، خاك تا زانوست
    خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالی باشه
    خانه خرس و بادیه مس ؟
    خانه داماد عروسیست، خانه عروس هیچ خبری نیست
    خانه دوستان بروب و در دشمنان را مكوب
    خانه قاضی گردو بسیاره شماره هم داره
    خانه كلیمی نرفتم وقتی هم رفتم شنبه رفتم
    خانه نشینی بی بی از بی چادریست
    خانه همسایه آش میپزند بمن چه ؟
    خدا به آدم گدا، نه عزا بده نه عروسی
    خدا برف را به اندازه بام میده
    خدا جامه میدهد كو اندام ؟ نان میدهد كو دندان ؟
    خدا خر را شناخت، شاخش نداد
    خدا داده بما مالی، یك خر مانده سه تا نالی
    خدا دیر گیره، اما سخت گیره
    خدا را بنده نیست
    خدا روزی رسان است، امااِهنی هم می خواد
    خدا سرما را بقدر بالا پوش میده
    خدا شاه دیواری خراب كنه كه این چاله ها پر بشه
    خدا گر ببندد ز حكمت دری --- ز رحمت گشاید در دیگری
    خدا میان دانه گندم خط گذاشته
    خدا میخواهد بار را بمنزل برساند من نه، یك خر دیگه
    خدا نجار نیست اما در و تخته رو خوب بهم میندازه
    خدا وقتی بخواد بده، نمیپرسه تو كی هستی ؟
    خدا وقتی ها میده، ور ور جماران هم ، ها میده
    خدا همه چیز را به یك بنده نمی ده
    خدا همونقدر كه بنده بد داره، بنده خوب هم داره
    خدایا آنكه را عقل دادی چه ندادی و آنكه را عقل ندادی چه دادی ؟ "خواجه عبدالله انصاری "
    خدا یه عقل زیاد بتو بده یه پول زیاد بمن
    خر، آخور خود را گم نمیكنه
    خراب بشه باغی كه كلیدش چوب مو باشه
    خر، ار جل ز اطلس بپوشد خر است
    خر است و یك كیله جو
    خر از لگد خر ناراحت نمیشه
    خر باربر، به كه شیر مردم در
    خر به بوسه و پیغام آب نمی خوره
    خربزه شیرین مال شغاله
    خربزه كه خوردی باید پای لرزش هم بشینی
    خربزه میخواهی یا هندوانه : هر دو دانه
    خربیارو باقلا بار كن
    خر، پایش یك بار به چاله میره
    خرج كه از كیسه مهمان بود --- حاتم طایی شدن آسان بود
    خر چه داند قیمت نقل و نبات ؟
    خر خالی یرقه میره
    خر، خسته - صاحب خر، ناراضی
    خر خفته جو نمی خوره
    خر دیزه است، به مرگ خودش راضی است تا ضرر بصاحبش بزنه
    خر را با آخورمیخوره، مرده را با گور
    خر را جایی می بندند كه صاحب خر راضی باشه
    خر را كه به عروسی میبرند، برای خوشی نیست برای آبكشی است
    خر را گم كرده پی نعلش میگرده
    خر، رو به طویله تند میره
    خرس، تخم میكنه یا بچه ؟ از این دم بریده هر چی بگی برمیاد
    خرس در كوه، بو علی سیناست
    خرس شكار نكرده رو پوستشو نفروش
    خر سواری را حساب نمیكنه
    خر، سی شاهی ، پالون دو زار
    خر كریم را نعل كردن
    خر كه جو دید، كاه نمیخوره
    خر، كه علف دید گردن دراز میكنه
    خر گچ كش روز جمعه از كوه سنگ میاره
    خر لخت راپالانشو بر نمیدارند
    خر ما از كرگی دم نداشت
    خر ناخنكی صاحب سلیقه میشود
    خروار نمكه، مثقال هم نمكه
    خر وامانده معطل چشه
    خروسی را كه شغال صبح میبره بگذار سر شب ببره
    خر، همان خره پالانش عوض شده
    خریت ارث نیست بهره خداداده س
    خری كه از خری وابمونه باید یال و دمشو برید
    خوشبخت آنكه خورد و كِشت، بدبخت آنكه مرد و هِشت
    خواب پاسبان، چراغ دزده
    خنده كردن دل خوش میخواد و گریه كردن سر وچشم
    خواهر شوهر، عقرب زیر فرشه
    خواست زیر ابروشو برداره، چشماشو كور كرد
    خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
    خوبی لر به آنست كه هر چه شب گوید روزنه انست
    خودتو خسته ببین، رفیقتو مرده
    خودشو نمیتونه نگهداره چطور منو نگهمیداره ؟
    خود گوئی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی
    خودم كردم كه لعنت بر خودم باد
    خوردن خوبی داره ، پس دادن بدی
    خوشا بحال كسانی كه مردند و آواز ترا نشنیدند
    خوشا چاهی كه آب از خود بر آرد
    خوش بود گر محك تجربه آید بمیان --- تا سیه روی شود هر كه دراو غش باشد .
    خوش زبان باش در امان باش
    خولی بكفم به كه كلنگی بهوا
    یك ده آباد به از صد شهر خراب
    خونسار است و یك خرس
    خیر در خانه صاحبش را میشناسد
    خیك بزرگ، روغنش خوب نمیشه !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #222
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دادن بدیوانگی گرفتن بعاقلی
    دارندگیست و برازندگی
    داری طرب كن، نداری طلب كن
    داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حسابه
    دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد
    دانا گوشت میخورد نادان چغندر
    دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه --- هر دو جانسوز است اما این كجا و آن كجا
    دایه از مادر مهربانتر را باید پستن برید
    دختر، تخم تر تیزك است
    دختر تنبل، مادر كدبانو را دوست داره
    دخترمیخوهی ماماش را بین --- كرباس میخواهی پهناش را ببین
    دختر همسایه هر چه چل تر برای ما بهتر
    دختری كه مادرش تعریف بكنه برای آقا دائیش خوبه
    درازی شاه خانم به پهنای ماه خانم در
    در بیابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام
    در بیابان لنگه كفش، نعمت خداست
    در پس هر گریه آخر خنده ایست
    در جنگ، حلوا تقسیم نمیكنند
    در جوانی مستی، در پیری سستی، پس كی خدا پرستی ؟
    در جهان هر كس كه داره نان مفت، میتواند حرفهای خوب گفت
    در جهنم عقربی هست كه از دستش به مار غاشیه پناه میبرند
    در جیبش را تار عنكبوت گرفته است
    در چهل سالگی طنبور میآموزد در گور استاد خواهد شد
    در حوضی كه ماهی نیست ، قورباغه سپهسالاره
    در خانه ات را ببند همسایه تو دزد نكن
    در خانه اگر كس است یكحرف بس است
    در خانه بیعاره ها نقاره میزنند
    در خانه مور، شبنمی طوفانست
    در خانه هر چه، مهمان هر كه
    درخت اگر متحرك شدی ز جای بجای --- نه جور اره كشیدی نه جفای تبر
    درخت پر بار، سنگ میخوره
    درخت پر بار، سنگ میخوره
    درخت كاهلی بارش گرسنگی است
    درخت كج جز بآتش راست نمیشه
    درخت گردكان باین بلندی --- درخت خربزه الله اكبر
    درخت هر چه بارش بیشتر بشه، سرش پائین تر میاد
    درد دل خودم كم بود، اینهم قرقر همسایه
    درد، كوه كوه میاد، مومو میره
    در دروازه را میشه بست، اما در دهن مردم و نمیشه بست
    در دنیا همیشه بیك پاشنه نمیچرخه
    در دنیا یه خوبی میمونه یه بدی
    در دیزی وازه، حیای گربه كجا رفته
    در زمستان، الو، به از پلوه
    در زمستان یه جل بهتر از یه دسته گله
    درزی در كوزه افتاد
    در زیر این گنبد آبنوسی، یكجا عزاست یكجا عروسی
    درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی --- جمعه به مكتب آورد طفل گریز پای را . "‌ نظیری نیشابوری "
    در شهر كورها یه چشمی پادشاست
    در شهر نی سواران باید سوار نی شد
    در عفو لذتیست كه در انتقام نیست
    در كار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ! "‌ حافظ شیرازی "
    در كف شیر نر خونخواره ای --- غیر از تسلیم و رضا كو چاره ای ؟
    در مجلس خود راه مده همچو منی را --- كافسرده دل افسرده كند انجمنی را !
    درم داران عالم را كرم نیست --- كریمان را بدست اندر درم نیست
    در مسجده، نه كند نیست نه سوزوندنی
    در نمك ریختن توی دیگ باید به مرد پشت كرد
    درویش از ده رانده، ادعای كدخدائی كند
    درویش مومیائی، هی میگی و نمیائی
    درویش را گفتند : در دكانتو ببند دهنشو هم گذاشت
    در، همیشه بیك پاشنه نمیگرده
    درهفت آسمان یك ستاره نداره
    دزد،آب گرون میخوره
    دزد بازار آشفته میخواهد
    دزد باش و مرد باش
    دزد به یك راه میرود، صاحب مال به هزار راه
    دزد حاضر و بز حاضر
    دزد ناشی به كاهدون میزنه
    دزدی آنهم شلغم ؟
    دزدی كه نسیم را بدزدد دزد است
    دست بالای دست بسیار است . " در جهان پیل مست بسیار است ... "
    دست به دنبك هر كی بزنی صدا میده
    دست بریده قدر دست بریده را میدونه
    دست بشكند در آستین، سر بشكند دركلاه
    دست بیچاره چون بجان نرسد --- چاره جز پیرهن دریدن نیست
    دست بی هنر كفچه گدئیست
    دست پشت سر نداره
    دست پیش را گرفته كه پس نیفته
    دستت چربه، بمال سرت
    دستت چو نمیرسد به خانم --- دریاب كنیز مطبخی را
    دستت چو نمیرسد به كوكو، خشكه پلو را فرو كو
    دست تنگی بدتر از دلتنگی است
    دست خالی برای تو سر زدن خوبه
    دست در كاسه و مشت در پیشانی
    دست، دست را میشناسه
    دست دكاندار تلخ است
    دست راست را از چپ نمیشناسه
    دستش به خر نمیرسه پالان خر را بر میدارد
    دستش به دم گاو بند شده
    دستش به عرب و عجم بند شده است
    دستش بدهنش میرسه
    دستش در كیسه خلیفه است
    دستش را به كمرش گرفته كه از بیگی نیفته
    دستش شیره ایست یا دستش چسبناك است
    دستش را توی حنا گذاشت
    دست شكسته بكار میره، دل شكسته بكار نمیره
    دست شكسته وبال گردنه
    دستش نمك نداره
    دست كار دل و نمیكنه و دل كار دست و نمیكنه
    دستش كجه
    دست كه به چوب بردی گربه دزده حساب كار خودشو میكنه
    دست كه بسیار شد بركت كم می شود
    دست ما كوتاه و خرما بر نخیل . " پای ما لنگ است و منزل بس دراز " "‌ حافظ شیرازی "
    دست ننت درد نكنه
    دست و روت را بشور منم بخور
    دست و رویش را با آب مرده شور خانه شسته است
    دستی را كه حاكم ببره خون نداره یا دیه نداره
    دستی را كه نمیتوان برید باید بوسید
    دستی را كه از من برید، خواه سگ بخورد خواه گربه
    دشمنان در زندن با هم دوست شوند
    دشمن دانا بلندت میكند --- بر زمینت میزند نادان دوست
    دشمن دانا كه غم جان بود --- بهتر از دوست كه نادان بود . "‌ نظامی "
    دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد . " دانی كه چه گفت زال با رستم گرد " "‌ سعدی "
    دعا خانه صاحبش را میشناسد
    دعا كن " الف " بمیره یا دعا كن بابات بمیره
    دعوا سر لحاف ملا نصرالدین بود
    دلاكها كه بیكار میشوند سر هم را میتراشند
    دل بیغم دراین عالم نباشد --- اگر باشد بنی آدم نباشد .
    دل سفره نیست كه آدم پیش هر كس باز كنه
    دلش درو طاقچه نداره
    دلم خوشه زن بگم اگر چه كمتر از سگم
    دلو همیشه از چاه درست در نمیاد
    دماغش را بگیری جانش در میاد
    دم خروس از جیبش پیداست
    دمش را توی خمره زده است
    دندن اسب پیشكشی را نمیشمارند
    دنده را شتر شكست، تاوانش را خر داد
    دنیا پس از مرگ ما، چه دریا چه سراب
    دنیا دمش درازه
    دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش
    دنیا، دار مكافاته
    دنیا را آب ببره او راخواب میبره
    دنیا را هر طور بگیری میگذره
    دنیایش مثل آخرت یزیده
    دنیا محل گذره
    دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست كه به درد هم برسند
    دو خروس بچه از یك مرغ پیدا میشوند، یكی تركی میخونه یكی فارسی
    دود از كنده بلند میشه
    دود، روزنه خودشو پیدا میكنه
    دو دستماله میرقصه
    دور اول و بد مستی ؟
    دور دور میرزا جلاله ، یك زن به دو شوهر حلاله
    دوری و دوستی
    دوست آنست كه بگریاند. دشمن آنست كه بخنداند
    دوست همه كس، دوست هیچكس نیست
    دوستی بدوستی در، جو بیار زرد آلو ببر
    دوستی دوستی از سرت میكنند پوستی ؟
    دوصد گفته چو نیم كردار نیست
    دو صد من استخوان باید كه صدمن بار بردارد
    دوغ در خانه ترش است
    دوغ و دوشاب در نظرش یكیست
    دو قرت و نیمش باقیه
    دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو --- دوتای جامه اگر كهنه است و گر از نو .
    هزار مرتبه بهتر بنزد ابن یمین --- زفرمملكت كیقباد و كیخسرو .
    ده انگشت را خدا برابر نیافریده
    ده، برای كدخدا خوبه و برادرش
    ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند .
    دهنش آستر داره
    دهنش چاك و بست نداره
    دهن مردم را نمیشود بست
    دهنه جیبش را تار عنكبوت گرفته
    دیده می بینه، دل میخواد
    دیر آمده زود میخواد بره
    دیر زائیده زود میخواد بزرگ كنه
    دیشب همه شب كمچه زدی كو حلوا ؟
    دیگ به دیگ میگه روت سیاه ، سه پایه میگه صل علی
    دیگران كاشتند ما خوردیم، ما میكاریم دیگران بخورند
    دیگ ملا نصرالدین است
    دیوار حاشا بلنده
    دیوار موش داره ، موش هم گوش داره
    دیوانه چو دیوانه به بیند خوشش آید !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #223
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ذات نایافته از هستی بخش --- كی تواند كه شود هستی بخش ؟! " جامی "
    ذره ذره كاندرین ارض و سماست --- جنس خود را همچو كاه و كهرباست . "مولوی "
    ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود .



    راستی هیبت اللهی یا میخواهی منو بترسونی ؟
    راه دزد زده تا چهل روز امنه
    راه دویده، كفش دریده
    رحمت بكفن دزد اولی
    رخت دو جاری را در یك طشت نمیشه شست
    رستم است و یكدست اسلحه
    رستم در حمام است
    رستم صولت و افندی پیزی
    رسیده بود بلایی ولی به خیر گذشت . " نریخت درد می و محتسب دیر گذشت ... " " آصفی هروی "
    رطب خورده كی منع رطب چون كند
    رفت زیر ابروش را برداره چشمش را هم كور كرد
    رفت به نان برسه بجان رسید
    رفتم ثواب كنم كباب شدم
    رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبید دلم پوسید
    رفتم شهر كورها ، دیدم همه كور، منهم كور
    رقاصه نمیتونست برقصه میگفت زمین كجه
    رند را بند و قحبه را پند سود نكند
    رنگم ببین و حالمو نپرس
    روبرو خاله و پشت سر چاله
    روده بزرگه روده كوچیكه رو خورد
    روز از نو، روزی از نو
    روز گار آئینه را محتاج خاكستر كند
    روزگار است اینكه گه عزت دهد و گه خوار دارد --- چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
    روزه خوردنشو دیدم، ولی نماز كردنش را ندیده ام
    روزی به قدمه
    روزی گریه دست زن شلخته است
    روضه خوان پشمه چال است
    روغن چراغ ریخته وقف امامزاده
    روغن روی روغن میره ، بلغور، خشك میمونه
    رو مسخرگی پیشه كن و مطربی آموز --- تا داد خود از كهتر و مهتر بستانی . " عبید زاكانی "
    روی گدا سیاهه ولی كیسه اش پره
    ریسمان سوخت و كجیش بیرون نرفت
    ریش و قیچی هر دو در دست شماست !




    ز آب خرد، ماهی خرد خیزد --- نهنگ آن به كه از دریا گریزد
    زاغم زد و زو غم زد، پس مانده كلاغ كورم زد
    زبان بریده بكنجی نشسته صم بكم --- به از كسی كه نباشد زبانش اندر حكم . " سعدی "
    زبان خر را خلج میدونه
    زبان خوش، مار را از سوراخ بیرون میآورد
    زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد --- بهوش باش كه سر در سر زبان نكنی .
    زبان گوشت است بهر طرف كه بچرخانی میچرخه
    زخم زبان از زخم شمشیر بدتره
    زدی ضربتی ضربتی نوش كن
    زرد آلو را میخورند برای هسته اش
    زرنگی زیاد فقر میآره
    زرنگی زیاد مایه جوانمرگیست
    ز عشق تا بصبوری هزار فرسنگ است ! " دلی كه عاشق و صابر بود مگر سنگ است ؟ " " سعدی "
    زعفران كه زیاد شد بخورد خر میدهند
    زكوة تخم مرغ یك دانه پنبه دونه است
    زمانه ایست كه هر كس بخود گرفتار است ! " تو هم در آینه حیران حسن خویشی ... " " آصفی هروی "
    زمانه با تو نسازد، تو با زمانه بساز
    زمستان رفت و رو سیاهی به زغال موند
    زن آبستن گل میخوره اما گل داغستان
    زن ازغازه سرخ رو شود و مرد از غزا
    زن بد را اگر در شیشه هم بكنند كار خودشو میكنه
    زن بلاست ، اما الهی هیچ خانه ای بی بلا نباشه
    زن بیوه را میوه اش میخواهند
    زن تا نزائیده دلبره، وقتیكه زائید مادره
    زن جوان را تیری به پهلو نشیند به كه پیری
    زن راضی، مرد راضی، گور پدر قاضی
    زن سلیطه سگ بی قلاده است
    زن كه رسید به بیست، باید بحالش گریست
    زنگوله پای تابوت
    زن نجیب گرفتن آسونه، ولی نگهداریش مشكله
    زن و شوهر جنگ كنند، ابلهان باور كنند
    زنی كه جهاز نداره، اینهمه ناز نداره
    زورش بخر نمیرسه پالون خر را بر میداره
    زور داری، حرفت پیشه
    زور دار پول نمیخواد، بی زور هم پول نمیخواد
    زهر طرف كه كشته شود اسلام است
    زیر اندزش زمین است و رواندازش آسمون
    زیر پای كسی پوست خربزه گذاشتن
    زیر دمش سست است
    زیر دیگ اتش است و زیر آدم آدم
    زیر سرش بلنده
    زیر شالش قرصه
    زیر كاسه نیم كاسه ایست .
    زیره به كرمان میبره !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #224
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    سال به دوازده ماه ما می بینیم یكدفعه هم تو ببین
    سال به سال دریغ از پارسال
    سالها میگذاره تا شنبه به نوروز بیفته
    سالی كه نكوست از بهارش پیداست
    سبوی خالی را بسبوی پر مزن
    سبوی نو آب خنك دارد
    سبیلش آویزان شد
    سبیلش را باید چرب كرد
    سپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزت برسد
    سخن خود تو كجا شنیدی، اونجا كه حرف مردمو شنیدی
    سر بریده سخن نگوید
    سر بزرگ بلای بزرگ داره
    سر بشكنه در كلاه، دست بشكنه در آستین
    سر بی صاحب میتراشه
    سر بیگناه، پای دار میره اما بالای دار نمیره
    سر پیری و معركه گیری
    سر تراشی را از سر كچل ما میخواد یاد بگیره
    سر حلیم روغن میرود
    سر خر باش، صاحب زر باش
    سر را با پنبه میبرد
    سر را قمی می شكنه تاوانش را كاشی میده
    سر زلف تو نباشد سر زلف دگری
    سرش از خودش نیست .
    سرش به تنش زیادی میكنه
    سرش به كلاش میارزه
    سرش بوی قرمه سبزی میده
    سرش توی حسابه
    سرش توی لاك خودشه
    سرش جنگه اما دلش تنگه
    سرش را پیراهن هم نمیدونه
    سر قبری گریه كن كه مرده توش باشه
    سر قبرم كثافت نكن از فاتحه خواندنت گذشتم
    سر كچل را سنگی و دیوانه را دنگی
    سر كچل و عرقچین
    سركه مفت از عسل شیرین تره
    سركه نقد بهتر از حلوای نسیه است
    سركه نه در راه عزیزان بود --- بار گرانیست كشیدن بدوش !
    " سعدی "
    سر گاو توی خمره گیر كرده
    سر گنجشكی خورده
    سر گنده زیر لحافه
    سرم را میشكنه نخودچی جیبم میكنه
    سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی --- كه ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی .
    سرنا را از سر گشادش میزنه
    سرناچی كم بود یكی هم از غوغه اومد
    سری را مه درد نیمكند دستمال مبند
    سری كه عشق ندارد كدوی بی بار است .
    " لبی كه خنده ندارد شكاف دیوار است ... "
    سری كه عشق ندارد كدوی بی بار است .
    " لبی كه خنده ندارد شكاف دیوار است ... "
    سزای گرانفروش نخریدنه
    سسك هفت تا بچه میآره یكیش بلبله
    سفره بی نان جله، كوزه بی آب گله
    سفره نیفتاده ( نینداخته ) بوی مشك میده
    سفره نیفتاده یك عیب داره ! سفره افتاده هزار عیب
    سفید سفید صد تومن، سرخ و سفید سیصد تومن، حالا كه رسید به سبزه هر چی بگی میارزه
    سقش سیاه است
    سگ بادمش زیر پاشو جارو میكنه
    سگ باش، كوچك خونه نباش
    سگ پاچه صاحبش را نمیگیره
    سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت
    سگ چیه كه پشمش باشه
    سگ درحضور به از برادر دور
    سگ در خانه صاحبش شیره
    سگ داد و سگ توله گرفت
    سگ دستش نمیشه داد كه اخته كنه
    سگ را كه چاق كنند هار میشه
    سگ زرد برادر شغاله
    سگست آنكه با سگ رود در جوال
    سگ سفید ضرر پنبه فروشه
    سگ سیر دنبال كسی نمیره
    سگش بهتر از خودشه
    سگ كه چاق سد گوشتش خوراكی نمیشه
    سگ گر و قلاده زر ؟
    سگ ماده در لانه، شیر است
    سگ نازی آباده، نه خودی میشناسه نه غریبه
    سگ نمك شناس به از آدم ناسپاس
    سگی به بامی جسته گردش به ما نشسه
    سگی كه برای خودش پشم نمیكند برای دیگران كشك نخواهد كرد
    سگی كه پارس كنه ، نمیگیره
    سلام روستائی بی طمع نیست
    سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد
    سنگ به در بسته میخوره
    سنگ بزرگ علامت نزدنه
    سنگ بنداز بغلت واشه
    سنگ خاله قورباغه را گرو میكشه
    سنگ كوچك سر بزرگ را میشكنه
    سنگ مفت، گنجشك مفت
    سنگی را كه نتوان برداشت باید بوسد و گذاشت
    سواره از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه
    سودا، به رضا، خویشی بخوشی .
    سودا چنان خوشست كه یكجا كند كسی !
    " دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم " " قصاب كاشانی "
    سودا گر پنیر از شیشه میخوره
    سودای نقد بوی مشك میده
    سوراخ دعا را گم كرده
    سوزن، همه را میپوشونه اما خودش لخته
    سوسكه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت : قربون دست و پای بلوریت
    سهره ( سیره ) رنگ كرده را جای بلبل میفروشه
    سیب سرخ برای دست چلاق خوبه ؟
    سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده
    سیبی كه بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره
    سیبی كه سهیلش نزند رنگ ندارد !
    " تعلیم معلم بكسی ننگ ندارد "
    سیلی نقد به از حلوای نسیه !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #225
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    صابونش به جامه ما خورده
    صبر كوتاه خدا سی ساله
    صداش صبح در میاد
    صد پتك زرگر، یك پتك آهنگر
    صد تا گنجشك با زاق و زوقش نیم منه
    صد تا چاقو بسازه، یكیش دسته نداره
    صد تومن میدم كه بچه ام یكشب بیرون نخوابه وقتی خوابید ، چه یكشب چه هزار شب
    صد رحمت به كفن دزد اولی
    صد سال گدائی میكنه هنوز شب جمعه را نمیدونه
    صد سر را كلاه است و صد كور را عصا
    صد من پرقو یكمشت نیست
    صد من گوشت شكار به یك چس تازی نمیارزه
    صد موش را یك گربه كافیه
    صفراش به یك لیمو می شكنه
    صنار جیگرك سفره قلمگار نمی خواد
    صنار میگیرم سگ اخته میكنم، یه عباسی میدم غسل میكنم !






    ضرب خورده جراحه
    ضرر را از هر جا جلوشو بگیری منفعته
    ضامن روزی بود روزی رسان
    ضرر بموقع بهتر از منفعت بیموقعه
    ضرر كار كن، كار نكردنه !






    طاس اگر نیك نشیند همه كس نراد است
    طالع اگر داری برو دمر بخواب
    طاووس را به نقش و نگاری كه هست خلق --- تحسین كنند و او خجل از پای زشت خویش !
    " سعدی "
    طبل تو خالیست
    طبیب بیمروت، خلق را رنجور میخواهد
    طشت طلا رو سرت بگیر و برو
    طعمه هر مرغكی انجیر نیست
    طمع آرد بمردان رنگ زردی
    طمع پیشه را رنگ و رو زرده
    طمع را نباید كه چندان كنی --- كه صاحب كرم را پشیمان كنی
    طمع زیاد مایه جونم مرگی ( جوانمرگی ) است
    طمعش از كرم مرتضی علی بیشتره !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #226
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    عاشقان را همه گر آب برد --- خوبرویان همه را خواب برد . " ایرج میرزا "
    عاشق بی پول باید شبدر بچینه
    عاشقم پول ندارم كوزه بده آب بیارم
    عاشقی پیداست از زاری دل --- نیست بیماری چو بیماری دل . " مولوی "
    عاشقی شیوه رندان بلا كش باشد ! " حافظ "
    عاشقی كار سری نیست كه بر بالین است ! " سعدی "
    عاقبت جوینده بابنده بود ! " مولوی"
    عاقبت گرگ زاده گرگ شود --- گر چه باآدمی بزرگ شود . " سعدی "
    عاقل بكنار آب تا پل میجست --- دیوانه پا برهنه از آب گذشت
    عاقل گوشت میخوره، بی عقل بادمجان
    عالم بی عمل، زنبور بی عسله
    عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشكل
    عالم ناپرهیزكار، كوریست مشعله دار
    عبادت بجز خدمت خلق نیست --- به تسبیح و سجاده و دلق نیست ! " سعدی "
    عجب كشگی سابیدیم كه همش دوغ پتی بود
    عجله، كار شیطونه
    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
    عذر بدر از گناه
    عروس بی جهاز، روزه بی نماز، دعای بی نیاز، قرمه بی پیاز
    عروس تعریفی عاقبت شلخته در آمد
    عروس كه بما رسید شب كوتاه شد
    عروس مردنی را گردن مادر شوهر نگذارید
    عروس میاد وسمه بكشه نه وصله بكنه
    عروس نمیتونست برقصه میگفت : زمین كجه
    عروس را كه مادرش تعریف كنه برای آقا دائیش خوبه
    عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند
    عزیز كرده خدا را نمیشه ذلیل كرد
    عزیز پدر و مادر
    عسس بیا منو بگیر
    عسل در باغ هست و غوره هم هست
    عسل نیستی كه انگشتت بزنند
    عشق پیری گر بجنبد سر به رسوائی زند
    عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند
    عقلش پاره سنگ بر میداره
    عقل كه نیست جون در عذابه
    عقل مردم به چشمشونه
    عقل و گهش قاطی شده
    علاج واقعه پیش از وقوع باید كرد .
    "‌ ... دریغ سود ندارد چو رفت كار از دست " " سعدی "
    علاج بكن كز دلم خون نیاید .
    " سرشك از رخم پاك كردن چه حاصل ... " " میر والهی"
    علف بدهان بزی باید شیرین بیاد
    عیدت را اینجا كردی نوروزت را برو جای دیگه !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #227
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    غاز میچرونه
    غربال را جلوی كولی گرفت و گفت : منو چطور می بینی ؟ گفت : هر طور كه تو منو میبینی
    غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو
    غلیان بكشیم یا خجالت ! " مائیم میان این دو حالت ... "
    غم مرگ برادر را برادر مرده میداند
    غوره نشده مویز شده است !





    فردا كه برمن و تو وزد باد مهرگان --- آنگه شود پدید كه نامرد و مرد كیست ؟ " ناصر خسرو"
    فرزند بی ادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره ، اگر هم نبری زشته
    فرزند عزیز نور دیده --- از دبه كسی ضرر ندیده
    فرزند كسی نمیكند فرزندی --- گر طوق طلا به گردنش بر بندی
    فرزند عزیز دردونه، یا دنگه یا دیوونه
    فرشش زمینه، لحافش آسمون
    فرش، فرش قالی، ظرف، ظرف مس، دین، دین محمد
    فضول را بجهنم بردند گفت : هیزمش تره
    فقیر، در جهنم نشسته است
    فكر نان كن كه خربزه آبه
    فلفل نبین چه ریزه بشكن ببین چه تیزه
    فلك فلك، بهمه دادی منقل، به ما ندادی یك كلك
    فواره چون بلند شود سرنگون شود
    فیل خوابی می بیند و فیلبان خوابی
    فیلش یاد هندوستان كرده
    فیل و فنجان
    فیل زنده اش صد تومنه، مرده شم صد تومنه
    فلانی با شورتش لج بود بهش رید.






    قاپ قمار خونه است
    قاتل بپای خود پای دار میره
    قاچ زین را بگیر اسب دوانی پیشكشت
    قاشق سازی كاری نداره، مشت میزنی توش گود میشه، دمش را میكشی دراز میشه !
    قاشق نداری آش بخوری نونتو كج كن بیل كن
    قاطر را گفتند : پدرت كیست ؟ گفت : اسب آقادائیمه
    قاطر پیش آهنگ آخرش توبره میشه
    قبا سفید قبا سفیده
    قبای بعد از عید برای گل منار خوبه
    قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری .
    قران كنند حرز و امام مبین كشند ! " یاسین كنند ورد وبه طاها كشند تیغ ... "
    قربون برم خدا رو، یك بام و دو هوا رو، اینور بام گرما را اون ور بام سرمارو
    قربون بند كیفتم، تا پول داری رفیقتم
    قربون سرت آقا ناشی، خرجم با خودم آقام تو باشی
    قربون چشمهای بادومیت - ننه من بادوم
    قربون چماق دود كشت كاه، بده جوش پیشكشت
    قرض كه رسید به صد تومن، هر شب بخور قیمه پلو
    قسمت را باور كنم یا دم خروس را ؟
    قسم نخور كه باور كردم
    قلم ، دست دشمنه
    قم بید و قنبید، اونهم امسال نبید
    قوم و خویش، گوشت هم را میخورند استخوان هم را دور نمیندازند .
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #228
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    كاچی بهتر از هیچی است
    كار از محكم كاری عیب نمیكنه
    كار بوزینه نیست نجاری
    كار خر و خوردن یابو
    كارد، دسته خودشو نمی بره
    كار نباشه زرنگه
    كار، نشد نداره
    كار هر بز نیست خرمن كوفتن --- گاو نر میخواهد و مرد كهن .
    كاری بكن بهر ثواب - نه سیخ بسوزه نه كباب
    كاسه گرمتر از آش
    كاسه جائی رود كه شاه تغار باز آید
    كاسه را كاشی میشكنه، تاوانش را قمی میده
    كاشكی را كاشتند سبز نشد
    كاشكی ننم زنده میشد - این دورانم دیده میشد
    كافر همه را بكیش خود پندارد
    كاه از خودت نیست كاهدون كه از خودته
    كاه بده، كالا بده، دو غاز و نیم بالا بده
    كاه پیش سگ، استخوان پیش خر
    كاه را در چشم مردم می بینه كوه را در چشم خودش نمی بینه
    كاهل به آب نمیرفت، وقتی میرفت خمره میبرد
    كباب پخته نگردد مگر به گردیدن
    كبكش خروس میخونه
    كپه هم با فعله است ؟
    كجا خوشه؟ اونجا كه دل خوشه
    كج میگه اما رج میگه
    كچلی را گفتند: چرا زلف نمیگذاری ؟ گفت : من از این قرتی گریها خوشم نمیاد
    كچل نشو كه همه كچلی بخت نداره
    كچلیش، كم آوازش
    كدخدا را ببین ، ده را بچاپ
    كرایه نشین، خوش نشینه
    كرم داران عالم را درم نیست --- درم داران عالم را كرم نیست
    كرم درخت از خود درخته
    كژدم را گفتند: چرا بزمستان در نمیآئی ؟ گفت : بتابستانم چه حرمت است كه در زمستان نیز بیرون آیم ؟
    كس را وقوف نیست كه انجام كار چیست ! " هر وقت خوش كه دست دهد مغتنم شمار " [‌[ حافظ "
    كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
    كسی دعا میكنه زنش نمیره كه خواهر زن نداشته باشه
    كسی را در قبر دیگری نمی گذارند
    كسی كه از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نمیشه
    كسی كه از گرگ میترسه گوسفند نگه نمیداره
    كسی كه را مادرش زنا كنه، با دیگران چها كنه
    كسی كه منار میدزده ، اول چاهش را میكنه
    كسی كه خربزه می خوره، پای لرزش هم میشینه
    كشته از بسكه فزونست كفن نتوان كرد
    كفاف كی دهد این باده بمستی ما --- خم سپهر تهی شد ز می پرستی ما .
    كف دستی كه مو نداره از كجاش میكنند ؟
    كفتر صناری، یاكریم نمیخونه
    كفتر چاهی جاش توی چاهه
    كفشات جفت ، حرفات مفت
    كفشاش یكی نوحه میخونه، یكی سینه میزنه
    كفگیرش به ته دیگ خورده
    كلاغ آمد چریدن یاد بگیره پریدن هم یادش رفت
    كلاغ از وقتی بچه دار شد ، شكم سیر بخود ندید
    كلاغ از باغمون قهر كرد، یك گردو منفعت ما
    كلاغ از باغمون قهر كرد، یك گردو منفعت ما
    كلاغ خواست راه رفتن كبك را یاد بگیره راه رفتن خودش هم یادش رفت
    كلاغ، روده خودش در آمده بود اونوقت میگفت : من جراحم
    كلاغ سر لونه خودش قارقار نمیكنه
    كل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی
    كلاه را كه به هوا بیندازی تا پائین بیاید هزار تا چرخ میخوره
    كلاه كچل را آب برد گفت : برای سرم گشاد بود
    كلفتی نون را بگیر و نازكی كار را
    كلوخ انداز را پاداش سنگ است --- جواب است ای برادر این نه جنگ است .
    كله اش بوی قرمه سبزی میده
    كله پز برخاست سگ جایش شنست
    كله گنجشكی خورده
    كمال همنشین در من اثر كرد --- وگر نه من همان خاكم كه هستم . [‌[ سعدی"
    كم بخور همیشه بخور
    كمم گیری كمت گیرم - نمرده ماتمت گیرم
    كنار گود نشسته میگه لنگش كن
    كند همجنس با همجنس پرواز ! " كبوتر با كبوتر باز با باز ..."
    كنگر خورده لنگر انداخته
    كور از خدا چی میخواهد ؟ دو چشم بینا
    كور خود و بینای مردم
    كورشه اون دكانداری كه مشتری خودشو نشناسه
    كور را چه به شب نشینی
    كور كور را میجوره آب گودال را
    كور هر چی توی چنته خودشه خیال میكنه توی چنته رفیقش هم هست
    كوری دخترش هیچ، داماد خوشگل هم میخواهد
    كوزه خالی، زود از لب بام میافته
    كوزه گر از كوزه شكسته آب میخوره
    كوزه نو آب خنك داره
    كوزه نو دو روز آب را سرد نگه میداره
    كوسه دنبال ریش رفت سیبیلشم از دست داد
    كوسه و ریش پهن
    كو فرصت ؟
    كوه بكوه نمیرسه، آدم به آدم میرسه
    كوه ، موش زائیده !





    گابمه و آبمه و نوبت آسیابمه
    گاو پیشانی سفیده
    گاوش زائیده
    گاو نه من شیر
    گاه باشد كه كودك نادان --- بغلط بر هدف زند تیری
    گاهی از سوراخ سوزن تو میره گاهی هم از دروازه تو نمیره
    گدارو كه رو بدی صاحبخونه میشه
    نرمی ز حد مبر كه چو دندان مار ریخت ---- هر طفل نی سوار كند تازیانه اش ! [‌[ صائب"
    گذر پوست به دباغخانه میافته
    گر بدولت برسی مست نگردی مردی
    گر بری گوش و گر زنی دمبم --- بنده از جای خود نمی جنبم
    گربه برای رضای خدا موش نمیگیره
    گربه تنبل را موش طبابت میكنه
    گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده
    گربه را دم حجله باید كشت
    گربه را اگر در اطاق حبس كنی پنجه بروت میزنه
    گربه را گفتند : گهت درمونه خاك پاشید روش
    گربه روغن میخوره خانم دهنش بو میكنه
    گربه شب سموره
    گربه شیر است در گرفتن موش --- لیك موش است در مصاف پلنگ
    گربه مسكین اگر پر داشتی --- تخم گنجشك از زمین بر داشتی
    گر تو بهتر میزنی بستان بزن
    گر تو قرآن بدین نمط خوانی --- ببری رونق مسلمانی را ! ‌" سعدی"
    گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را ! " در كوی نیكنامی ما را گذر ندادند ... " ‌" حافظ"
    گر جمله كائنات كافر گردند --- بر دامن كریاش ننشیند گرد
    گر حكم شود كه مست گیرند --- درشهرهر آنچه هست گیرند
    گر در همه دهر یك سر نیشتر است --- بر پای كسی رود كه از همه درویشتر است !
    گر در یمنی چو با منی پیش منی --- ور پیش منی چو بی منی در یمنی
    گرد نام پدر چه میگردی ؟ --- پدر خویش باش اگر مردی ! ‌" سعدی"
    گرز به خورند پهلوون
    گر زمین و زمان بهم دوزی --- ندهندت زیاده از روزی
    گر صبر كنی ز غوره حلوا سازیم
    گر گدا كاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟
    گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده
    گرهی كه با دست باز میشه نباید با دندان باز كرد
    گفت پیغمبر كه چون كوبی دری --- عاقبت زآن در برون آید سری
    گفت : چشم تنگ دنیا دار را --- یا قناعت پر كند یا خاك گور !‌" سعدی"
    گفت : چشم تنگ دنیا دار را --- یا قناعت پر كند یا خاك گور !‌" سعدی"
    گفت : خونه قاضی عروسیست . گفت : بتو چه؟ گفت : مرا هم دعوت كرده اند . گفت : بمن چه ؟
    گفت : استاد! شاگردان از تو نمیترسند. گفت : منهم از شاگردها نمیترسم
    گفتند : خرس تخم میذاره یا بچه ؟ گفت : از این دم بریده هر چی بگی بر میاد!
    گفتند : خربزه و عسل با هم نمیسازند.گفت :حالا كه همچین ساخته اند كه دارند منو از وسط بر میدارند
    گفتند : خربزه میخوری با هندوانه ؟ گفت : هر دودانه
    گفت : نوری خونه است ؟ گفتند : علاوه بر نوری دخترش هم خونه است . گفت : نور علی نور
    گل زن و شوهر را از یك تغار برداشته اند
    گله گیهات بسرم ایشالاه عروسی پسرم
    گنج بی مار و گل بی خار نیست --- شادی بی غم در این بازار نیست ! ‌" مولوی"
    گنجشك امسال رو باش كه گنجشك پارسالی را قبول نداره
    گنجشك با باز پرید افتاد و ماتحتش درید
    گنجشك با زاغ زوغش بیست تاش یه قرونه، گاو میش یكیش صد تومنه
    گندم از گندم بروید جو ز جو ! "‌ از مكافات عمل غافل نشو ... " ‌" مولوی"
    گندم خوردیم از بهشت بیرونمان كردند
    گوساله بسته را میزنه
    گوسفند امام رضا را تا چاشت نمیچرونه
    گوسفند بفكر جونه، قصاب به فكر دنبه
    گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من --- آنچه البته بجائی نرسد فریادست ! ‌" یغمای جندقی"
    گوشت جوان لب طاقچه است
    گوشت را از ناخن نمیشه جدا كرد
    گوشت را از بغل گاو باید برید
    گوشت رانم را میخورم منت قصاب رو نمیكشم
    گوهر پاك بباید كه شود قابل فیض --- ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ مرجان نشود ! " حافظ"
    گه جن خورده
    گیرم پدر تو بود فاضل --- از فضل پدر تو را چه حاصل ! ‌" نظامی"
    گیرم كه مار چوبه كند تن بشكل مار --- كو زهر بهر دشمن و كو مهره بهر دوست ! " خاقانی"
    گیسش را توی آسیا سفید نكرده !





    لاف در غریبی، گوز در بازار مسگرها
    لالائی میدونی چرا خوابت نمیبره
    لب بود كه دندون اومد
    لر اگر ببازار نره بازار میگنده
    لقمان حكیم را گفتند : ادب از كه آموختی ؟ گفت : از بی ادبان ! "گلستان سعدی"
    لگد به گور حاتم زده
    لولهنگش آب میگیره
    لیلی را از چشم مجنون باید دید !





    ما از خیك دست برداشتیم خیك از ما دست بر نمیداره
    ما اینور جوب تو اونور جوب
    ما اینور جوب تو اونور جوب، فحش بده فحش بستون، پیراهن یكی شانزده تومنه !
    مادر را دل سوزد، دایه را دامن
    مادر زن خرم كرده، توبره بر سرم كرده
    مادر كه نیست با زن بابا باید ساخت
    مادر مرده را شیون میاموز
    مارا باش كه از بز دنبه میخواهیم
    مار بد بهتر بود از یار بد
    مار پوست خودشو ول میكنه اما خوی خودشو ول نمیكنه
    مار تا راست نشه بسوراخ نمیره
    مار خورده افعی شده
    مار خیلی از پونه خوشش میاد دم لونه اش سبز میشه
    مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه
    مار گیر را آخرش مار میكشه
    مار مهره، هر ماری نداره
    مار هر كجا كج بره توی لونه خودش راست میره
    ماست را كه خوردی كاسه شو زیر سرت بزار
    ماستها را كیسه كردند
    ماست مالی كردن
    ماستی كه ترشه از تغارش پیداست
    ماست نیستی كه انگشتت بزنند
    ما صد نفر بودیم تنها، اونها سه نفر بودند همراه
    ما كه خوردیم اما نگی یارو خر بود سیرابیت نپخته بود
    ما كه در جهنم هستیم یك پله پائین تر
    ما كه رسوای جهانیم غم عالم پشمه
    مال است نه جان است كه آسان بتوان داد
    مال بد بیخ ریش صاحبش
    مال به یكجا میره ایمون به هزار جا
    مالت را خار كن خودت را عزیز كن
    مال خودت را محكم نگهدار همسایه را دزد نكن
    مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم
    مال دنیا وبال آخرته
    مال ما گل مناره، مال مردم زیر تغاره
    مال مفت صرافی نداره
    پول باد آورده چند و چون نداره
    مال ممسك میراث ظالمه
    مال همه ماله، مال من بیت الماله
    ماما آورده را مرده شور میبره
    ماما كه دو تا شد سر بچه كج در میاد
    ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون --- او بمطلب ها رسید و ما هنوز آواره ایم .
    ماه درخشنده چو پنهان شود --- شب پره بازیگر میدان شود
    ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم
    ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه
    ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است
    ماهی ماهی رو میخوره، ماهی خوار هر دو را
    ماهی و ماست ؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست ؟
    مبارك خوشگل بود ابله هم درآورد
    مثقال نمكه خروار هم نمكه
    مثل سیبی كه از وسط نصف كرده باشند
    مثل كنیز ملا باقر
    مرد چهل ساله تازه اول چلچلیشه
    مرد خردمند هنر پیشه را عمر دو بایست در این روزگار * تا به یكی تجربه آموختن - با دگری تجربه بردن بكار
    مرد كه تنبوتش دو تا شد بفكر زن نو میافته
    مرده را رو كه رو بدی بكفن خودش میرینه
    مردی را پای دار میبردند زنش میگفت : یه شلیته گلی برای من بیار
    مردی كه نون نداره اینهمه زبون نداره
    مرغ بیوقت خوان را باید سر برید
    مرغ زیرك كه میرمید از دام - با همه زیركی بدام افتاد
    مرغ گرسنه ارزن در خواب می بینه
    مرغ، هم تخم میكمه هم چلغوز
    مرغ همسایه غازه
    مرغی را كه در هواست نباید به سیخ كشید
    مرغ یه پا داره
    مرغی كه انجیر میخوره نوكش كجه
    مرگ برای من، گلابی برای بیمار
    مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیكنه
    مرگ خر عروسی سگه
    مرگ خوبه اما برای همسایه
    مرگ میخواهی برو گیلان
    مرگ یه بار شیون یه بار
    مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد ! " نابرده رنج گنج میسر نمی شود ... " " سعدی "
    مزد خر سور چرونی خر سواریست
    مزد دست مهتر چس یابوست
    مسجد نساخته گدا درش ایستاده
    مشتری آخر شب خونش پای خودشه
    مشك خالی و پرهیز آب
    معامله با خودی غصه داره
    معامله نقد بوی مشك میده
    معما چو حل گشت آسان شود
    مغز خر خورده
    مفرداتش خوبه اما مرده شور تركیبشو ببره
    مگس به فضله ش بشینه تا مورچه خور دنبالش میدوه
    مگه سیب سرخ برای دست چلاق خوبه ؟
    مگه كاشونه كه كپه با فعله است ؟
    ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشكل
    ملا نصرالدین صنار میگرفت سگ اخته میكرد یكعباسی میداد میرفت حموم
    من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم --- تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال . " سعدی "
    من از بیگانگان هرگز ننالم --- كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد . " حافظ"
    من كجا و خلیفه در بغداد
    من میگم خواجه ام تو میگی چند تا چه داری ؟
    من میگم نره تو میگی بدوش
    من میگم انف، تو نگو انف، تو بگو انف
    من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش ---چون بفكر سوختن افتاده ای مردانه باش " مرتضی قلیخان شاملو"
    من نوكر حاكمم نه نوكر بادنجان
    موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحب خونه را
    موش به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست
    موش چیه كه كله پاچش باشه
    موش زنده بهتر از گربه مرده است
    موش به همبونه ( انبار) كار نداره همبونه به موش كار داره
    موش و گربه كه با هم بسازند دكان بقالی خراب میشه
    مهتاب نرخ ماست را میشكنه
    مهره مار داره
    مه فشاند نور و سگ عوعو كند --- هر كسی بر طینت خود می تند ! " مولوی "
    مهمون باید خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه، خون گریه كنه
    مهمون تا سه روز عزیزه
    مهمون خر صاحبخونه است
    مهمون كه یكی شد صاحبخونه گاو میكشه
    مهمون مهمون و نمیتونه ببینه صاحبخونه هر دو را
    مهمون ناخونده خرجش پای خودشه
    مهمون هر كی ، و در خونه هر چی
    میون حق و باطل چهار انگشته
    میون دعوا حلوا خیر نمی كنند
    میون دعوا نرخ معین میكنه
    می بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری مكن
    میخوای عزیز بشی یا دور شو یا كور شو
    میراث خرس به كفتار میرسه
    میراث خوار بهتر از چشته خوره
    میوه خوب نصیب شغال میشه
    میهمان راحت جان است و لیكن چو نفس --- خفه سازد كه فرود آید و بیرون نرود !





    نابرده رنج گنج میسر نمی شود --- مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
    ناخوانده بخانه خدا نتوان رفت
    ناز عروس به جهازه
    نازكش داری ناز كن، نداری پاهاتو دراز كن
    نبرد رگی تا نخواهد خدای ! " اگر تیغ عالم جنبد ز جای ... "
    نخود توی شله زرد
    نخودچی توی جیبم میكنی اونوقت سرم را میشكنی ؟
    نخودچی شو دزدیده
    نخود همه آش
    ندید بدید وقتی بدید به خود برید
    نذر میكنم واسه سرم خودم میخورم و پسرم
    نردبون، پله به پله
    نردبون دزدها
    نزدیك شتر نخواب تا خواب آشفته نبینی
    نزن در كسی را تا نزنند درت را
    نسیه نسیه آخر بدعوا نسیه
    نشاشیدی شب درازه
    نشسته پاكه
    نفسش از جای گرم در میاد
    نكرده كار نبرند بكار
    نگاه بدست ننه كن مثل ننه غربیله كن
    نوشدارو بعد از مرگ سهراب
    نوكر باب، شیش ماه چاقه شیش ماه لاغر
    نوكر بی جیره و مواجب تاج سر آقاست
    نوكه اومد به ببازار كهنه می شه دلازار
    نون اینجا آب اینجا - كجا بروم به از اینجا ؟
    نون بدو، آب بدو، تو بدنبالش بدو
    نون بده، فرمون بده
    نون بهمه كس بده، اما نان همه كس مخور
    نونت را با آب بخور منت آبدوغ نكش
    نون خونه رئیسه، سگش هم همراهشه
    نون خودتو میخوری حرف مردم و چرا میزنی ؟
    نون خود تو میخوری حلیم حاج عباسو هم میزنی ؟
    نون را به اشتهای مردم نمیشه خورد
    نون را باید جوید توی دهنش گذاشت
    نونش توی روغنه
    نونش را پشت شیشه میماله
    نون گدائی رو گاو خورد دیگه بكار نرفت
    نون نامردی توی شكم مرد نمیمونه
    نون نداره بخوره پیاز میخوره اشتهاش واشه
    نون نكش آب لوله كش
    نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمانی
    نه آفتاب از این گرم تر میشود و نه غلام از این سیاه تر
    نه از من جو، نه از تو دو، بخور كاهی برو راهی
    نه باون خمیری نه باین فطیری
    نه به اون شوری شوری نه باین بی نمكی
    نه بباره نه به داره، اسمش خاله موندگاره
    نه بر مرده بر زنده باید گریست ! " گر این تیر از تركش رستمی است ... " " فردوسی "
    نه پسر دنیائیم نه دختر آخرت
    نه پشت دارم نه مشت
    نه پیر را برای خر خریدن بفرست نه جوان را برای زن گرفتن
    نه خانی اومده نه خانی رفته
    نه چك زدم نه چونه، عروس اومد به خونه
    نه خود خوری نه كس دهی گنده كنی به سگ دهی
    نه در غربت دلم شاد و نه روئی در وطن دارم ! --- الهی بخت برگردد از طالع كه من دارم .
    نه دزد باش نه دزد زده
    نه راه پس دارم نه راه پیش
    نه سر پیازم نه ته پیاز
    نه سر كرباسم نه ته كرباس
    نه سرم را بشكن نه گردو توی دومنم كن
    نه سیخ بسوره نه كباب ! " كاری بكن بهر ثواب ... "
    نه عروس دنیا نه داماد آخرت
    نه شیر شتر نه دیدار عرب
    نه قم خوبه نه كاشون لعنت به هر دوتاشون
    نه مال دارم دیوان ببره نه ایمان دارم شیطان ببره
    نه نماز شبگیر كن نه آب توی شیر كن
    نه هر كه سر نتراشد قلندری داند
    نی به نوك دماغش نمیرسه
    نیش عقرب نه از ره كین است --- اقتضای طبیتش این است
    نیكی و پرسش ؟!





    وای بباغی كه كلیدش از چوب مو باشه
    وای به خونی كه یكشب از میونش بگذره
    وای به كاری كه نسازد خدا
    وای به مرگی كه مرده شو هم عزا بگیره
    وای به وقتی كه بگندد نمك
    وای به وقتی كه چاروادار راهدار بشه
    وای به وقتی كه قاچاقچی گمركچی بشه
    وعده سر خرمن دادن
    وقت خوردن، خاله، خواهر زاده را نمیشناسه
    وقت مواجب سرهنگه، وقت كار كردن سربازه
    وقتی كه جیك جیك مستونت بود یاد زمستونت نبود ؟
    وقتی مادر نباشه با زن بابا باید ساخت !





    هادی ! هادی ! اسم خودتو بما نهادی
    هر جا كه آشه، كل، فراشه
    هر جا خرسه، جای ترسه
    هر جا سنگه بپای احمد لنگه
    هر جا كه پری رخیست دیوی با اوست
    هر جا كه گندوم نده مال من دردمنده
    هر جا كه نمك خوری نمكدون نشكن
    هر جا مرغ لاغره، جایش خونه ملا باقره
    هر جا هیچ جا ، یك جا همه جا
    هر چه از دزد موند، رمال برد
    هر چه بخود نپسندی بدیگران نپسند
    هر چه بگندد نمكش میزنند --- وای به وقتی كه گندد نمك
    هر چه به همش بزنی گندش زیادتر میشه
    هر چه پول بدی آش میخوری
    هر چه پیش آید خوش آید
    هر چه خدا خواست همان شود --- هر چه دلم خواست نه آن شد
    هر چه خورده نریده
    هر چه دختر همسایه چل تر، برای ما بهتر
    هر چه در دیگ است به چمچه میاد
    هر چه دیر نپاید دلبستگی را نشاید
    هر چه رشتم پنبه شد
    هر چه سر، بزرگتر درد بزرگتر
    هر چه عوض داره گله نداره
    هر چه كنی بخود كنی گر همه نیك و بد كنی
    هر چه كه پیدا میكنه خرج اتینا میكنه
    هر چه مار از پونه بدش میاد بیشتر در لونه اش سبز میشه
    هر چه میگم نره، بازم میگه بدوش
    هر چه نصیب است نه كم میدهند --- ور نستانی به ستم میدهند
    هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ! --- ورنه تشریف توبر بالای كس كوتاه نیست ." حافظ "
    هر چیز كه خوار آید یكروز به كار آید
    هر خری را به یك چوب نمیرونند
    هر دودی از كباب نیست
    هر رفتی، آمدی داره
    هر سخن جائی و هر نكته مقامی دارد
    هر سرازیری یك سر بالائی داره
    هر سركه ای از آب، ترش تره
    هر سگ در خونه صاحابش شیره
    هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی
    هر كس از هر جا رونده است با ما برادر خونده است
    هر كسی پنجروزه نوبت اوست ! " دور مجنون گذشت و نوبت ماست ... " " حافظ "
    هر كه با مادر خود زنا كنه با دگران چها كنه
    هر كه بامش بیش برفش بیش
    هر كه بیك كار، بهمه كار - هر كه بهمه كار بهیچ كار
    هر كه به امید همسایه نشست گرسنه میخوابه
    هر كه تنها قاضی رفت خوشحال بر میگرده
    هر كه خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه
    هر كه خری نداره غمی نداره
    هر كه خیانت ورزد دستش در حساب بلرزد
    هر كه دست از جان بشوید هر چه در دل دارد گوید
    هر كه را زر در ترازوست زور در بازوست
    هر كه را طاووس باید جور هندوستان كشد
    هر كه را میخواهی بشناسی یا باهاش معامله كن یا سفر كن
    هر كه شیرینی فروشد مشتری بروی بجوشد
    هر كه نان از عمل خویش خورد --- منت از حاتم طائی نبرد
    هر كی بفكر خویشه كوسه بفكر ریشه
    هر كی خر شد، ما پالونیم
    هر كی كه زن نداره،آروم تن نداره
    هر گردی گردو نیست
    هر گلی زدی سر خودت زدی
    هزار تا چاقو بسازه یكیش دسته نداره
    هزار تا دختر كور و یكروزه شوهر میده
    هزار دوست كمه، یك دشمن بسیار
    هزار قورباغه جای یه ماهی رو نمیگیره
    هزار وعده خوبان یكی وفا نكند
    هشتش گرو نه است
    هلو برو تو گلو
    هم از توبره میخوره هم از آخور
    هم از شوربای قم افتادیم هم از حلیم كاشون
    همان آش است و همان كاسه
    همان خر است و یك كیله جو
    هم چوب را خوردیم هم پیاز را و هم پول را دادیم
    هم حلوای مرده هاست هم خورش زنده ها
    هم خدا را میخواهد هم خرما
    همدون دوره و كردوش نزدیك
    همدون دوره و كردوش نزدیك
    همسایه نزدیك، بهتر از برادر دور
    همسایه ها یاری كنید تا من شوهر داری كنم
    هم فاله و هم تماشا
    همكار همكار و نمیتونه ببیند
    هم لحافه و هم تشك
    هم میترسم هم میترسونم
    همنشین به بود تا من از او بهتر شوم
    همه ابری هم بارون نداره
    همه خرها رو به یك چوب نمیرونند
    همه رو مار میگزه مارو خر چسونه
    همه سروته یه كرباسند
    همه قافله پس و پیشیم
    همه كاره و هیچ كاره
    همه ماری مهره نداره
    همه ماهی خطر داره بدنامیشو صفر داره
    هر مرغی انجیر نمیخوره
    همیشه آب در جوی آقا رفیع نمیره به دفه هم در جوی آقا شفیع میره
    همیشه خره خرما نمیرینه
    همیشه روزگار بانسان رو نمیكنه
    همیشه شعبان ، یكبا ر هم رمضان
    همیشه ما میدیدیم یه دفعه هم تو ببین
    همینو كه زائیدی بزرگش كن
    هنوز باد به زخمش نخورده
    هنور دهنش بوی شیر میده
    هنوز سر از تخم در نیاورده
    هنوز غوره نشده مویز شده
    هوو هوو را خوشگل میكنه جاری جاری را كدبانو
    هیچ ارزونی بی علت نیست
    هیچ انگوری دوبار غوره نمیشه
    هیچ بده را به هیچ بستانی كاری نیست
    هیچ بدی نرفت كه خوب جاش بیاد
    هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه
    هیچ تقلبی بهتر از راستی نیست
    هیچ چراغی تا به صبح نمیسوزه
    هیچ چیز شرط هیچ چیز نیست
    هیچ دوئی نیست كه سه نشه
    هیچ دودی بی آتش نیست
    هیچ عروس سیاه بختی نیست كه تا چهل روز سفید بخت نباشه
    هیچكاره ، رقاص پای نقاره
    هیچكاره و همه كاره
    هیچكس در پیش خود چیزی نشد
    هیچكس را توی گور دیگری نمیگذارن
    هیچكس روزی دیگری را نمیخوره
    هیچكس نمیگه ماست من ترشه
    هیچ گرونی بی حكمت نیست !






    یابو برش داشته
    یابوی اخته و مرد كوسه سن و سالشون معلوم نیست
    یابوی پیش آهنگ آخرش توبره كش میشه
    یا خدا یا خرما
    یاربد، بدتر بود از یار بد
    یارب مباد آنكه گدا معتبر شود
    یار در خانه و گرد جهان میگردیم
    یارقدیم ، اسب زین كرده است
    یار، مرا یاد كنه ولو با یك هل پوك
    یا زنگی زنگ باش یا رومی روم
    یا علی غرقش كن منهم روش
    یا كوچه گردی یا خانه داری
    یا مرد باش یا نیمه مرد یا هپل هپو
    یا مرگ یا اشتها
    یا مكن با پیلان دوستی --- یا بنا كن خانه در خورد پیل !" سعدی "
    یعنی كشك
    یكی رو تو ده راه نمی دادند سراغ كدخدارو میگرفت
    یك ارزن از دستش نمی ریزه
    یك مرده بنام به كه صد زنده به ننگ
    یك انار و صد بیمار
    یك بز گر گله را گر میكند
    یكخورده شاخ بهتر از هزار ذرع دمه
    یك داغ دل بس است برای قبیله ای
    یكدم نشد كه بی سر خر زندگی كنیم
    یك ده آباد بهتر از صد شهر خراب
    یك بار جستی ملخه، دو بار جستی ملخه، آخر به دستی ملخه
    یه بام و دو هوا
    یه پا چارق، یه پا گیوه
    یه پاش این دنیا یه پاش اون دنیاست
    یه پول جیگرك سفره قلمكار نمیخواد
    یه تب یه پهلوان و میخوابونه
    یه تخته اش كمه
    خل و كم عقل است
    یه جا میل و مناره را نمی بینه یه جا ذره رو در هوا میشماره
    یه مثقال گه توی شكمش نیست میخواد به شمس العماره برینه
    یه چیز بگو بگنجه
    یه حموم خرابه چهل تا جومه دار نمیخواد
    یه خونه داریم پنبه ریسه ، میون هفتاد ورثه
    یه دست به پیش و یه دست به پس
    یه دست صدا نداره
    یه دستم سپر بود، یه دستم شمشیر، با دندونام كه نمیتونم بجنگم
    یه دیوانه سنگی به چاه میندازه كه صدعاقل نمیتونه بیرون بیاره
    یه روده راست توی شیكمش نیست
    یه روزه مهمونیم و صد ساله دعاگو
    یه روز حلاجی میكنه سه روز پنبه از ریش ور میچینه
    یه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون و كره
    یه سال روزه بگیر آخرش با فضله سگ افطار كن
    یه سوزن بخودت بزن و یه جوالدوز به مردم
    یه سیب و كه به هوا بندازی تا بیاد پائین هزار تا چرخ میخوره
    یه شكم سیر بهتر از صد شكم نیم سیر
    یه عمر گدائی كرده هنوز شب جمعه رو نمیدونه ! یه كاسه چی صد تا سرناچی !
    یه كفش آهنی میخواد و یه عصای فولادی
    یه كلاغ و چهل كلاغ
    یه گوشش دره یه گوشش دروازه
    یه لاش كردیم نرسید دو لاش كردیم كه برسد
    یه لقمه نون پرپری من بخورم یا اكبری
    یه مرید خر بهتر از یه ده شیش دانگ
    یه مو از خرس كندن غنیمته
    یه مویز و چل قلندر
    یه نه بگو، نه ماه رو دل نكش
    یه وقت از سوراخ سوزن تو میره یه وقت از در دروازه تو نمیره
    یكی به نعل و یكی به میخ
    یكی چهارشنبه پول پیدا میكنه یكی گم میكنه
    یكی كمه، دوتا غمه ، سه تا خاطر جمه
    یكی مرد و یكی مردار شد یكی به غضب خدا گرفتار شد
    یكی میبره یكی میدوزد
    یكی گفت : مادرم را میفروشم . گفتند : كه چطور مادرت را میفروشی ؟ گفت : قیمتی میگم كه نخرند
    یكی میمرد ز درد بینوایی - یكی میگفت خانوم زردك میخواهی ؟
    یكی نون نداشت بخوره پیاز میخورد كه اشتهاش واشه
    یكی یه دونه یا خل میشه یا دیوونه !
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #229
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ضرب المثلهای مشهدی هَمسَیَه كه از هَمسَیَه برمِگِردَه مِگَه گوسَلَهت پایِ سَگِمَه دِندون گریفتَه
    همسایه كه از همسایه بر میگردد میگوید گوسالهات پای سگم را دندان گرفته است

    به جایی مُرُم كه روی وا ببینُم نِه دِرِ وا
    به جایی میروم كه روی گشاده ببینم نه در گشاده

    دیفال رَه یگ رویه كاگل كِردَن
    دیوار را یك رویه كاهگل كردن
    منظور: كار را فقط از یك جنبه در نظر گرفتن

    مرد به پارو می اَرَه زن به جارو بِدَر مِنَه
    مرد با پارو میآورد و زن با جارو بیرون میاندازد
    منظور: مرد با زحمت مال میاندوزد اما زن بیملاحظه خرج میكند

    نِه خورده و نِه برده گیریفته دردِ گُرده
    نه خورده و نه برده گرفته درد گرده
    منظور: در كار دخالتی نداشته ولی همه زحمات و زیانها متوجه او شده است

    نِدار خرِه داش و مرده شور جمتاسه
    ندار خری داشت و مردهشوی جام برنجی بزرگی
    منظور: ندید بدید است

    ماس بریزه جاش مِمَنَه دوغ بریزه جاش چیمَنَه؟
    ماست بریزد جاش میماند, دوغ بریزد جایش چه خواهد ماند؟
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #230
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    چاله نكنده منارشو دزدیده.
    كار بی محاسبه انجام دادن.

    حالا قلقلكش كنی سال دیگه خبر می شه
    كنایه ازتنبلی و بی حالی زیاد از حد است.

    دنیا همین صد سال اولش سخته.
    در دنیا آسودگی نمی باشد.

    صفای هر چمن از روی باغبان پیداست.
    نظر به برخورد صاحبخانه با مهمان.

    كالسكه یدكم بالای قر یار
    جمله ای در تلف آخرین سكه یا ته مانه ی جیب

    سلمونیا كه بیكار میشن سر همو میتراشن
    به كسی كه از بیكاری سر خود به بیگاری گرم بكند.

    سبزی آش همسایه, گوشواره گوشاشه همسایه
    دستور قناعت و دور و بر زندگی را گرفتن به زن
    در خانه ای زنی از باقیمانه های سبزی همسایه كه از شلخته گی بیشتر سبزی ها را در پاك كردن دور می ریخت و او سبزی خود را از آنها تامین نموده از پس انداز پولشان گوشواره خریده بود, روزی آنها را به گوش كرده وسط حیاط به خواندن و رقصیدن بر آمد كه: سبزی آش ....

    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 23 از 36 نخستنخست ... 1319202122232425262733 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/