با سلام و صلوات آمدن يا رفتن
با شاخ گاو در افتادن
باش تا صبح دولتت بدمد ///کاین هنوز از نتایج سحر است
باش تا قائم مقام از باغ دراید
با شمشیر چوبین جنگ نتوان کرد
با طناب کسی به چاه رفتن
با غربال آب از حوض کشيدن
بالای سیاهی رنگی نیست
بالای کسی در آمدن
بالای گود نشسته و میگه لنگش کن
با ما به از این باش که با خلق جهانی
با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج /// آخر قدمی راست بنه ای همه جا کج
بامبول زدن یا درآوردن
با مردم زمانه سلامی و والسلام (تا گفته ای غلام توام می فروشمت...)
با نردبان به آسمان نتوان رفت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)