صفحه 16 از 36 نخستنخست ... 612131415161718192026 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 358

موضوع: مجموعه ضرب المثل های فارسی/م

  1. #151
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آب آبادانی آورد
    آب آورده را آب مي برد
    آبادی ميخانه ز ويرانی ماست
    آب ار چه همه زلال خيزد.(...از خوردن پر ملال خيزد)
    آب از اسياب افتاد
    آب از بنه تيره است
    (سخن هر چه گفتيم همه خيره بود
    که آب روان از بنه تيره بود(فردوسی))
    آب از دستش نمی چکد
    آب از دهان سرازير شدن
    آب بر آتش زدن
    آب به آب شدن
    آب به آب ميخورد زور بر مي دارد
    آب به آسمان انداختن
    آب به آسياب کسی ريختن
    آب به ريسمان انداختن
    آب به هاون کوفتن
    آب توی چيزی کردن
    آب توی دلش تکان نميخورد
    آب چيزی رو کشيدن
    آب حمام تعارف کردن
    آب حيات از دم افعی مجوی
    آب خوش از گلو پايين نرفتن
    آب داشتی ، تخم داشتی ، تو بودی که نکاشتی؟!
    آب در دهان خشک شدن
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #152
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم !
    (....يار در خانه و ما گرد جهان ميگرديم)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #153
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آب دريا از دهان سگ کجا گردد پليد.(ملک او از طعنه خصمان کجا يابد قليل.....)
    آب را زير هفت طبقه زيرزمين مي بيند
    آب را گاو می کشد ناله را چرخ می کند
    آب راه خودش را باز ميکند
    آب رفته به جوی باز نيايد مانند تيری که از کمان رفت باز نگردد
    آب روان باز نايد به جوی. (نشاط جوانی ز پيری مجوی ..... که(سعدی))
    آب روشنايي است
    آب زير کاه
    آبستن کردن کسی(با رشوه دادن کسی را با خود موافق ساختن)
    آب سفت کردن
    آبشان به يک جوی نميرود
    آب شدن و به زمين فرو رفتن
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #154
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آبغوره گرفتن
    آب که آمد تيمم باطل است
    آبم است و گاوم است نوبت آسيابم است
    آب نطلبيده مراد است
    آب و تاب دادن
    آب و گاوشان يکی است
    آب هم در دست داری، بگذار و بيا
    آبی که آبرو ببرد در گلو مريز
    آبی که می رود به رودخانه چه خويش خورد چه بيگانه
    آتش از آتش گل ميشود
    آتش از قبر کسی برخاستن
    آتش به جان شمع فتد کين بنانهاد(اول قرار نبود که عاشق کشد کسی....)
    آتش پشت دست خود گذاردن
    آتش را با آتش خاموش نمی کنند
    آتش را دامن زدن
    آتش زير خاکستر
    آخر شاه منشی کوت نشينی است
    آخرش نفهميدم رفيق منی يا گرگ؟
    آخرين تير ترکش
    آخور بستن(برای کسی)
    آدم آه است و دم
    آدم بايد به کيسه اش نگاه کند
    آدم بايد لقمه را به اندازه دهانش بردارد
    آدم بايد نگاه به سرمايه اش بکند نه به همسايه اش
    آدم بايد يه آخور هم برای روز مبادای خود نگه دارد
    آدم برای در باز کسی نمی رود برای روی باز او می رود
    آدم به اميد زنده است
    آدم پولدار روی سبيل شاه نقاره می زند
    آدم پول را پيدا می کند نه پول آدم را
    آدم ترسو هميشه سالم است
    آدم تنبل هر کاری را دوبار می کند
    آدم جايز الخطاست
    آدم چرا روزه شک دار بگيرد
    آدم دانا به نيشتر نزند مشت(بر سر مژگان يار من نزن انگشت(شاطر عباس))
    آدم را تشنه ميبرد سرچشمه و بر می گرداند
    آدم بايد کلاه خود را قاضی کند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #155
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آدم کم رو هميشه کلاهش پس معرکه است
    آدم که پير شد حريص ميشود
    آدم گرسنه سنگ را هم می خورد
    آدم مفتخور خوش سليقه می شود
    آدم نادان هزار من زور دارد
    آدمی را آدميت لازم است(....چوب صندل بو ندارد هيزم است(البته فکر کنم برای اين مصراع اختلاف نظر باشه))
    آدميزاد شير خام خورده است
    آدمی فربه شود از راه گوش(...جانور فربه شود از حلق و نوش(مولوی))
    آدم يه بار پاش تو چاله می رود
    آدمی مخفی است در زير زبان
    آرزو رو به گور بردن
    آری به اتفاق جهان می توان گرفت(حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت....(حافظ))
    آزموده را آزمودن خطاست
    آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است/////با دوستان مروت با دشمنان مدارا(حافظ)
    آستين بالا زدن
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #156
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آسمان به زمين نمی ايد
    آسمان جل
    آسمان را به زمين اوردن
    آسمان سوراخ نخواهد شد
    آسمان و ريسمان را سر هم بافتن
    آسيا باش ، درشت بستان نرم بازده
    آسيا به نوبت (يا) آسيا به نوبت است
    آش درهم جور
    آش دهن سوزی نيست
    آشش خوب باشد کاسه اش چوب باشد
    آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته
    آش همان آش و کاسه همون کاسه
    آشی برايت بپزم که روش يک وجب روغن داشته باشد
    آفات در تاخير است
    آفتاب از کدام طرف در آمده است
    آفتاب به زردی افتاد تنبل به جلدی افتاد
    آفتاب در ملکش غروب نمی کند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #157
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آفتابه دزد (مانند) دله دزد
    آفتاب هميشه زير ابر نمی ماند
    آفتابی شدن
    آفرين باد بر اين همت مردانه تو
    آقا بالاسر
    آقا ديگه توبره گم نمی کند
    آقا شکست نفسی می کند
    آقا گرگه عيدت مبارک
    آمد به سرم از آن چه می ترسيدم
    آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند
    آمد نداشتن داشتن
    آنان که خاک را به هنر کيميا کنند///آيا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟ (حافظ)
    آنان که غنی ترند محتاج ترند (از تنگی چشم فيل معلومم شدک......)(سعدی)
    آنان که منکرند بگو روبرو کنند
    آنجا برو که بخوانندت نه آنجا که برانندت
    آنجا خوشاست که دل خوش است
    آنجا که بصر نيست چه خوبی و چه زشتی (جهل من و علم تو فلک را چه تفاوت....)(حافظ)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #158
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آنجا که عقاب پر بريزد ///از پشه لاغری چه خيزد
    آنچه به خود نمی پسندی به ديگران هم مپسند
    آن چه تو می خوانی من از برم
    آنچه خوار آيد يک روز به کار آيد
    آنچه خوبان همه دارند تو يکجا داری
    آنچه در آيينه جوان بيند ///پير در خشت خام بيند
    آنچه در ديگ است به کمچه می آيد
    آنچه رشته بودم پنبه شد
    آنچه شيران را کند روبه مزاج///احتياج است احتياج است احتياج(مولوی)
    آنچه گند است ، نصيب من دردمند است
    آنچه می گويم به قدر فهم توست(مردم اندر حسرت فهم درست....)(مولوی)
    آنچه نصيب است نه کم می دهند///وذ نستانی به ستم می دهند
    آن خشت بود که پر توان زد(لاف از سخن چو در توان زد...)(نظامی)
    آن درسی که تو خوانده ای ما از برکرده ايم
    آن ذره که حساب نايد ماييم
    آن را که عقل دادی چه ندادی و آن که عقل ندادی چه دادی؟
    آن ريشی را که گرو ميگيرند اين نيست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #159
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آن سبو بشکست و آن پيمانه ريخت
    آن سه تا کار رو من کردم ، اين يکی ديگر دست خودت را می بوسد
    آن غلامی که داشتی سياه بود
    آن قاطر چموش لگد زن از آن من/// آن گربه سليم شکيبا از آن تو
    آنقدر آش داغ خورديم که به پالوده هم فوت ميکنيم
    آنقدر باد کرده است که ميترسم بترکد
    آنقدر چريدی کو دنبت
    آن قدر شور بود که خوان هم فهميد!
    آنقدر مار خورده است تا افعی شده است
    آنقدر نبود که کور بگويد شفا
    آنکس که چو ما نيست در اين شهر کدام است(می خواره و سرگشته و رنديم و نظرباز....)(حافظ)
    آنکه استاد تو است شاگرد من است
    آنکه با مادر خود زنا کند /// با ديگران چه ها کند
    آنکه عيب دگران نزد تو اورد و بگفت /// مطمئن باش که عيب تو به نزد دگران خواهد گفت
    آن که فيل ميخريد پريد و رفت (مانند) آن سبو بشکست و آن پيمانه ريخت
    آن گلابی که دست نرسيده بچينی احسان پدرت ميکنی(مانند) روغن چراغ ريخته را وقف امامزاده کردن
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #160
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آن وقت که حکم نداشت چی بود؟ وای به حالا که حکمش هم به گردنشه!
    آن يکی خر داشت پالانش نبود /// يافت پالان گرگ خر را در ربود(مولوی)
    اواز سگان کم نکند رزق گدا را
    آويزه گوش کردن
    آه آه از دست صرافان گوهر ناشناس(..... هر زمان خر مهره را با در برابر می کنند)(مولوی)
    آه اگر از پس امروز بود فردايي(گر مسلمانی از اين است که حافظ دارد)
    آه در بساط نداشتن
    آه سعدی اثر کند در سنگ /// نکند در تو سنگدل اثر
    آه ندارد که با ناله سودا کند
    آهن سرد کوفتن
    آهن کهنه به حلوا دادن
    آهنگری کاری ندارد: آهن را پهن کنی بيل ميشود ، دمش را بکشی ميل می شود
    آينه داری در محفل کوران (يا) در مجلس کوران
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 16 از 36 نخستنخست ... 612131415161718192026 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/