ذاتش خراب است
ذات نایافته از هستی بخش /// کی تواند که شود هستی بخش
ذاق و زوق
ذرع نکرده پاره کرد
ذره ذره کاندرین ارض و سماست /// جنس خود را همچو کاه و کهرباست
ذق ذق کردن
ذله امدن
ذله اوردن
ذوق زده شدن
ذوق کردن