مينوز لكه تاولي روي برگ
Phyllonorycte corylifoliella

(Lep: Gracillariidae)


اين حشره در استان تهران، مركزي، خراسان، آذربايجان، اصفهان و فارس روي سيب، به و گلابي ديده شده است و خسارت خفيف آن روي زالزالك و ازگيل در برخي نواحي كوهستاني شمال تهران نيز مشاهده شده است.





زيست شناسي

تعداد نسل آن مانند گونه اول مي‌باشد. زمستان را به صورت لاروهاي سن آخر داخل دالان‌هاي لاروي در برگها ريخته شده پاي درختان مي‌گذارند. به محض مساعد شدن هوا اين لاروها تبديل به شفيره شده و پروانه‌ها خارج مي‌گردند. در موقع خروج پروانه از پوسته شفيردگي حدود دو سوم از پوسته شفيرگي بيرون از سوراخ ايجاد شده روي دالان قرار مي‌گيرد. اولين پروانه‌ها زماني ظاهر مي‌گردند كه درختان سيب در گل هستند. جفت‌گيري و تخمريزي تقريباً بلافاصله انجام مي‌شود. تعداد تخمي كه يك ماده مي‌گذراد حدود 54 عدد مي‌باشد.
تخمها انفرادي و در سطح رويي برگها قرارداده مي‌شوند. محل تغذيه لاروي به شكل تاولي در سطح فوقان برگ جلب نظر مي‌نمايد كه گهگاه اين تاولها باعث تا شدن برگ و دوخته شدن دوپهنه آن بهممي‌گردند. اين تاولها را در نقاط مختلف برگ مي‌توان مشاهده نمود، اندازه آنها متغير، به طول 17 تا 26 و عرض 12 تا 18 ميليمتر است. پوسته تاولها نازك بوده و فضولات لاروي داخل آنها ديده مي‌شود. شفيرگي داخل دالانهاي لاروي انجام مي‌شود.


کنترل:

مینوزها دارای دشمنان طبیعی زیادی می باشند بنابراین باید از سمپاشی بی رویه خوداری کرد

کنترل شیمیایی:

به نسبت 5/. در هزار به محض تفریخ تخمها WP25%) 1.دیفلوبنزورون (دیمیلین

به نسبت 5/. در هزار EC2.5% دلتامترین(دسیس).2

به نسبت 5/. در هزار EC25% (پرمترین(آمبوش.3

به نسبت 6/. در هزار EC10% (فن پروپاترین(دانتیل.4

به نسبت 5/. در هزار SP20% (استامی پراید(موسیپلان.5

مبارزه تلفيقي با مينوزها

اين آفت داراي دشمنان طبيعي متعددي است كه در برنامه مبارزه تلفيقي بايد به آنها توجه داشت و با جلوگيري از سم‌پاشي‌هاي بي‌رويه نسبت به حفظ و حمايت آنها اقدام نمود.

تعداد نسل هر چهار گونه در نقاط مختلف مشابه يكديگر است به عبارت ديگر در نقاط بسيار مرتفع (2200 متري) همه آنها دو نسل و در نقاط بينابيني (حدود2000 متر) همه آنها سه نسل و در مناقي شبيه كرج همه آنها چهار نسل در سال دارند. شروع و پايان نسلها در همه نقاط تحت بررسي تقريباً مشابه مي‌باشد.

با توجه به موارد فوق به اين نتيجه مي‌رسيم كه در زمينه مبارزه شيميايي بر عليه اين مينوزها مي‌توانيم مبارزه را بر اساس مهمترين آنها در منطقه برنامه‌ريزي نمود و همه را به عنوان يك گونه تلقي نماييم. اصولاً در مورد مينوزها و بر اساس تجارب ساليان اخير اگر مبارزه خوب انجام شود حتي در نقاطي با چار نسل حداكثر دو سم‌پاشي كافي خواهد بود. نكته‌اي كه از اهميت زيادي برخوردار نباشد بهتر است كه در صورت لزوم مبارزه را روي نسل دوم پياده كرد و در آن صورت اين سم‌پاشي را مي‌توان با سم‌پاشي عليه نسل اول كرم سيب تلفيق نمود. در همين رابطه خوشبختانه مبارزه با نسل سوم تفاوت چنداني از نظر زماني با زمان مبارزه با نسل دوم كرم سيب نخواهد داشت. يك چنين تلفيقي را در نقاط دو و چهار نسلي نيز مي‌توان در مورد كرم سيب و اين مينوزها انجام داد. ولي اگر در ارتفاعات مبارزه عليه نسل اول مينوزها الزامي باشد در آن صورت مي‌توان سم‌پاشي عليه آنها را با سم‌پاشي عليه ليسه‌ها كه در نقاط مرتفع تقريباً از جمعيتي قابل توجه برخوردارند تلفيق نمود.

عمليات شخم پاييزه پس از ريختن برگها نيز مي‌تواند از تراكم آفت بكاهد.