عصر جمعه 17 تيرماه سال جاري وقتي پزشكان بهداري ورزنه اصفهان خود را در برابر جسد مردي ديدند كه با وارد آوردن ضربه چاقو به سينه‌اش از پاي درآمده بود، پليس را در جريان قرار دادند.
ملت ما: عروس اجباري‌اي كه پدر براي پسرش انتخاب كرده بود، اين مرد را در كام جنايتي فاميلي فرو برد.

وقتي مادر خانواده با اين ازدواج مخالفت كرد نمي‌دانست برادرانش در هواخواهي از وي شوهرش را خواهند كشت.

عصر جمعه 17 تيرماه سال جاري وقتي پزشكان بهداري ورزنه اصفهان خود را در برابر جسد مردي ديدند كه با وارد آوردن ضربه چاقو به سينه‌اش از پاي درآمده بود، پليس را در جريان قرار دادند.

ماموران كلانتري 45 ورزنه خيلي زود خود را به بهداري رساندند و پي بردند قرباني مرد 45 ساله‌يي به نام «محمدحسين» است كه در دعواي فاميلي با 3 برادرزنش با ضربات چوب و چاقو به قتل رسيده است.

ماموران با دستور قاضي پرونده براي دستگيري 3 برادر خشمگين وارد عمل شدند و در نخستين اقدام از همسر محمدحسين كه گريه‌كنان ادعا مي‌كرد باور ندارد خانه خراب شده است، بازجويي كردند.

اين زن به كارآگاهان گفت: «از وقتي ازدواج كردم براي همسرم كيسه‌بوكس بودم، 20 سال است كه اين شرايط را تحمل كردم اما نمي‌توانستم شاهد بدبختي پسر بزرگم باشم».

وي افزود: «شوهرم راننده يك كاميون سنگين بود كه اغلب در بيابان‌ها به سر مي‌برد اما هر وقت به خانه مي‌آمد با من دعوا كرده و با مشت و لگد به جانم مي‌افتاد. روز جنايت وقتي شنيدم محمدحسين دختري را براي ازدواج با پسر بزرگم انتخاب كرده با اعتراض به اين كارش در حالي كه لباس‌ها را در حياط خانه مي‌شستم نپذيرفتم همراه او به خواستگاري بروم.

هرچه گفت نپذيرفتم تا اينكه باز به من حمله كرد و مجبور شدم به خانه همسايه‌ها فرار كنم، در آنجا از ترس جانم به پدرم زنگ زدم و تلفني همه ماجرا را به او گفتم و خواستم به من كمك كند و دنبالم بيايد تا با هم به خانه‌اش برويم».

اين زن سياهپوش گفت: پدرم بعد از اينكه ماجراي دعواي زن و شوهري ما را به برادرانم گفته بود سراغم آمد و من را به خانه‌اش برد. همانجا بود كه متوجه شدم برادرهايم با در دست داشتن چوب و چماق به سمت خانه‌ام راه افتاده‌اند.

وقتي ديدم ماجرا جدي است خواستم مانع شوم ولي دير شده بود. آنها به خانه‌مان رفته و شوهرم را در پشت بام با ضربه چاقو كشتند در حالي كه قرار نبود چنين اتفاقي بيفتد».

كارآگاهان با شنيدن ادعاهاي همسر مقتول از 2 پسر 18 و 17 ساله وي تحقيق كردند و شنيدند آنها وقتي به هواخواهي از پدر در برابر دايي‌هاي خشمگين ايستاده‌اند كتك مفصلي خورده و محمدحسين با ترس به پشت بام فرار كرده است و در آنجا با ضربه چاقوي دايي‌شان كه علي نام دارد و 32 ساله است از پاي درآمده و كشته شده است.

3 برادر به نام‌هاي عباس، محمد و علي، 40، 27 و 32 ساله خيلي زود بازداشت شدند و پاي ميز بازجويي نشستند. هر 3 ادعايي مشابه داشتند و هواخواهي از خواهرشان را دليل اين درگيري دانستند. تا اينكه علي گفت: «وقتي از پدرم شنيدم كه دامادمان باز هم خواهرم را كتك زده خيلي عصباني شدم، 2 برادر ديگرم نيز همراهم شدند تا به او درس عبرتي داده باشيم، خواهرم مي‌خواست مانع شود اما نمي‌خواستيم باز كوتاه بياييم.

با چوب و چماق آنجا رفتيم، محمدحسين از ترس به پشت بام رفت. خواهرزاده‌هايم را كناري انداختيم، در پشت‌بام پس از درگيري وقتي شيشه نورگير شكست و محمدحسين ناسزاگويي‌هايش را ادامه داد من بعد از وارد آوردن ضربات چوب كنترل خودم را از دست دادم و ضربه‌يي چاقو به سينه‌اش زدم».

وي افزود: «پشيمان هستم اما اصلا قصدي براي قتل دامادمان نداشتيم. حتي سريع با كمك‌ همسايه‌ها دامادمان را سوار پرايد كرده و به بهداري برديم! شرمنده خواهرم و بچه‌هايش هستم. بايد خودمان را كنترل مي‌كرديم».

بنا به اين گزارش، دكتر معالج پس از معاينه جسد علت مرگ را خونريزي شديد و پر شدن ريه‌ها از خون همراه با خفگي دانست.