در سالنمایی اوستایی سال ۳۶۵ روز بوده و دوازده ماه ۳۰ روزه را تشکیل میداد. پنج روز باقیمانده نیز «پنجه» (گاه «پنجه دزدیده» یا «خمسه مسترقه») نامیده میشد.
در ایران باستان، زمان تاجگذاری پادشاهی، به عنوان آغاز سالنما به حساب میآمد، و سالها، بعد از پادشاهان نامگذاری میشدند. برای مثال، میگفتند: “پنجمین ماه از هفتمین سال حکومت اردشیر”. البته در سندهای تخت جمشید كه شامل 30000 لوحه گلی به زبان ایلامی و بیش از چند صد متن آرامی بر روی هاون ها و دست هاون هاست ، نام شاه به هیچ وجه آورده نشده است. در سندهای آرامی كه بسیار به ندرت به ماه اشاره شده است. در گل نوشته ها آمده h.be-ul xx-um-me-man-na, d.ITU.lg d.xxxx كه یعنی سال xx ام ، ماه xxxx. گاه چند ماه نام برده شده و بارها به شماره روزها نیز اشاره شده است. مثلا در ادامه آمده است : xxx d.na-an pir-ka كه یعنی xxx روز سپری شده است. در كتیبه بیستون تنها نام ماه و روز آمده است. چون سال همه سنگ نوشته سال یكم بوده است.
اما در سندهای بابلی هخامنشی به نام شاه اشاره شده است : همچون گل نوشته های بابلی موراشو ، اگیبی ، و دیگر سندها كه از دوران كورش بزرگ به بعد نگاشته شده اند. البته در آنجا معمولا شاه عنوانی را نیز یدك می كشد. همچون "روز x ، از ماه xx ، از سال xxx داریوش ، شاه سرزمین ها."
با آغاز دوره اشکانیان در سال ۲۴۷ پیش از میلاد مسیح، مبدأ سالنمایی تغییر کرد. سندهای روشنی از این دوره در دست است. همچون سفالینه های پارتی نیسا و برخی از نوشته ها چون پوست نوشته اورامان. در نوشته های اشكانی تقویم بیشتر بر پایه تقویم اوستایی است. نام ماه ها برابر با ماه های كنونی بوده است. روزها همان نام های زردشتی و اوستایی را دارند. در سندها بیشتر به شماره ی سال و به ندرت به نام روز و ماه اشاره شده است. نام پادشاه نیز بسیار به ندرت دیده می شود.
با شروع دودمان ساسانیان، از نو سالنما به آنچه در دوره هخامنشیان استفاده میشد تغییر کرد. در دوره یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانیان سال ۶۳۱، به عنوان آغاز تازه سالنمایی ایرانیان برگزیده شد. از آنجایی که هیچ پادشاهی پس از او به پادشاهی نرسید، آن سالنما با نام سالنمایی یزدگردی بکار میرفت.
جشنهای ایران باستان
نوروز، از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی ایران زمین یعنی در در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین (معمولاً مطابق با ۲۱ مارس) آغاز میشد، ولی مشخص نیست که چند روز طول میکشیدهاست. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشنها یک ماه ادامه داشتهاست. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا میشد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود، در حالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامیکه پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی میپذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.
تاریخچه
جشن نوروز از آیینهای باستانی و ملی ایرانیان میباشد. جزئیات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیدهاست. در اوستا نیز هیچ اشارهای به این جشن نشدهاست. همچنین از دید مذهب و باورهای دینی ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست نیست. اگرچه مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتابهای نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.
با استناد بر نوشتههای بابلیها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استانهای گوناکون که پیشکشهایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند میپذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهان هخامنشی (۴۲۱ - ۴۸۶)، در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود دیدن میکرد.
همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن میگرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ میشد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد میشد. و سپس والامقامترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکههایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ میشد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه میکردند. شاه پیشکشهای نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش میکرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته میشد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ میپاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر میگفتند، آنها را برنمی داشتند.
جشنهایی که از آن روزگار به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچکتر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن میآید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است.
نوروز در گذشته دارای آداب چندی بودهاست که امروز تنها برخی از آنها برجای مانده و پارهای در دگرگشتهای زمانه از بین رفتهاند. از رسمهای بجا مانده یکی راه افتادن حاجی فیروز است.
نوروز در آیات و روایات
در کتاب بحارالانوار علامه مجلسی درباره نوروز روایات متعددی وجود دارد، در جلد ۵۹بیش از ۴۵صفحه به نقل از امام صادق نقل شدهاست که به معلی بن خنیس فرمودند:ای معلی! همانا نوروز روزی است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند، به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان ایمان بیاورند، نوروز اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد و بادهای ناگهانی وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزی ایجاد شد، روزی است که علی در نهروان پیروز شد و گلهای زمین در آن روز خلق شد، در چنین روزی کشتی نوح بر کوه جودی نشست، همان روزی که جبرئیل بر پیامبر نازل شد، همان روزی که ابراهیم بتها را شکست، روزی که پیامبر؛ علی را بر دوش خود حمل کرد تا بتهای قریش را سرنگون کند و در چنین روزی است که مهدی ظهور خواهد کرد
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)