عشق فراموش کردن نيست بلکه بخشيدن است .
عشق فراموش کردن نيست بلکه بخشيدن است .
گلی بودم جفایت پرپرم کرد
و هُرم آتشت خاکسترم کرد
من آن آهوی دشت ناز بودم
که عشق تو بلانسبت خرم کرد!
.
.
.
فردا بیا دادگاه تکلیفمون معلوم بشه
تیر مرامت خورده به قلبم !
رضایت هم بی رضایت!
خودِ مجنونم و از عشق لیلی
ز چشمم سیل می آید چه سیلی
همین امروز از روی دل من
گذشته هیجده چرخ تریلی!
.
.
.
هرچه می دوم ، با گمان رد گام های تو گم نمیشوم
راستی در میان این همه اگر ، تو چقدر بایدی !
مثل آن مسجد بین راهی تنهایم…
هر کس هم که می آید مسافر است می شکند …..
.هم نمازش را، هم دلم را …
و می رود …
بی همگان بسر شود
بی تو اصن بحثشو نکن!
بهار …
و این همه دلتنگی؟!
نه ،
شاید فرشته ای
فصلها را به اشتباه
ورق زده باشد.
از کدام سو دورم می زنی؟
می خواهم از همان سو …
دورت بگردم!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کمی گیجم کمی منگم عجیب است
پریده بی جهت رنگم عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش
برایت باز دلتنگم عجیب است
گلبرگ به نرمی چو بر و دوش تو نیست
مهتاب به جلوه چون بنا گوش تو نیست
پیمانه به تاثیر لب نوش تو نیست
آتشکده را گرمی آغوش تو نیست
من را تو ببخش چشم من کور!
دستم برود به زیر ساطور!
تقصیر دلم نبود دزدی
چشم تو سیاه بود و مغرور!
شکر خدا نشد که عاشقت شوم
تقدیر این نبود که من لایقت شوم
یاد توا کنار دلم چال کرده ام
تا بیخیال تو و هق هق ات شوم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بسیار نمی خواهم
تنها کمی
برای چشم به هم زدنی
دستت را به من بده
تا دلت را در آغوش گیرم
زیبا
ستاره شناسای پایگاه تحقیقاتی همه عصبانی و کلافه بودن .
اونا می خواستن دورترین سیاهچاله کهکشانو رصد کنن اما هر کاری
می کردن رادیوتلسکوپ از سمت خورشید برنمی گشت .
امروز درست یه هفته بود که از صبح تا شب مسیر خورشیدو دنبال
می کرد و لحظه ای چشم از اون برنمی داشت .
رادیوتلسکوپ عاشق خورشید شده بود!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)