دلم برای کسی تنگ است...
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد
دلم برای کسی تنگ است
که آمد،رفت و پایان داد
کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود
...
...
...
دلم برای کسی تنگ است...
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد
دلم برای کسی تنگ است
که آمد،رفت و پایان داد
کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود
...
...
...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
می گفت دو روز است
مرگ و تولد
روز دیدنش تولدم شد
شکر شقایقها
زنده ام هنوز
و فرود کلاغی
بر چینه ی نفسم نیست تا غار غار غربتش
روحم بیازارد
نمیدانم
شاید نگاهش اکسیر داشت
اکسیر حیات
آفتابی این هوا دوست داشتنی ست
من هوس زندگی کرده ام
بگویید:
برایم یک روز بود
دیدار
دیدار
دیدار....
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
سخت است هنگام وداع
آنگاه که در میابی
چشمانی که در حال عبور است
پاره ای از وجود تو را نیز
با خود خواهد برد
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
افتادآنسان که برگ
- آن اتفاق زرد-می افتدافتاد- آن اتفاق سرد- می افتد
آنسان که مرگ
اما
او سبز بود وگرم که
افتاد
قیصر
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
یه روز شاید یه روز که خورشید گیسوی نقره ای
دماوند پیر را نوازش میکند در یک غریو تندر بارانی
دریک نسیم نوازشگر بهار واژه ی
لبخند به سرزمین سوخته ی من بازگردد شاید
امید کوبه ی در را بفشارد و سپیدی ها تمامی
سیاهی ها را پر کند
آن روز بر مردگان نیز سیاه نخواهم پوشید
حتی بر
عزیزترینشان
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
مرگ از پنجره ی بسته به من می نگرد
زندگی از دم در قصد رفتن دارد
روحم از سقف گذر خواهد کرد
در شب تیره و سرد
تخت حس خواهد کرد که سبک تر شده است
در تنم خرچنگیست
که مرا می کاود
خوب می دانم که تهی خواهم شد
و فرو خواهم ریخت
توده ی زشت و کریهی شده ام
بچه هایم از من می ترسند
آشنایانم نیز...
...به ملاقات پرستار جوان می آیند...!!!
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست
از آتش سودای تو و خار جفایت
آن کیست که با داغ نو و ، ریش کهن نیست
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
در حشر چو بینند بدانند که وحشیست
آنرا که تنی غرقه به خون هست و کفن نیست
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
ز دلتنگی به جانم با که گویم؟
ز غصه ناتوانم، با که گویم؟
ز تنهایی ملولم، چند نالم؟
ز بییاری به جانم، با که گویم؟
به عالم در، ندارم غمگساری
نمیدارم، ندانم با که گویم؟
ز غصه صدهزاران قصه دارم
ولی پیش که خوانم؟ با که گویم؟
چو مرغ نیم بسمل در غم یار
میان خون تپانم، با که گویم؟
فتاده چون بود در دام صیدی؟
ز محنت همچنانم، با که گویم؟
به کام دوستان بودم، کنون باز
به کام دشمنانم، با که گویم؟
مرا از زندگانی نیست سودی
ز هستی در زیانم، با که گویم؟
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
نگاه می کنم به چشمانت...
و میبینم که در امتداد آن کوچه باران خورده...
در کنج تاریک تنهاییت ...
شمع روشن کرده ای...
باران می بارد...
و چشمانت خیس می شوند...
نگاه می کنم به چشمان باران خورده ات...
نگاهت به شمعیست که زیر باران ...
خاموش می شود
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)