بچه تر که بودیم
دلمان میخواست مطمئن شویم هروقت که از خواب بیدار می شویم خورشید
طلوع کرده باشد...
که موقع بیدار شدن مادر باشد....
که آدمهای بد فیلمها همیشه گیر بیافتند...
که...
کاش هنوز هم همان بچه تر بودیم....
دلمان خوش بود به همان ...
می بینی حالا آرزوی مطمئن شدن هم نمی توانم داشته باشم...
دلم اطمینان میخواهد...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)