صفحه 1 از 16 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 153

موضوع: متن ترانه های بانو مهستی

  1. #1
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض متن ترانه های بانو مهستی

    سلام عزیزان
    امروز تصمیم گرفتم متن ترانه های یکی از بهترین خوانندگان تاریخ ایران رو براتون قرار بدم
    تقدیم به همه ی دوست داران بانو مهستی .
    روحش شاد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #2
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دکلمه 1

    چرخ که امشب که به کام دل ما خواسته گشتن

    دامن وصل تو نتوان به رقیبان تو هشتن

    نتوان از تو برای دل همسایه گذشتن

    شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن

    تاکه همسایه نداند که تو در خانه مایی

    سعدی این گفت و شد از گفته خود باز پشیمان

    که مریض عشق تو هدر گوید و هذیان

    به شب تیره نهفتن، نتوان ماه درخشان

    کشتن شمع چه حاجت بود از بیم رقیبان

    پرتو روی تو گوید که تو در خانه مایی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #3
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دکلمه2

    کس در اين شهر ندارد ،سر تيمار غريبان
    نتوان گفت،غم از بيم رقيـبان به حبيبان
    حلقه بردر نتوانم زد ن از بيم رقيـبان
    اين توانم که بيايم،سر کويت به گدايی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #4
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دکلمه 3

    گرد گلزار رخ توست غبار خط ريحان
    چون نگارين خط تذهيب به ديباچه قرآن
    ای لبت آيه رحمت دهنت نقطه ايمان
    هان نه حال است و زنخدان و سر و زلف پريشان
    که دل اهل نظر برد که سری خدائی
    تا فکندم به سر کوی وفا رخت اقامت
    عمر بی دوست ندامت شد و با دوست غرامت
    سر و جان و زر و جاهم همه گو رو به سلامت
    عشق و درويشی و انگشت نمايی و ملامت
    همه سهل است تحمل نکنم بار جدائی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #5
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بس کن

    شرکت ترانه تقدیم می کند .
    برنامه ای از گلهای رنگارنگ .
    در این برنامه اثری از حبیب الله بدیعی در دستگاه سه گاه با کلامی از لیلا کسری و صدای گرم مهستی به سمع می رسد .
    آواز این برنامه را ستار اجرا خواهد کرد . تنظیم از حبیب الله بدیعی . ضرب از رضا ترشیزی . غزل آواز از سیمین بهبهانی .
    اشعار متن برنامه از حافظ ، شهریار ، سیمین بهبهانی ، بهادر یگانه . گوینده مولود ذهتاب.

    {دکلمه با صدای مولود ذهتاب}
    سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت / آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
    تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت / جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
    ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی / که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
    { ترانه با صدای مهستی}
    آواره دیوانه ام من بس کن / سرگشته می خونه ام من بس کن
    بس کن نزن آتیش به جونم / بد کردی ای نامهربونم
    من موندم و این درد دوری / خسته ام از این عشق و صبوری
    آواره دیوانه ام من بس کن / سرگشته می خونه ام من بس کن
    من موندم و دل پرده بخون / تو شهر جنون یک غریبه خسته ام
    تو بی خبر از حال منی ، دستم نزنی / که یک جام شکستم
    دیونه بی آشیونم ، گریونم و محتاج مستی
    بیچاره من غمگین و تنها / دل کندم از دنیای پستی
    آواره دیوانه ام من بس کن / سرگشته می خونه ام من بس کن
    گفتی چرا آواره بی آشیانم / گفتی چرا بازیچه دست زمونم
    من اسیر تو شدم ای که بستی پر من / داغ آتش را نزار روی خاکستر من
    رسوای بی پروا تو هستی / من حیفه رسوای تو باشم
    بیگانه با دنیای عشقی / حیفه تو دنیای تو باشم
    غم آنقدر تو این صدام بود که نخوندم
    آنقدر غذابم دادی ای وای که نموندم
    { دکلمه با صدای مولود ذهتاب}
    چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم
    چو دریایم نبخشیدی به درب خویش رو کردم
    صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
    ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم
    تو با اغیار پیش چشم من می در صبو کردی
    من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
    { دکلمه با صدای مولود ذهتاب}
    کی گفتمت از کوی من با دیده گریان برو
    چون گل به بزم عاشقان خندان بیا گریان برو
    امشب چو شمع روشنم سر می کشد جان از تنم
    جان برون از تن منم خاموش بیا سوزان برو
    امشب سراپا مستی ام جام شراب هستی ام
    سرکش مرو از کوی من افتان بیا خیزان برو
    بنگر که راز حق شدم زیبایی مطلق شدم
    بر چهره سیمین نگر با جلوه جانان برو
    { آواز با صدای ستار}
    کی گفتمت از کوی من با دیده گریان برو
    چون گل به بزم عاشقان خندان بیا گریان برو
    هرگز مپرس از راز من زین ره مشو دمساز من
    گر مهربان می خواهی مرا حیران بیا حیران برو
    امشب سراپا مستی ام جام شراب هستی ام
    سرکش مرو از کوی من افتان بیا خیزان برو
    آآآی ی ی ی ، وای ی ی ی ی ، ای یار من ..... وای ی ی ی
    بنگر که راز حق شدم زیبایی مطلق شدم
    بر چهره سیمین نگر با جلوه جانان برو
    { دکلمه با صدای مولود ذهتاب}
    مستی و شور جنون از من دیوانه بپرس
    گرمی باده از آن نرگس مستانه بپرس
    عقل از زمزمه بی خبری بی خبر است
    وصف این لذت جان بخش ز دیوانه بپرس
    تو چه دانی ز سرانجام من خانه خراب
    سرگذشت دل ویرانه ز دیوانه بپرس
    { ترانه با صدای مهستی}
    آواره دیوانه ام من بس کن / سرگشته می خونه ام من بس کن
    بس کن نزن آتیش به جونم / بد کردی ای نامهربونم
    من موندم و این درد دوری / خسته ام از این عشق و صبوری
    آواره دیوانه ام من بس کن / سرگشته می خونه ام من بس کن
    من موندم و دل پرده بخون / تو شهر جنون یک غریبه خسته ام
    تو بی خبر از حال منی ، دستم نزنی / که یک جام شکستم
    دیونه بی آشیونم ، گریونم و محتاج مستی
    بیچاره من غمگین و تنها / دل کندم از دنیای پستی
    آواره دیوانه ام من بس کن / سرگشته می خونه ام من بس کن
    گفتی چرا آواره بی آشیانم / گفتی چرا بازیچه دست زمونم
    من اسیر تو شدم ای که بستی پر من / داغ آتش را نزار روی خاکستر من
    رسوای بی پروا تو هستی / من حیفه رسوای تو باشم
    بیگانه با دنیای عشقی / حیفه تو دنیای تو باشم
    غم آنقدر تو این صدام بود که نخوندم
    آنقدر غذابم دادی ای وای که نموندم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #6
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    تنها تو


    تنها تو را میشناسم به نام ما میشناسم
    از ابتدا میشناسم . تا انتها میشناسم
    تنها تو را میشناسم . تو را که این همه خوبی
    سپیدی هر سپیده . تو سرخی هر غروبی
    تو سرخی هر غروبی...
    تنها تو تک سایه بونی . میان این بی درختی
    تنها تویی که گریزی . از این همه تیره بختی
    بیا ببین در چه حالم . با تو چه پر پر و بالم
    اگه که شعر محالم . ببین . ببین چه زلالم
    نفس . نفس . همه از من . شکفتن و گفتن از تو
    مرا چه خوش مینویسی . همیشه چون غزلی نو
    دوباره ای بی نهایت . نهایت خود من شو
    ترانه ها . همه از تو . هوای ما . همه از تو
    هوای ما . همه از تو...
    تنها تو تک سایه بونی . میان این بی درختی
    تنها تویی که گریزی . از این همه تیره بختی
    بیا ببین در چه حالم . با تو چه پر پر و بالم
    اگه که شعر محالم . ببین . ببین چه زلالم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #7
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بنویس

    گفتی میخوای بنویسی دلمو
    این دل از تو هنوز قافلمو
    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس
    قصه عشقه که بین من و تو
    انتظار با تو بی حوصلمو
    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس
    اگه خواستی بنویسی منو یک بار دیگه
    لحظه هامو . لحظه پوچ دقایق بنویس
    زیر آوار مصیبت . تو هراس بی کسی
    تنمو با واژه سرخ شقایق بنویس
    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس
    با محبتی که داری به من شوریده دل
    منو پیشمرگ چشات با دل عاشق بنویس
    در گذر از ساحل آفتابی دریای عشق
    منو یک دریا دل شکسته قایق بنویس
    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس
    گفتی میخوای بنویسی دلمو
    این دل از تو هنوز قافلمو
    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس
    قصه عشقه که بین من و تو
    انتظار با تو بی حوصلمو
    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #8
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    وداع

    صدات صدا بود وقتی که میخوندی
    کار روزگار بود . رفتی و نموندی
    رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
    صدایی جز صدای تو نمونده
    صدایی جز صدای تو نمونده
    تو هر دلی خونه و جایی داشتی
    با خوندنت . عشق تو دلا میکاشتی
    میخوندی شب ستاره بارون میشد
    با خوندنت . دل کمی آروم میشد
    با خوندنت . دل کمی آروم میشد
    یه امشب شب عشقه . همین امشبو داریم
    چرا قصه دردو واسه فردا نذاریم
    یه امشب شب عشقه . همین امشبو داریم
    چرا قصه دردو واسه فردا نذاریم
    عزیزان همه با هم بخونیم که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه...
    زمونه رنگارنگه . شب و روزش یکی نیست
    خوشی دووم نداره . غمش همیشگی نیست
    اگه فردا برامون . پر از صلح و صفا بود
    چه خوب بود . یه فردا مال ما بود
    عزیزان همه با هم بخونیم که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه
    که امشب شب عشقه...
    صدات صدا بود وقتی که میخوندی
    کار روزگار بود . رفتی و نموندی
    رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
    صدایی جز صدای تو نمونده
    صدایی جز صدای تو نمونده
    تو هر دلی خونه و جایی داشتی
    با خوندنت . عشق تو دلا میکاشتی
    میخوندی شب ستاره بارون میشد
    با خوندنت . دل کمی آروم میشد
    با خوندنت . دل کمی آروم میشد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #9
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دیروز و امروز

    تو را آن عاشق و رسوا که میدیدم . نمیبینم
    چنان سر مست و بی پروا که میدیدم . نمیبینم
    نمیدانم چرا دیگر تو را ای جان شیرینم
    خیال انگیز و جان افزا که میدیدم . نمیبینم
    چه شد آن آتشین عشقی که میگفتی نمیمیرد
    بیا بر جانم آتش زن . دلم آتش نمیگیرد
    ای چشم گویا . نگه مستا نه ات کو
    آن آتشین می به دل پیمانه ات کو
    آن روزگاران دیگر گذشته
    با من نگاهت بیگانه گشته
    آن روزگاران دیگر گذشته
    با من نگاهت بیگانه گشته
    تو را آن عاشق و رسوا که میدیدم . نمیبینم
    چنان سر مست و بی پروا که میدیدم . نمیبینم
    چه شد آن آتشین عشقی که میگفتی نمیمیرد
    بیا بر جانم آتش زن . دلم آتش نمیگیرد
    بیا بر جانم آتش زن . دلم آتش نمیگیرد
    ای چشم گویا . نگه مستا نه ات کو
    آن آتشین می به دل پیمانه ات کو
    آن روزگاران دیگر گذشته
    با من نگاهت بیگانه گشته
    آن روزگاران دیگر گذشته
    با من نگاهت بیگانه گشته
    تو را آن عاشق و رسوا که میدیدم . نمیبینم
    چنان سر مست و بی پروا که میدیدم . نمیبینم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. کاربر مقابل از shirin71 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #10
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آوازک

    بخون آوازکی تو شور و دشتی . که دل پر شوره امشب
    یکی تو صحنه یادم نشسته . که از من دوره امشب
    به زیر گنبد آبی احساس . یکی بود و یکی هست
    قسم به قصه های عاشقونه . دلم تنگ کسی هست
    دلم تنگ کسی هست...
    کسی که قصه ناب نگاهو . یه مهتاب شب به من داد
    از اون شب تو همه شبهای مهتاب
    به یادش خوابم او شد
    به زیر گنبد آبی احساس . یکی بود و یکی هست
    قسم به قصه های عاشقونه . دلم تنگ کسی هست
    دلم تنگ کسی هست...
    همون که کوچه بن بست عشقو
    به نام دلگشا خوند
    منو به خونه گرم دلش برد
    دلو عاشقسرا خوند
    همون که کوچه بن بست عشقو
    به نام دلگشا خوند
    منو به خونه گرم دلش برد
    دلو عاشقسرا خوند
    تو اون کوچه که اسمش که دلگشا بود
    دلم تنگ کسی هست
    تو اون خونه که اسمش عاشقسرا بود
    دلم تنگ کسی هست
    دلم تنگ کسی هست...
    بخون آوازکی تو شور و دشتی . که دل پر شوره امشب
    یکی تو صحنه یادم نشسته . که از من دوره امشب
    به زیر گنبد آبی احساس . یکی بود و یکی هست
    قسم به قصه های عاشقونه . دلم تنگ کسی هست
    دلم تنگ کسی هست...
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 1 از 16 1234511 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/