(خوب وبد)
دارم از دستای عشقت
یه جورایی رها میشم
اگه شاه بازیه عشقت تو دیگه مات و من کیشم
دارم میرم که از نوشم
گلم نگو که بی رحمی
میخوام حرف بزنم رو راست تواین حرفارو میفهمی
واسه اینکه خیلی چیزا بمونه باید نباشه
گاهی ماهی واسه موندن باید از آب جدا شه
گاهی هم باید بمیری
تا که یک زندگی نوشه
بهتره گلی نباشه تا باغ گلا درو شه
دارم از دستای عشقت
یه جورایی رها میشم
اگه شاه بازیه عشقت تو دیگه مات و من کیشم
دارم میرم که از نوشم
گلم نگو که بی رحمی
میخوام حرف بزنم رو راست تواین حرفارو میفهمی
میدونم سخت جون میدم باور کن اینو فهمیدم
ولی خسته شدم بسکه دلم رنجید و خندیدم
تو خوب ومن بد عالم
از این حس تو خوشحالم
تو این حال و هوای عشق به جون تو بده حالم
واسه اینکه خیلی چیزا بمونه باید نباشه
گاهی ماهی واسه موندن باید از آب جدا شه
گاهی هم باید بمیری
تا که یک زندگی نوشه
بهتره گلی نباشه تا باغ گلا درو شه
تو خوب ومن بد عالم
از این حس تو خوشحالم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)