گور ایرانی زمانی پراکندگی وسیعی داشت؛ از منطقه مرزی سرخس تا بیابان های شرقی فارس، از جنوب ورامین و دشت های مجاور کلاه قاضی در اصفهان تا سیرجان و بافت در کرمان. اما اکنون در دو نقطه می توان گورهایی را مشاهده کرد که آزادانه در طبیعت زندگی می کنند؛ منطقه حفاظت شده بهرام گور در فارس و مجموعه حفاظت شده توران در سمنان با جمعیتی کم شمار که امروزه حدود ۴۰۰ رأس برآورد می شود.
گام های اولیه برای افزایش شمار این جانور در حال برداشته شدن است؛ گام هایی که بیش از امیدواری، نگرانی را میان کارشناسان راستین حیات وحش رواج داده است. بر اساس مبانی اولیه علم اکولوژیک، هر گونه یی مناسب منطقه یی است که به طور طبیعی در آن زیست می کند و انتقال آن به عرصه یی دیگر با شرایط متفاوت موطن اصلی، عملی نابجا و نابخردانه است.
شنیده می شود برای افزایش جمعیت گورها قرار است این جانوران کویری به مناطقی کوهستانی در همدان و کرمانشاه منتقل شوند، اما این تمام ماجرا نیست، عده یی به انگیزه افزایش تعداد گورها با جدیت به دنبال پرورش و ازدیاد این جانوران منحصر به فرد در اسارت هستند. به عقیده این گروه -خارج و داخل سازمان محیط زیست- لازم است دور مناطقی که هنوز گور ایرانی در آنها حضور دارد حصارکشی شود و در مناطقی دیگر که زمانی گور در آنها وجود داشته با هزینه بسیار سنگین حصارکشی تعدادی از این جانوران در اسارت نگه داری شود. بر اساس این عقیده قرار است پارک ملی توران در سمنان، بهرام گور در فارس، پارک ملی خبر در کرمان، منطقه حفاظت شده و پارک ملی کویر در سمنان و نقاطی در همدان و کرمانشاه حصارکشی شود که در دو منطقه نخست گورهای موجود افزایش نسل داشته باشند و در سایر مناطق نیز تعدادی از این جانوران منتقل شوند.
افزایش تعداد گور ایرانی هدف و تفکری ستودنی است اما هدف به هیچ رو، وسیله را توجیه نمی کند. تمامی کارشناسان راستین حیات وحش عقیده دارند برای بهبود شرایط زیستی و افزایش شمار جانوران باید شرایطی فراهم شود که جمعیت آنها به طور طبیعی افزایش یابد که هم هزینه کمتری دارد و هم می توان به آینده آن امیدوار بود. در غیر این صورت با آمیزش های درون گروهی و پدیدار شدن اختلال های ژنتیکی باقی مانده جمعیت گور ایرانی نیز از دست خواهد رفت.
سیوا سندرسون عضو هیات علمی دانشگاه پرینستون و کارشناس بنیاد حیات وحش دنور وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که آیا انتقال گور ایرانی در زیستگاهی متفاوت و پرورش آن در اسارت عملی منطقی است، گفت؛«به عقیده من، انتقال گورخر در اسارت برای پرورش و افزایش تعداد آنها نمی تواند یک استراتژی بلند مدت و موفقی باشد.»
این زیست شناس که در کینا مشغول مطالعه گورخر گروی است، افزود؛«باید دید مهمترین تهدید گورها در ایران چیست؛ شکار یا از دست رفتن زیستگاه؟ و بر اساس پاسخ به این پرسش بهترین راه حفاظت از آن را انتخاب کرد. گورهای ایرانی در مناطق خشکی زیست می کنند و به طور عمده دور از جوامع انسانی هستند به طوری که کمترین جمعیت انسان و جانوران شکارگر در آنها یافت می شوند. اگر حفاظت از زیستگاه اعمال شود پس از مدتی می توان شاهد افزایش قابل توجه جمعیت آنها بود. در عین حال لازم است مردم محلی در ارتباط با اهمیت و جایگاه این گونه آموزش ببینند. همچنین قوانین سختگیرانه یی وضع و اجرا گذاشته شود تا شکار و تهدیدهای انسانی این زیرگونه در معرض انقراض محدود شود.»
این کارشناس به نکته دیگری نیز اشاره کرد؛«معرفی دوباره این جانور در مناطقی که امروزه فاقد گور است، عملی است که می تواند به افزایش جمعیت آن منجر شود و در این ارتباط بررسی نمونه های مشابه نظیر اسب پرژواسکی در مغولستان می تواند سودمند باشد.»
با این حال هنوز معلوم نیست چرا چنین تصمیم هایی در ایران گرفته می شود. برخی به بهانه جلب توریسم درصدد توجیه چنین طرح هایی هستند اما این افراد شاید به نکته یی بسیار مهم توجه نمی کنند. طبیعت گردان علاقه دارند جانوران را در حالتی طبیعی مشاهده کنند.
نقل قول از سایت نیک صالحی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)