صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 97

موضوع: دیوان شمس تبریزی (غزلیات)

  1. #81
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
    ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
    یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا
    هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی نک سرده مهمان شد تا باد چنین بادا
    زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا
    زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا
    شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا
    از دولت محزونان وز همت مجنونان آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا
    عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
    ای مطرب صاحب دل در زیر مکن منزل کان زهره به میزان شد تا باد چنین بادا
    درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا
    آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین با نای در افغان شد تا باد چنین بادا
    فرعون بدان سختی با آن همه بدبختی نک موسی عمران شد تا باد چنین بادا
    آن گرگ بدان زشتی با جهل و فرامشتی نک یوسف کنعان شد تا باد چنین بادا
    شمس الحق تبریزی از بس که درآمیزی تبریز خراسان شد تا باد چنین بادا
    از اسلم شیطانی شد نفس تو ربانی ابلیس مسلمان شد تا باد چنین بادا
    آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا
    بر روح برافزودی تا بود چنین بودی فر تو فروزان شد تا باد چنین بادا
    قهرش همه رحمت شد زهرش همه شربت شد ابرش شکرافشان شد تا باد چنین بادا
    از کاخ چه رنگستش وز شاخ چه تنگستش این گاو چو قربان شد تا باد چنین بادا
    ارضی چو سمایی شد مقصود سنایی شد این بود همه آن شد تا باد چنین بادا
    خاموش که سرمستم بربست کسی دستم اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #82
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    ای یار قمرسیما ای مطرب شکرخا آواز تو جان افزا تا روز مشین از پا
    سودی همگی سودی بر جمله برافزودی تا بود چنین بودی تا روز مشین از پا
    صد شهر خبر رفته کای مردم آشفته بیدار شد آن خفته تا روز مشین از پا
    بیدار شد آن فتنه کو چون بزند طعنه در کوه کند رخنه تا روز مشین از پا
    در خانه چنین جمعی در جمع چنین شمعی دارم ز تو من طمعی تا روز مشین از پا
    میر آمد میر آمد وان بدر منیر آمد وان شکر و شیر آمد تا روز مشین از پا
    ای بانگ و نوایت تر وز باد صبا خوشتر ما را تو بری از سر تا روز مشین از پا
    مجلس به تو فرخنده عشرت ز دمت زنده چون شمع فروزنده تا روز مشین از پا
    این چرخ و زمین خیمه کس دید چنین خیمه ای استن این خیمه تا روز مشین از پا
    این قوم پرند از تو باکر و فرند از تو زیر و زبرند از تو تا روز مشین از پا
    در بحر چو کشتیبان آن پیل همی جنبان تا منزل آباقان تا روز مشین از پا
    ای خوش نفس نایی بس نادره برنایی چون با همه برنایی تا روز مشین از پا
    دف از کف دست آید نی از دم مست آید با نی همه پست آید تا روز مشین از پا
    چون جان خمشیم اما کی خسبد جان جانا تو باش زبان ما تا روز مشین از پا
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #83
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    چون گل همه تن خندم نه از راه دهان تنها زیرا که منم بی من با شاه جهان تنها
    ای مشعله آورده دل را به سحر برده جان را برسان در دل دل را مستان تنها
    از خشم و حسد جان را بیگانه مکن با دل آن را مگذار این جا وین را بمخوان تنها
    شاهانه پیامی کن یک دعوت عامی کن تا کی بود ای سلطان این با تو و آن تنها
    چون دوش اگر امشب نایی و ببندی لب صد شور کنیم ای جان نکنیم فغان تنها
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #84
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا
    چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش تا جامه نیالایی از خون جگر جانا
    ای ماه برآ آخر بر کوری مه رویان ابری سیه اندرکش در روی قمر جانا
    زان روز که زادی تو ای لب شکر از مادر آوه که چه کاسد شد بازار شکر جانا
    گفتی که سلام علیک بگرفت همه عالم دل سجده درافتاده جان بسته کمر جانا
    چون شمع بدم سوزان هر شب به سحر کشته امروز بنشناسم شب را ز سحر جانا
    شمس الحق تبریزی شاهنشه خون ریزی ای بحر کمربسته پیش تو گهر جانا
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #85
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    ای گشته ز تو خندان بستان و گل رعنا پیوسته چنین بادا چون شیر و شکر با ما
    ای چرخ تو را بنده وی خلق ز تو زنده احسنت زهی خوابی شاباش زهی زیبا
    دریای جمال تو چون موج زند ناگه پرگنج شود پستی فردوس شود بالا
    هر سوی که روی آری در پیش تو گل روید هر جا که روی آیی فرشت همه زر بادا
    وان دم که ز بدخویی دشنام و جفا گویی می گو که جفای تو حلواست همه حلوا
    گر چه دل سنگستش بنگر که چه رنگستش کز مشعله ننگستش وز رنگ گل حمرا
    یا رب دل بازش ده صد عمر درازش ده فخرش ده و نازش ده تا فخر بود ما را
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #86
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را ای سرو روان بنما آن قامت بالا را
    خرم کن و روشن کن این مفرش خاکی را خورشید دگر بنما این گنبد خضرا را
    رهبر کن جان ها را پرزر کن کان ها را در جوش و خروش آور از زلزله دریا را
    خورشید پناه آرد در سایه اقبالت آری چه توان کردن آن سایه عنقا را
    مغزی که بد اندیشد آن نقص بسست ای جان سودای بپوسیده پوسیده سودا را
    هم رحمت رحمانی هم مرهم و درمانی درده تو طبیبانه آن دافع صفرا را
    تو بلبل گلزاری تو ساقی ابراری تو سرده اسراری هم بی سر و بی پا را
    یا رب که چه داری تو کز لطف بهاری تو در کار درآری تو سنگ و که خارا را
    افروخته نوری انگیخته شوری ننشاند صد طوفان آن فتنه و غوغا را
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #87
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    شاد آمدی ای مه رو ای شادی جان شاد آ تا بود چنین بودی تا باد چنان بادا
    ای صورت هر شادی اندر دل ما یادی ای صورت عشق کل اندر دل ما یاد آ
    بیرون پر از این طفلی ما را برهان ای جان از منت هر دادو وز غصه هر دادا
    ما چنگ زدیم از غم در یار و رخان ما ای دف تو بنال از دل وی نای به فریاد آ
    ای دل تو که زیبایی شیرین شو از آن خسرو ور خسرو شیرینی در عشق چو فرهاد آ
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #88
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    یک پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا من خمره افیونم زنهار سرم مگشا
    آتش به من اندرزن آتش چه زند با من کاندر فلک افکندم صد آتش و صد غوغا
    گر چرخ همه سر شد ور خاک همه پا شد نی سر بهلم آن را نی پا بهلم این را
    یا صافیه الخمر فی آنیه المولی اسکر نفرا لدا و السکر بنا اولی
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #89
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    ای شاد که ما هستیم اندر غم تو جانا هم محرم عشق تو هم محرم تو جانا
    هم ناظر روی تو هم مست سبوی تو هم شسته به نظاره بر طارم تو جانا
    تو جان سلیمانی آرامگه جانی ای دیو و پری شیدا از خاتم تو جانا
    ای بیخودی جان ها در طلعت خوب تو ای روشنی دل ها اندر دم تو جانا
    در عشق تو خمارم در سر ز تو می دارم از حسن جمالات پرخرم تو جانا
    تو کعبه عشاقی شمس الحق تبریزی زمزم شکر آمیزد از زمزم تو جانا
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #90
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    در آب فکن ساقی بط زاده آبی را بشتاب و شتاب اولی مستان شبابی را
    ای جان بهار و دی وی حاتم نقل و می پر کن ز شکر چون نی بوبکر ربابی را
    ای ساقی شور و شر هین عیش بگیر از سر پر کن ز می احمر سغراق و شرابی را
    بنما ز می فرخ این سو اخ و آن سو اخ بربای نقاب از رخ معشوق نقابی را
    احسنت زهی یار او شاخ گل بی خار او شاباش زهی دارو دل های کبابی را
    صد حلقه نگر شیدا زان باده ناپیدا کاسد کند این صهبا صد خمر لعابی را
    مستان چمن پنهان اشکوفه ز شاخ افشان صد کوه چو که غلطان سیلاب حبابی را
    گر آن قدح روشن جانست نهان از تن پنهان نتوان کردن مستی و خرابی را
    ماییم چو کشت ای جان سرسبز در این میدان تشنه شده و جویان باران سحابی را
    چون رعد نه ای خامش چون پرده تست این هش وز صبر و فنا می کش طوطی خطابی را
    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/